×
×

گفت‌وگو با شهروز توکل به انگیزه نمایش مستند «بلاکشان»؛
مستند پلی میان آیین‌ها و سبک‌های قدیمی‌تر و نسل‌های جوان‌

  • کد نوشته: 32456
  • 20 تیر 1404
  • ۰
  • چندی پیش شهر کتاب بهار اصفهان میزبان نمایش مستند «بلاکشان» به کارگردانی شهروز توکل و میزبانی ستاره فتاحی و هامون شیرازی بود؛ رویدادی که با استقبال علاقه‌مندان به سینمای مستند و فرهنگ معاصر همراه شد.
    مستند پلی میان آیین‌ها و سبک‌های قدیمی‌تر و نسل‌های جوان‌
  • چندی پیش شهر کتاب بهار اصفهان میزبان نمایش مستند «بلاکشان» به کارگردانی شهروز توکل و میزبانی ستاره فتاحی و هامون شیرازی بود؛ رویدادی که با استقبال علاقه‌مندان به سینمای مستند و فرهنگ معاصر همراه شد. در حاشیه این رویداد، سپاهان خبر به گفت‌وگویی با شهروز توکل، مستندساز برجسته‌ای که در آثارش به مستندهای آیینی پرداخته است، انجام داد. او در این گفت‌وگو به بررسی دنیای سینمای مستند و جزئیات مستند «بلاکشان» پرداخت.

    در آغاز گفت‌وگو، از او خواستیم تا به‌عنوان یک مستندساز، نگاه شخصی‌اش را به تفاوت‌های بنیادین میان سینمای مستند و سینمای داستانی با ما در میان بگذارد. او از منظر تجربه و دغدغه‌های خود، به تمایزهای ماهوی این دو گونه سینمایی پرداخت؛

    زمانی که شما در حال ساخت یک فیلم داستانی هستید، تمام تلاش خود را به کار می‌برید تا آن را به واقعیت نزدیک کنید و وقایع را به گونه‌ای واقعی جلوه دهید. در سینمای داستانی، هنگامی که مخاطب بتواند با داستان ارتباط برقرار کند و آن را واقعی احساس کند، در واقع اثر هنری شکل گرفته است.

    اما در سینمای مستند، متریال شما خود واقعیت است و هدف، استخراج داستانی از دل آن واقعیت‌هاست. این روند به‌طور کامل معکوسِ آن چیزی است که در سینمای داستانی انجام می‌شود. در سینمای مستند، شما یک واقعیت را به شکل دراماتیک ارائه می‌دهید؛ شروع و پایانی برای آن در نظر می‌گیرید و به‌هرحال ساختاری به آن می‌دهید که مخاطب بتواند متریال واقعی را به‌عنوان یک فیلم تجربه کند.

    عکس پرتره در متن خبر

    در ادامه، او دیدگاه‌هایش را درباره چالش‌های روایت واقعیت در سینمای مستند بیان کرد؛

    پیدا کردن جذابیت در واقعیت، خود یک چالش بزرگ است. توانایی جلب توجه بیننده و نشاندن او به تماشای اثر، از مهم‌ترین وظایف یک مستندساز به شمار می‌رود. یکی دیگر از چالش‌های اساسی، محدودیت‌های اجتماعی است که با آن‌ها روبه‌رو هستید. بسیاری از واقعیت‌ها وجود دارند که جامعه تمایلی به مواجهه با آن‌ها ندارد.

    در این راستا، واقعیت‌ها به‌طور طبیعی از جلوی دوربین فرار می‌کنند. انسان‌ها به دلایلی مانند جرم‌انگاری، انگ‌های فرهنگی، سوءاستفاده یا جنبه‌های شخصی، معمولاً از نمایش خودِ واقعی‌شان در مقابل دوربین مقاومت می‌کنند.

    زمانی که شما واقعیت را ثبت می‌کنید، به نوعی در آن دخالت می‌کنید. در سینمای مستند، شما به روایت واقعیت نمی‌پردازید، بلکه نگاه و دیدگاه خود را نسبت به واقعیت به نمایش می‌گذارید. این امر موجب می‌شود که هر مستند، نه‌تنها یک تصویر از واقعیت، بلکه یک تفسیر شخصی از آن نیز باشد.

    از شهروز توکل خواستیم تا با تکیه بر تجربیات شخصی‌اش، به این پرسش پاسخ دهد که کدام‌یک از دو گونه سینمایی- مستند یا داستانی-آزادی عمل بیشتری به فیلم‌ساز می‌دهد؟

    در سینمای مستند، دسترسی به واقعیت بدون واسطه است و شما آزادی بیشتری در چیدن صحنه‌ها، گریم، نورپردازی و دیگر جزئیات دارید. این نوع سینما به شما اجازه می‌دهد تا با واقعیت به شکلی نزدیک‌تر کار کنید.

    اما در سینمای داستانی، ذهن شما به پرواز درمی‌آید و خلاقیت بیشتری را تجربه می‌کند. در این نوع سینما، می‌توانید هر آنچه که غیرواقعی است را به گونه‌ای واقعی جلوه دهید، به شرطی که منطق فیلم آن را بپذیرد. این امکان به شما اجازه می‌دهد جهانی کاملاً آزادانه خلق کنید.
    به‌طور کلی، در سینمای داستانی شما آزادی عمل بیشتری دارید، اما اجرای آن ممکن است سخت‌تر باشد. در مقابل، در سینمای مستند، تخیل شما محدودتر است، اما اجرای آن آزادتر و انعطاف‌پذیرتر خواهد بود.

