در صحنهای از عظمت و اندوه، میان خاک و خون، در روز دهم محرم، نوجوانی به نام قاسم، فرزند امام حسن مجتبی، به عمویش امام حسین علیهالسلام نزدیک شد. آنگاه که پرسید:
– عموجان، آیا من نیز به فیض شهادت خواهم رسید؟
و پاسخ شنید:
– مرگ در نزد تو چگونه است؟
و پاسخ داد:
«أحلَی مِنَ العَسَل»؛ شیرینتر از عسل.
به گزارش وب سایت خبری سپاهان خبر; جملهای کوتاه، اما کوهی از معنا؛ جرعهای از شهد حقیقت؛ و انفجاری از عرفان، شجاعت و معرفت. تاریخ را تکان داد، دلها را لرزاند و عقلها را به تأمل واداشت. چه شد که نوجوانی ۱۳ ساله، مرگ را نهتنها پذیرفت، که آن را شیرینتر از عسل توصیف کرد؟ این جمله، بیش از یک پاسخ است؛ این یک مکتب است.
۱. مرگ، از هراس تا اشتیاق
در نگاه عامه، مرگ پایان است؛ سیاهی است، فقدان است، جدایی است. اما در نگاه قاسم، مرگ عبور است؛ معراج است؛ پیوند است. او مرگ را نه با چشم جسم، که با دلِ آگاه میدید؛ مرگ برای او آغاز دیدار با خدا بود، ملاقات با پیامبر، وصال با پدر و پیوستن به قافله عشاق. این نگاه، زاده تربیتی حسنی و حسینی است؛ نتیجه مکتب قرآن و عترت.
۲. شهادت، نه مرگ، که حیات ابدی
در منطق قرآن، “وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا…”، شهادت مرگ نیست، زندگی است. قاسم، با گفتن «أحلَی مِنَ العَسَل»، مرز معناها را جابهجا میکند. او شهادت را درک کرده، نه با منطق فلسفه، بلکه با گرمای عشق و یقین. این جمله، انعکاس روحی است که در آتش بلا، به گلستان یقین رسیده.
۳. عرفان کودکانه یا عرفان ناب؟
قاسم کودک بود، اما جهل نداشت؛ کمسن بود، اما سبکروح نبود. «أحلَی مِنَ العَسَل» پاسخی نیست که صرفاً از زبان کودکانه برخاسته باشد؛ این، بیانِ ولاییِ انسانی است که در آتش محبت حسینی، به کمال شعور رسیده. این عرفان کودکانه نیست؛ عرفان ناب است، بیآلایش، بینقاب، بیحسابگری.
۴. حماسهای که آغاز شد
با این جمله، قاسم نهتنها پا به میدان جنگ گذاشت، که وارد میدان معنا شد. جان داد، اما جملهاش زنده ماند. قرنهاست این واژهها در هیئتها، در دلها، در شعرها تکرار میشود. این جمله، در کربلا تمام نشد؛ آغاز شد. گویی قاسم با خون خویش این شعار را بر پرچم عاشورا نوشت:
عشق، از مرگ هم شیرینتر است، اگر مقصد، خدا باشد.
۵. تفسیر معاصر: «أحلَی مِنَ العَسَل» در جهان امروز
در دنیایی که مرگ هراسآور شده، زندگی بیمعنا گشته، و انسانها از حقیقت گریزاناند، پیام قاسم تبلور بازگشت به معناست. این جمله، دعوتی است برای نترسیدن از راه دشوار، برای ایمان آوردن به ارزشها، برای دیدن «ماورای مرگ». در روزگاری که انسانها، عسل دروغینِ لذتهای فانی را میمکند، قاسم از عسلی دیگر سخن میگوید: شیرینی وصال، حلاوت ایثار، طعم یقین.
✅ نتیجهگیری: جملهای برای جاودانگی
«أحلَی مِنَ العَسَل» یک جمله است، اما به سنگینی یک جهان. آیینهای است که در آن، حقیقت دین، روح کربلا، و جوهرهی انسانِ مؤمن نمایان میشود. اگر بخواهیم قاسم را بشناسیم، باید این جمله را بفهمیم. و اگر بخواهیم انسانِ امروز را بیدار کنیم، باید این جمله را فریاد بزنیم.
قاسم با خون خویش نوشت:
مرگ، اگر در راه خدا باشد،
نهتنها نترسناک نیست،
بلکه از عسل هم شیرینتر است
دیدگاهتان را بنویسید