بانوانی که روایتشان الهامبخش تمامی آنانی است که مسیر زندگی را سختتر از آنچه واقعا هست می بینند.این ۱۳زن نه تنها با موانع متعارف پیشروی اکثر زنان مواجه بودهاند، بلکه درکنار عبور از آن موانع باید بر موانع جسمی غلبه میکردند. آنها نه تنها خود را در جبر سرنوشتی محتوم ندانستند، بلکه با فالیت های فرهنگی، اقتصادی توانستند سرنوشت بهتری برای خود و دیگران رقم زدند.شیوههای متنوعی که توسط آن این افراد بر این چالشها غلبه میکنند،می تواند از نظر تخصصی مورد استفادۀ متخصصان امور افراد دارای معلولیت،توانبخشان و خود معلولان و حتی دیگرزنان جامعه قرار بگیرد.
علی عباسی، یکی از نویسندگان کتاب درباره علت پرداختن به روایت هایی از زنان ومعلولیت آنها در این کتاب گفت:زنان همواره مبارزان آشکار و پنهان تاریخ سرزمین ماهستند. آشکار، هرگاه مجال حضور در خط اول را یافتهاند، چنان درخشان بودهاند که باتأثیرات فوقالعاده بر زمانه خویش، فصول جدیدی را رقم زدهاند و پنهان مبازه کرده اند، آنگاه که با حمایت و پشتیبانی مادرانه و همسرانه خود در نگارش سطور تاریخ سرزمینمان ایفای نقش کردهاند.
شاید اغراق به نظر بیاید، اما موانعی اجتماعی و فرهنگی و حتی جسمی نتوانسته است در نقش فزاینده زنان در توسعه ایران خللی وارد کند. چرا که مثالهای متعددی وجود دارد که زنان با غلبه بر محدودیتهای پیرامون خود اثری ماندگار نقش کردهاند.
این فعال امورمعلولان در ادامه افزود:کتابی که پیش رو دارید با رسالت روایتگری از بانوان درخشان دارای معلولیت به رشته تحریر درآمده است.
کتاب «روایتی از زن، معلولیت و استقلال» از زنانی میگوید که نه تنها با موانع متعارف زنان مواجه بودهاند، بلکه پیش از عبور از آن باید بر موانع جسمی غلبه کنند. زنانی که نه تنها خود را در جبر سرنوشتی محتوم ندانستند، بلکه سرنوشت بهتری برای دیگر زنان رقم زدند.
او درباره نحوه انتخاب راویان می گوید:درسالهای اخیر با دونویسنده دیگر کتاب فعالیتهای مشترک علمی داشتیم و در پژوهشها با افرادی آشنا شدیم که پشتکار و تلاش آنها در مسیر زندگی تحسین برانگیز بود. این روایتها برای ما الهامبخش بود؛ وفکر کردیم که شاید داستان زندگی این افراد بتواند الهامبخش دیگران نیز باشد.
عباسی درباره دیگر بخش های کتاب عنوان کرد:این کتاب در دوبخش و ۲۸۲ صفحه تالیف شده است. بخش اول شامل ۱۳ داستان زندگی است که طی مصاحبه هایی عمیق درمورد چالشهای استقلال و توانمندی روایت شده است. در حقیقت این کتاب به طور نمادین فضایی را جهت بیان بخشی از چالشهای زندگی در اختیار زنان دارای معلولیت گذاشته است.
همچنین بخش دوم کتاب تحلیلی دارد بر روایات مطرح شده و برداشت ما از چالشها، موانع و منابع مسیر توانمندی زنان دارای معلولیت. در این بخش نویسندگان با استفاده از شیوۀ تحلیل مضمون، که یکی از شیوههای پژوهش کیفی است، روایات شرکت کنندگان را تحلیل و به درونمایههای اصلی این روایات پرداخته اند.حکایت زندگی این زن ها، پشتکار و تلاش آنها در مسیر زندگی را نشان میداد واین روایتها برای خود ما نیز پیام های زیادی داشت وبه این فکرکردیم که نحوه برخورد آن ها با چالش ها می تواندبرای دیگر افراد دارای معلولیت و یا خانواده هایی که عضوی از آنها دارای معلولیت بودند مفید واقع بشود.
دیدگاهتان را بنویسید