    وی در ادامه‌ی گفت‌وگو، به بهانه‌ی اکران مستند «بلاکشان»، درباره‌ی این اثر حرف زد؛

    مستند «بلاکشان» در اصل تلاشی است برای ثبت یک پدیده‌ی تاریخی در بستر مراسم عاشورا. هدف آن ارائه‌ی تصویری جامع و متنوع از تنوع آیینی و فرهنگی مداحی در اصفهانِ سال ۱۳۹۲ است؛ تصویری رنگارنگ از شکل‌های مختلف این سنت مذهبی. «بلاکشان» فیلمی رها و پرسه‌زن است؛ دوربینش در فضاهای گوناگون سرک می‌کشد، مشاهده می‌کند و ثبت می‌کند. من تجربه‌ی شخصی مستقیمی با این پروژه نداشتم؛ این مستند بخشی از یک مجموعه‌ی سفارشی بود که قرار بود در ده شهر یک استان ساخته شود. با توجه به اینکه سال‌های زیادی را در اصفهان زندگی کرده‌ام، این شهر را برای ساخت فیلم انتخاب کردم.

    شاید اگر قرار بود فیلمی شخصی‌تر بسازم، موضوع و زاویه‌دید به شکلی کاملاً متفاوت شکل می‌گرفت و مواجهه با امر واقع هم صورت دیگری پیدا می‌کرد.

    زمانی که صحبت به واکنش مخاطبان رسید، شهروز توکل این‌چنین سخن گفت؛

    مخاطبی که با فیلم مستند و مردم‌نگاری آشنا باشد، معمولاً با کنجکاوی به تماشای این فیلم می‌نشیند تا ببیند چه فضایی ترسیم شده و چه جزئیاتی ثبت شده است. به‌هرحال با فیلمی مواجهیم که ساختار روایی کلاسیک، اوج و فرود دراماتیک یا تحول شخصیتی ندارد. قرار نیست مخاطب هیجان‌زده شود یا با تعلیق و کشمکش درگیر شود. اما برای مخاطب جدی مستند، آنچه اهمیت دارد، جامعیت نگاه، تنوع اطلاعات، و ثبت دقیق آیین‌هاست.

    در مقابل، اگر بیننده‌ای بیشتر به روایت‌محور بودن و درام علاقه‌مند باشد، ممکن است فیلم را کند یا خسته‌کننده تلقی کند. به‌طور کلی می‌توان گفت که «بلاکشان» با طیف متنوعی از مخاطبان مواجه است؛ برخی با نگاه تحلیلی و مردم‌نگارانه با آن ارتباط برقرار می‌کنند، و برخی دیگر شاید به‌دنبال روایت‌های پرکشش‌تری باشند.

    در پایان گفت‌وگو، شهروز توکل در پاسخ به این پرسش که آیا می‌توان مستند «بلاکشان» را پلی میان نسل جدید و آیین‌های سنتی دانست، چنین پاسخ داد.

    اتفاقی که در مستند من می‌افتد دقیقاً همین است: نشان دادن تغییری که در آیین‌ها و سلیقه‌ها بر اثر گذر زمان رخ داده. آنچه امروز برای نسل‌های گذشته ممکن است ناپسند یا غریب به نظر برسد، در واقع نتیجه‌ی تغییراتی است که در عناصری مانند زمان، ریتم زندگی، زبان و گویش رخ داده است. حتی در همین چهل سال اخیر هم موسیقی دستخوش دگرگونی‌های خاص خود شده است.

    زمان، بسیاری از مولفه‌های زبانی و فرهنگی را دگرگون می‌کند. ریتم زندگی امروز، نوع تجربه‌ی ما از جهان را تغییر داده و همین موضوع در شکل انتخاب‌ها و سلیقه‌های فرهنگی و موسیقایی‌مان هم تأثیر گذاشته است. انسان امروزی با ریتمی متفاوت زندگی می‌کند؛ بنابراین نمی‌توان انتظار داشت که با همان شکل سنتی و قدیمی، همچنان به نوحه یا موسیقی مذهبی گوش دهد. طرز صحبت‌کردن، انتخاب کلمات و حتی ذائقه‌ی شنیداری تغییر کرده است.

    امروز سرایندگان و نوحه‌خوانان بیش از گذشته به مخاطب فکر می‌کنند؛ آن‌ها می‌دانند اگر بخواهند شنونده داشته باشند، باید خود را به زبان و ریتم نسل جدید نزدیک‌تر کنند. این واقعیتی است که در حال رخ‌دادن است. اگر بتوان گفت من در این مستند پلی زده‌ام، آن پل میان آیین‌ها و سبک‌های قدیمی‌تر و نگاه نسل‌های جوان‌تر است—تلاشی برای نشان‌دادن ریشه‌ها در کنار تحول‌ها.

    نویسنده: آریانا معتمدیان دهکردی
    برچسب ها

    دسته بندی مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *