×
×
آخرین اخبار

کوتاه درباره نمایش «آخرین صحنه یاور»
روزی که آخرین صحنه، آغاز فروپاشی شد

  • کد نوشته: 34590
  • 20 مرداد 1404
  • ۰
  • در صحنه‌ای که نور همچون نفس آهسته‌ای بر چهره‌ها می‌لغزد، یاور ـ جوانی عاشق‌پیشه و بی‌قرار ـ به تماشاگر معرفی می‌شود. او و باران، معشوقه‌اش، با عشقی مشترک به تئاتر، روزهایشان را میان تمرین، نوشتن و رویاپردازی سپری می‌کنند.
    روزی که آخرین صحنه، آغاز فروپاشی شد
  • در صحنه‌ای که نور همچون نفس آهسته‌ای بر چهره‌ها می‌لغزد، یاور ـ جوانی عاشق‌پیشه و بی‌قرار ـ به تماشاگر معرفی می‌شود. او و باران، معشوقه‌اش، با عشقی مشترک به تئاتر، روزهایشان را میان تمرین، نوشتن و رویاپردازی سپری می‌کنند. جهان آن‌ها پر از مکالمات پرشور، نور صحنه و بوی کهنه‌ی صندلی‌های سالن نمایش است.

    به گزارش پایگاه خبری سپاهان خبر  درست در لحظه‌ای که یاور با شوق، مجوز اجرای تازه‌شان را در دست دارد، حادثه‌ای همچون پرده‌ای سنگین فرو می‌افتد و مسیر زندگی هر دو را دگرگون می‌سازد.

    روزی که آخرین صحنه، آغاز فروپاشی شد

    نمایش «آخرین صحنه یاور» به کارگردانی امیرحسین بکرانی و به قلم مجید بدیع‌زاده، با نگاهی هنری و روانشناختی، در پی کشف لایه‌های پنهان ذهن انسانی است که پس از وابستگی، در برابر فقدان و فروپاشی قرار می‌گیرد. نویسنده با ساختاری که گاه در مرز واقعیت و خیال حرکت می‌کند، فضایی می‌آفریند که تماشاگر را درون خاطرات، توهمات و حسرت‌های شخصیت‌ها رها می‌کند؛ جایی که گذشته، حال و آینده در هم تنیده‌اند و هیچ مرزی برایشان باقی نمانده است.

    بکرانی و بدیع‌زاده، با بهره‌گیری از عناصری چون شیزوفرنی، خاطرات ناخواسته و نوستالژی، جهانی را تصویر می‌کنند که در آن عشق و هنر، هم‌پیمان و در عین حال شکننده‌اند. حرکت‌های حساب‌شده بازیگران، همراه با میمیک‌های دقیق و فشرده، نشان از انباشت احساساتی دارد که مدت‌ها پنهان مانده‌اند و اکنون در جریانی غیرقابل کنترل بر صحنه می‌ریزند. این هماهنگی میان کارگردانی و متن، باعث می‌شود اثر نه‌تنها به عنوان یک داستان عاشقانه، بلکه به‌عنوان مطالعه‌ای روانی بر مکانیزم فروپاشی ذهن پس از جدایی و ضربه‌های عاطفی عمل کند.

    با این همه، برای مخاطبانی که انتظار دارند ریشه‌های روانی اختلالاتی همچون شیزوفرنی با وضوح و دقت بیشتری کالبدشکافی شود، بخش‌هایی از نمایش ممکن است در ابهام باقی بماند. اما همین ابهام، از نگاه دیگر، بخشی از جذابیت اثر است؛ چرا که تجربه‌ی ذهنی و روانی شخصیت‌ها همیشه خطی و شفاف نیست، بلکه پر از سایه و نور و تصویرهای گذراست.

    «آخرین صحنه یاور» از آن دسته آثاری است که فراتر از روایت صرف، به تجربه‌ای درونی بدل می‌شود؛ تجربه‌ای که تماشاگر را وادار می‌کند به صحنه‌های زندگی خود بیندیشد، به لحظه‌هایی که عشق و هویت و آرزو در یک قاب می‌نشینند و با یک ضربه، همه چیز تغییر می‌کند. آخرین صحنه یاور، تنها پایان یک داستان نیست؛ آغاز فهمی تازه از شکنندگی انسان است.

    نویسنده: آریانا معتمدیان دهکردی
    برچسب ها

    دسته بندی مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *