فیلم سینمایی چشم بادومی به کارگردانی ابراهیم امینی و تهیهکنندگی سجاد نصراللهینسب، از تولیدات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، موفق شد در سیوهفتمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان اصفهان، سه جایزه مهم را از آن خود کند. این اثر که نخستین تجربه کارگردانی ابراهیم امینی است، پیشتر در جشنواره فیلم فجر سال گذشته به نمایش درآمد و با توجه به موضوع خاصش، توانست راهی جشنواره کودک و نوجوان شود.

ابراهیم امینی که پیشتر در ژانرهای تاریخی و اجتماعی تجربه داشت، با چشم بادومی توانسته نگاه تازهای به جهان نوجوانان ایرانی ارائه دهد جهانی که با علاقههای روز، چالشهای خانوادگی و دغدغههای فرهنگی تلفیق شده است. موفقیت این فیلم ، نشانهای از استقبال مخاطبان و اهمیت سینمای نوجوانان در ایران است.
به گزارش سرویس فرهنگ و هنر پایگاه خبری سپاهان خبر چشم بادومی داستان یک دختر نوجوان اهل شیراز است که دلبسته موسیقی کی پاپ و یکی از خوانندههای این سبک است. او تلاش میکند به کره برود تا این خواننده را از نزدیک ببیند و این هدف چالشهایی را با خانوادهاش پیش میآورد.
به بهانه موفقیت این فیلم در سی و هفتمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودک و نوجوان ، با ابراهیم امینی کارگردان، این فیلم به گفتوگو نشستیم .وی یکی از چهرههای برجسته نسل جدید سینمای ایران است که با تمرکز بر ژانرهای تاریخی، اجتماعی و دراماتیک، توانسته جایگاه خود را به عنوان فیلمنامهنویس، بازیگر، بازیگردان و کارگردان تثبیت کند. وی در سال ۱۳۶۱ در شهر اهواز به دنیا آمد و از دوران جوانی علاقهمند به هنر و سینما بود و این علاقه او را به سمت کارگردانی سوق داد. آنچه می خوانید ماحصل گفتگوی ما با این کارگردان از تجربه کارگردانی، انتخاب بازیگر و تعامل با مخاطبان نوجوان است.
چرا تصمیم گرفتید اولین کارتان برای ساخت فیلم برای کودکان باشد ؟
آشنایی خاصی با کودکان نداشتم، ولی دوست داشتم با نوجوانان کار کنم و جهانشان را بهتر بشناسم.
بازیگر نقش اصلی چگونه انتخاب شد؟
ستایش دهقان را پیش از چشم بادومی میشناختم. قبلاً قرار بود در یک سریال شبکه نمایش خانگی نقش دختر نوجوانی را بازی کند، اما سریال منتفی شد. وقتی فیلم ساخته شد، بدون تست، اولین کسی که دعوت کردم ستایش بود و او نقش مائده را بازی کرد.
باقی تیم بازیگری چگونه انتخاب شد؟
همه بازیگران افرادی بودند که دوست داشتم با آنها کار کنم. سابقه بازیگردانی دارم و پایاننامه ارشدم درباره هدایت بازیگر بود، بنابراین این بخش فرایندی لذتبخش برایم بود. من سعی میکنم با تمام بازیگران رابطه خوبی داشته باشم و از ویژگیهای شخصیتی آنان برای ارتباط با نقش استفاده کنم.
بخشهایی از فیلم مانند کافه مخصوص کیپاپرها یا مراسم عزاداری واقعیت دارد یا اغراق است؟
پژوهشگر ما، خانم میترا احمدی، شش ماه روی این گروهها کار کرد و توانست به فضای آنان راه پیدا کند، هرچند اواخر پژوهش لو رفت و او را بیرون کردند.
بازخوردها بعد از اکران در جشنواره چگونه بود؟
بازخوردها عمدتا خوب بود، اما برخی نوجوانان علاقهمند به کیپاپ که فیلم را ندیده بودند، نقد داشتند و نسبت به تیزر واکنش منفی نشان دادند تلاش کردم با لطافت با آنها گفتوگو کنم و خواستم ابتدا فیلم را ببینند و بعد نقد کنند در نهایت بیشتر نقدها به بزرگترها و رفتارشان بود، نه نوجوانها.
برخی از منتقدان میگفتند شخصیت مائده افراطی است ، نظر شما چیست؟
بله، شخصیت مائده یک طرفدار افراطی است و این قصه است، نه نماینده همه طرفداران کیپاپ.
حضور در جشنواره کودک و نوجوان چه تاثیری داشت و آیا کار برای این قشر را ادامه خواهید داد؟
فیلم ما نوجوانانه است، ولی اغلب جشنواره را به نام کودک میشناسند، سینمای نوجوان مغفول مانده است، اما علاقهمندم در این فضا ادامه دهم و فیلمهای بیشتری برای نوجوانان بسازم ، البته ایدههای بزرگسال هم دارم، اما اولویت با نوجوانان خواهد بود











دیدگاهتان را بنویسید