×
×

نقش مهمی در افزایش تولید ناخالص

  • کد نوشته: 25630
  • ۳۱ فروردین ۱۴۰۴
  • ۰
  • یکی از مهم ترین عوامل پیشرفت اقتصادی کشورها جذب سرمایه گذاری خارجی است هیچ کشوری بدون سرمایه های خارجی به توسعه دست نیافته است حتی آمریکا و چین که به ترتیب اولین و دومین قدرت اقتصادی جهان هستند ، در مقوله جذب سرمایه گذای خارجی نیز از جایگاه اول و دوم برخوردارند.
    نقش مهمی در افزایش تولید ناخالص
  • به گزارش سپاهان خبر، یکی از مهم ترین عوامل پیشرفت اقتصادی کشورها جذب سرمایه گذاری خارجی است هیچ کشوری بدون سرمایه های خارجی به توسعه دست نیافته است حتی آمریکا و چین که به ترتیب اولین و دومین قدرت اقتصادی جهان هستند ، در مقوله جذب سرمایه گذای خارجی نیز از جایگاه اول و دوم برخوردارند. و هنوزهم ، جذب سرمایه های خارجی را بعنوان یکی از ابزارهای رشد اقتصادی در دستور کار دارند.

    محمود جامساز یک اقتصاد دان است وی معتقد است که سرمایه گذاری مستلزم وجود پیش زمینه هایی است که از جمله آنها امنیت سرمایه گذاری است بدین مفهوم که سرمایه گذار باید اطمینان حاصل کند که اصل و فرع سرمایه اش بازمی گردد و در خطر نیست ، طبیعتا” سرمایه گذاری های پر ریسک بویژه ریسک‌های معطوف به ، عدم ثبات سیاسی و اقتصادی و امنیتی ، جاذب سرمایه گذار نیست.

    وی ادامه داد: سرمایه گذاران قبل از ورود به سرمایه گذاری با بهره گیری از روش های امکان سنجی ، مطالعات توجیهی از جمله توجیهات قانونی ، اقتصادی ، فنی و زمان بندی در شرایط مطلوب ثبات سیاسی و اقتصادی و تورم متعارف اقدام به سرمایه گذاری های برون مرزی می کنند و ضمن آنکه سود می برند ، نقش مهمی در افزایش تولید ناخالص و اشتغال و درآمد کشورهای سرمایه پذیر ایفا می کنند ، اما جمهوری اسلامی حدود چهل و شش سال است که سیاست خارجی خود را بر مبنای ایدئولوژی ضدیت با استکبار جهانی یعنی آمریکا و نابودی اسراییل بنا نموده و خود را از ورود سرمایه های خارجی محروم ساخته است .

    کنار گذاردن دشمنی با آمریکا

    اینک بنا بر گزارشات مطروحه ناظر بر موافقت ضمنی ایران برای جذب ۱۰۰۰ میلیارد دلار سرمایه های آمریکایی چنانچه محمول بر صحت باشد به معنای کنار گذاردن دشمنی با آمریکا و فرو ریختن یکی از ستون های خیمه ایدئولوژی نظام و عدول از دکترینی است که ۴۶ سال در راستای تحقق آن صدها میلیارد دلار از منابع با ارزش ثروت ملی – بجای تأمین منافع ملت ایران – هزینه شده است . چنین برداشتی در تغایر با ماهیت حکومتهای تئوکراسی یا دین سالار است که بر اساس باورهای ریشه ای و سنتی دینی شکل گرفته است .

    توافق جامع با آمریکا

    جامساز متذکر شد: بر این مبنی به نظر نمی رسد که جمهوری اسلامی بتواند با حفظ مبانی ایدئولوژیک خود به یک توافق جامع با آمریکا برسد مگر اینکه یکی از طرفین به تغییر استراتژی وادار شود . لذا از آنجائیکه ‌ورود سرمایه گذاری آمریکایی به ایران مستلزم دستیابی به یک‌ توافق جامع مورد پذیرش و انتفاع طرفین است ، لازمست که با درک سیاست های منطقه ای ، زبان دیپلوماتیک و رفتار شناسی طرفین مذاکره به چند محور کلیدی اشاره کنیم :

    ١-مذاکره تحت فشار و تهدید :

    اینکه جمهوری اسلامی وارد مذاکره شده نه از موضع تمایل، بلکه از موضع اجبار و فشار نظامی–سیاسی، قابل درک است. در دکترین سیاست خارجی آمریکا، به‌ویژه در دوره ترامپ، ترکیب “چماق و هویج “به شدت غلبه داشته ، و استقرار ناوهای هواپیمابر بخشی از آن فشار روانی و تاکتیکی است. این به وضوح نشان می‌دهد که ترامپ خواهان مذاکره‌ای به سبک “معامله گری ” است، نه فرایندهای طولانی و دیپلماتیک سنتی.

    ٢-تصویر سازی و روایت سازی داخلی:

    اصرار نظام بر غیرمستقیم جلوه دادن مذاکرات نشان از دغدغه‌های ایدئولوژیک و افکار عمومی داخلی دارد. نشان دادن تصویر عراقچی و ویتکاف در یک قاب، علیرغم دستور قبلی، اگر سهوی نبوده باشد، ممکن است بخشی از جنگ روانی طرف مقابل یا حتی شکاف‌های درونی در سطح سیاست‌گذاری باشد.

    ٣-موضع ترامپ:

    ترامپ ، برخلاف رؤسای جمهور پیشین، به دنبال نتیجه سریع است، نه یک توافق فازبندی‌شده و زمان‌بر مانند برجام. او باور دارد که فشار اقتصادی و نظامی می‌تواند طرف مقابل را به «تسلیم در میز مذاکره» برساند. اعزام سومین ناو هواپیمابر، صرفاً برای اعمال فشار نیست؛ بلکه «نمایشی از آمادگی برای اقدام نظامی در صورت عدم پیشرفت مذاکرات» نیز هست.

    ۴ – رفتار رهبری:

    سخنان رهبری جمهوری اسلامی در جمع فرماندهان سپاه و تأکید بر آمادگی نظامی، نشانه‌ای است از بی اعتمادی کامل به نیت ترامپ . به نظر می‌رسد که نظام هنوز بین دو گزینهٔ جنگ محدود یا توافق پرهزینه در حال سبک‌سنگین کردن است. عدم ورود به فاز متنی مذاکرات و ابهام در دستور کار ، این تحلیل را تقویت می‌کند.

    ۵- امکان سنجی توافق:

    اگر قرار بود توافقی مشابه برجام حاصل شود، ترامپ در ۲۰۱۸ از آن خارج نمی‌شد. پس انتظار می‌رود مطالبات آمریکا فراتر از برجام باشد نظیر :

    . زمان بندی محدودیت ها تمدید شود .

    . برنامه موشکی و منطقه ای وارد متن شود .

    . نظام را به نوعی ” تغییر رفتار استراتژیک” وادار کند .

    این‌ها همان خطوط قرمزی هستند که جمهوری اسلامی به سختی می‌پذیرد، چرا که به بنیان‌های ایدئولوژیک‌اش لطمه می‌زند.با توجه به مراتب فوق پیش بینی محتمل آنست که این مذاکرات بیش از آن‌که برای رسیدن به تفاهم متوازن باشد، ابزاری‌ست برای تحمیل خواسته‌های یک‌جانبه. می‌توان آن را نوعی «مذاکره-اتهام» دانست، جایی که یکی از طرفین صرفاً باید در برابر فهرستی از اتهامات پاسخگو باشد.

    وی افزود: با توجه به ترکیب فشار نظامی، رفتار سخت‌گیرانه ترامپ، و تأکید رهبری ایران بر مقاومت، احتمال بن‌بست یا حتی تنش محدود (میدانی یا نیابتی) بیشتر از احتمال یک توافق سریع است — مگر اینکه یک تغییر محاسبه استراتژیک از سوی یکی از طرفین رخ دهد.

    با این وصف حصول هر توافقی هم بآسانی شرایط را برای ورود سرمایه گذاران آمریکایی فراهم نخواهد ساخت . زیرا ساختار اقتصادی سیاسی جمهوری إسلامی ، وجود اولیگارشهای نو پدید وابسته بمثلث قدرت – ثروت – اطلاعات ، کاسبان تحریم ، بانیان فساد سیستماتیک که من حیث المجموع هر توافق و لغو تحریم را مغایر منافع خود میدانند و عمیقا” در بافتار جمهوری إسلامی تنیده شده اند ، بزرکترین مانع و رادع در برابر هر نوع تغییر اصلاحی و عضویت در پروتکل ها و کنوانسیونهایی نظیر FATF هستند که شفافیت در معاملات و مبادلات لازمه پیوستن بأنهاست.

    بدین ترتیب در رابطه با نیاز بسیار حیاتی کشور به جذب سرمایه های خارجی در راستای مهار بحرانهای ناشی از ناترازی ها و سامان بخشی اقتصاد ، متاسفانه چشم انداز نؤید بخشی ترسیم نمی گردد.

    نویسنده: یلدا توکلی
    برچسب ها

    دسته بندی مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *