فیلم «زیبا صدایم کن» به کارگردانی رسول صدر عاملی، محصول سال ۱۳۹۳، یک اثر درخشان در ژانر ملودرام اجتماعی است که با حضور در چهلم و سومین دوره جشنواره فیلم فجر، توانست نگاه منتقدان و مخاطبان را به خود خیره کند و سیمرغ بلورین بهترین فیلم را از آن خود سازد.
این فیلم، نه تنها بازگشتی قدرتمند برای صدر عاملی پس از سالها دوری از سینما به شمار میرود، بلکه با روایت داستانی امیدبخش و تاثیرگذار درباره رابطه پدر و دختری نوجوان، به یکی از ماندگارترین آثار سینمای ایران در دهه اخیر تبدیل شده است. منتقدان بسیاری این اثر را ستودهاند و آن را نه تنها بهترین فیلم جشنواره فجر در سال خود، بلکه یکی از بهترین ملودرامهای دهه اخیر سینمای ایران لقب دادهاند.
از رمان نوجوانانه تا سیمرغ بلورین
به گزارش پایگاه خبری سپاهان خبر فیلم «زیبا صدایم کن» اقتباسی است از رمان نوجوانانهای به همین نام، نوشته فرهاد حسنزاده. داستان فیلم، حول محور زندگی پدری به نام خسرو با بازی درخشان امین حیایی و دختر نوجوانش زیبا با هنرمندی ژولیت رضاعی شکل میگیرد. این فیلم، نخستین بار در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر ۳۳ به نمایش درآمد و علاوه بر کسب جایزه بهترین فیلم، نامزد دریافت جوایز متعددی از جمله بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر مرد و زن، بهترین فیلمنامه و بهترین فیلمبرداری شد.
موفقیت فیلم در جشنواره و انتخاب آن به عنوان فیلم برگزیده منتقدان ماهنامه فیلم، نشاندهنده کیفیت بالای این اثر است. به گفته برخی از منتقدان، این فیلم مهمترین ساخته صدر عاملی در دو دهه اخیر به شمار میرود و توانسته است هم رضایت منتقدان سختگیر را جلب کند و هم با مخاطبان عام ارتباط برقرار نماید.
نقاط قوت برجسته فیلم
- کارگردانی هنرمندانه و بازگشت موفق رسول صدر عاملی به سینمای اجتماعی.
- بازی درخشان امین حیایی در نقش پدری با اختلال روانی و هنرنمایی طبیعی ژولیت رضاعی در نخستین تجربه بازیگری.
- فیلمنامه اقتباسی قوی با روایت یکروزهای که اوج و فرودهای احساسی ملموسی دارد.
کارگردانی و فیلمنامه: تعادل ظریف بین واقعگرایی و شاعرانگی
رسول صدر عاملی با کارگردانی ماهرانه خود در «زیبا صدایم کن» بار دیگر نشان میدهد که چقدر در به تصویر کشیدن دنیای نوجوانان تبحر دارد. او که پیشتر فیلمهای ماندگاری چون «دختری با کفشهای کتانی» و «من ترانه ۱۵ سال دارم» را در کارنامه دارد، پس از سالها دوری از سینما، در این اثر تازه با قدرت بازگشته است. دغدغه همیشگی صدر عاملی، پرداختن به مشکلات و عواطف جوانان به ویژه دختران است و در این فیلم نیز این رویه را ادامه داده است.
اما یک تفاوت مهم اینجاست که برخلاف آثار قبلی او که عمدتاً تمایل به فضایی تلختر و بحرانهای اجتماعی عمیق داشتند، «زیبا صدایم کن» لحنی امیدبخش و روشن دارد و از سیاهنمایی فاصله میگیرد. فیلم نمیخواهد مخاطب را با تلخی مفرط روبهرو کند، بلکه تلاش دارد تصویری انسانی و گرم از مهربانی و همدلی ارائه دهد. حتی صحنههای چالشبرانگیزی چون تقابل با گشت ارشاد نیز با چاشنی خیال و طنز ملایم همراه شده تا به جای اضطرابآفرینی، حس امید و رهایی القا کند.
از منظر فیلمنامه، همکاری آرش صادقبیگی به همراه میلاد صدرعاملی و محمدرضا صدرعاملی (فرزندان کارگردان) در اقتباس این داستان قابل توجه است. فیلمنامه بر اساس رمان تحسینشده فرهاد حسنزاده نوشته شده و ساختاری منسجم و حسابشده دارد. انتخاب جسورانه روایت داستان در بازه زمانی تنها یک روز، تصمیمی بوده که به فیلم ریتمی پویا و پرکشش داده است.
حوادث و گرههای داستانی با ضربآهنگی مناسب در طول این یک روز توزیع شدهاند و تماشاگر را گام به گام با خود همراه میکنند. از همان شروع معرفی موازی شخصیتها در دو سکانس قرینه (احتمالاً یکی در آسایشگاه و یکی در مدرسه) نشان از ساختار فکر شده فیلمنامه دارد.
پس از آن، هر رویداد – از فرار هیجانانگیز زیبا از مدرسه برای همراهی با پدر گرفته تا ماجراجوییهای کوچکشان در شهر – به توسعه رابطه و شخصیتپردازی کمک میکند. دیالوگهای فیلم اغلب ساده و خودمانی اما عمیق هستند، مخصوصاً گفتوگوهای پدر و دختر که گاهی با طنز تلخ آمیخته است و گاهی مخاطب را به تأمل وامیدارد.
بازیگری: درخشش حیایی و کشف یک استعداد تازه
یکی از بزرگترین نقاط قوت «زیبا صدایم کن»”، بازیهای درخشان و تاثیرگذار آن است. امین حیایی در نقش خسرو، یکی از بهترین بازیهای دوران حرفهای خود را به نمایش گذاشته است. او که اغلب با نقشهای کمدی یا اکشن در سینمای ایران شناخته میشود، این بار در قالب پدری رنجکشیده و مبتلا به اختلالات روانی فرو رفته و به طرزی کاملاً متقاعدکننده ظاهر شده است.
حیایی با چهره تکیده و نگاهی سرشار از حسرت و عشق پدرانه، تماشاگر را از همان ابتدا با درد درونی خسرو همراه میسازد. او در لحظات حساس فیلم – نظیر صحنهای که بیصدا پشت موتور اشک میریزد – هنرنمایی خیرهکنندهای ارائه میکند که در ذهن باقی میماند. این تسلط بر جزئیات حالات یک پدر آشفتهدل به حدی تاثیرگذار است که بسیاری از منتقدان، بازی او را شایسته سیمرغ بلورین دانستند. حیایی برای این نقش، نامزد دریافت بهترین بازیگر مرد جشنواره نیز شد.
در کنار او، ژولیت رضاعی در نقش زیبا ظاهر میشود؛ بازیگری نوجوان که در نخستین تجربه سینماییاش خوش درخشیده است. رضاعی در به تصویر کشیدن طیف احساسات یک دختر نوجوان تنها و دلخور از پدر – از خشم و دلخوری ابتدایی تا مهر و دلبستگی انتهایی – کاملاً موفق عمل میکند. بازی طبیعی و بیتکلف او یکی از غافلگیریهای دلپذیر فیلم است و نوید ظهور استعدادی تازه در سینمای ایران را میدهد.
جالب اینجاست که رسول صدر عاملی سابقه کشف بازیگران نوجوان مستعد را در کارنامه دارد، از ترانه علیدوستی در «من ترانه ۱۵ سال دارم» گرفته تا پگاه آهنگرانی در «دختری با کفشهای کتانی». حال، ژولیت رضاعی نیز به لطف هدایت درست صدر عاملی و استعداد خود، به خوبی از پس نقش یک دختر جسور اما زخمخورده برآمده و یادآور موفقیت آن چهرههای جوان در اولین نقشآفرینیشان است.
علاوه بر دو بازیگر اصلی، حضور بازیگران مکمل نیز به باورپذیری فضای داستان کمک کرده است. مهران غفوریان (کمدین محبوب) در این فیلم نقشی متفاوت ایفا میکند و در نقش یک غریبه مهربان که سر راه پدر و دختر قرار میگیرد، ظاهر شده است.
غفوریان با اجرای خود نشان میدهد که میتواند از قالبهای همیشگی طنز فراتر رفته و در لحظات احساسی فیلم نقش موثری داشته باشد. ستاره پسیانی نیز هرچند حضور کوتاهی دارد، اما در نقش خود (احتمالاً مسئول مرکز بهزیستی یا فردی موثر در زندگی زیبا) تاثیرگذار ظاهر میشود و بر غنای کار بازیگری میافزاید.
- «زیبا صدایم کن» مرهمی بر زخمهای کهنه
فیلم “زیبا صدایم کن” با داستانی گرم و صمیمی، بازیهای درخشان و کارگردانی هنرمندانه، توانسته است به یکی از آثار ماندگار سینمای ایران تبدیل شود. این فیلم، نه تنها یک ملودرام اجتماعی تاثیرگذار است، بلکه دریچهای رو به دنیای نوجوانان و دغدغههای آنها میگشاید و پیام امید و عشق را در دل مخاطب زنده میکند.
«زیبا صدایم کن» فیلمی است که با دیدن آن، میتوان دوباره به مهربانی، همدلی و پیوندهای انسانی ایمان آورد و به یاد داشت که حتی در سختترین شرایط نیز میتوان روزنهای به سوی خوشبختی یافت.
دیدگاهتان را بنویسید