این روزها و در وضعیت موجود، ما اکنون تقابل این دو جبهه را با دو دیدگاه و راهبرد حداکثرخواه و ایدئولوژی تقابلی مشاهده میکنیم که در حال مقابله با یکدیگرند؛ باید دید در روزها و هفتههای آینده کدام یک نهایتاً برنده نهایی میدان خواهد شد، یا اینکه به توازن و توقف درگیریها منجر خواهد گشت. ظاهرا برتری ایران در این میدان درخواست آتش بس یکجانبه از طرف اسرائیل و آمریکا را رقم زد و ایران آن را فعلا قبول کرده است. به همین دلیل این موضوع را با دکتر محمدعلی بصیری تحلیلگر و عضو هیات علمی روابط بینالملل دانشگاه اصفهان در میان گذاشتهایم.
ایران اسلام سیاسی یا اسلام مقاومتی را در برابر اسرائیل مطرح کرد
به گزارش سپاهان خبر; دکتر محمدعلی بصیری تحلیلگر و عضو هیات علمی روابط بینالملل دانشگاه اصفهان درباره درگیری میان ایران و اسرائیل که در روز جمعه ۲۳ خرداد با تجاوز غافلگیرانه رژیم صهیونیستی آغاز شد و در ادامه با پاسخهای ترکیبی ایران تداوم یافت، میگوید: این درگیری سرانجام رخ میداد چراکه اجتنابناپذیر بود. از همان ابتدای انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی ایران دغدغهمند تشکیل امت واحده اسلامی و آزادسازی مسلمانان از سلطه غرب و بویژه اسرائیل بوده و هست.
ایران تحت عنوان اسلام سیاسی یا اسلام مقاومتی، گفتمان مقاومت سیاسی و نظامی را در برابر اسرائیل و حامی اصلی آن یعنی لیبرالیسم غربی مطرح کرد. صهیونیسم در اسرائیل و لیبرالیسم غربی رابطهای تنگاتنگ دارند چراکه هر دو خواهان جهانی مبتنی بر اقتصاد و سیاست لیبرالی هستند. صهیونیسم این دیدگاه را با محوریت نژاد یهود دنبال میکند و در طی ۴۶ سال گذشته این تنش و درگیری به اشکال مختلف میان محور ارتجاع و محور مقاومت رخ دادهاست. با شروع طوفانالاقصی درگیری میان این دو جبهه گسترش یافته و در چند محور شاهد حداکثر درگیری و تنش هستیم. در طی عملیات طوفانالاقصی، غرب تصویرسازی انجام داده و ادعا کرد: که ایران اسلامی مسبب اصلی آن است در نهایت طرفین راهبردهای حداکثری را علیه یکدیگر به کار بردند و همچنان بر آن اصرار دارند.
راهبرد غرب و اسرائیل علیه ایران جنگ ترکیبی است
دکتر بصیری در ادامه بیان کرد: راهبرد غرب و اسرائیل علیه ایران یک جنگ ترکیبی است که متشکل از چندین مرحله میباشد. شامل: تحریم اقتصادی، تحریم دیپلماتیک، هجوم رسانهای و فرهنگی، درگیریها و اغتشاشات داخلی، عملیات نظامی و نهایتا فروپاشی نظام ایران. آنها خود را در گامهای نهایی این جنگ میبینند و گمان میکنند که پس ضربهزدن به متحدان محور مقاومت شامل حزبالله، حماس، سوریه و… اکنون نوبت به ایران رسیدهاست.
در مقابل راهبرد ایران، محور مقاومت است که در طی ۳ دهه گذشته با تشکیل محور مقاومت و سپاه قدس و استفاده از پشتوانههای اقتصادی دنبال شدهاست. اهداف این راهبرد، محاصره اسرائیل، عقب راندن آن به مرزهای حداقلی، تحلیل بردن آن از نظر اقتصادی، سیاسی، امنیتی و در نهایت فروپاشی اسرائیل و فرار از اراضی اشغالی میباشد. از دیدگاه ایران، حملات ترکیبی موشکی و پهپادی و نیز استفاده از متحدان به رژیم اسرائیل ضربات سختی وارد کرده و آنرا در مراحل نهایی قرار دادهاست و استمرار این ضربات و فشارها میتواند منجر به فروپاشی رژیم اسرائیل شود.
راهبرد شبیخون در پوشش مذاکره اتفاق افتاد
وی خاطر نشان کرد: ائتلاف صهیونیستی-غربی نیز در هفتههای گذشته و در پوشش مذاکرات یک شبیخون را طراحی کردند و قصد داشتند با وارد کردن ضربهای برقآسا در کوتاهمدت به ایران یعنی حمله همزمان به ۲۰۰ فرمانده نظامی، سیاسی و مراکز نظامی و اتمی، سازماندهی مخالفان و آشوبهای داخلی در طی یک یا دو هفته مراحل پایانی جنگ ترکیبی خود را اجرا کنند.
گرچه این طرح به طور کامل عملیاتی نشد ولی ضربات و هزینههایی را به دنبال داشت اما واکنش ایران در میدان همچنان ادامه دارد. آنها تصور میکردند با این ضربات غافلگیرانه و ایجاد ناامنی و آشوب داخلی توسط عوامل سازماندهی شده و شبکههای از پیش طراحی شده، میتوانند وحدت و امنیت ملی را از درون فرو بپاشند و جامعه را دچار درگیری کنند و از بیرون، حملات نظامی را ادامه دهند تا ایران را زمینگیر کرده و به تعبیر خودشان تسلیم کنند اما اکنون چنین وضعیتی را شاهد نیستیم؛ با این حال، به نظر میرسد عمده این خواستهها تا کنون مدیریت شده است؛ ترورها به حداقل رسیده و فرماندهانی جایگزین شدهاند.
این درگیری با اعمال فشارهای حداکثری آینده تحولات منطقه را رقم میزند
در آخر دکتر بصیری افزود: بخش عمدهای از تلاشها برای زمینگیر کردن ایران با پدافند و مدیریت، مهار شده است و عکسالعمل ایران، برتری ایران را در فضای اسرائیل رقم زده است و در نتیجه رژیم صهیونیستی زمینگیر شده و عملاً پدافند آنها را از کار انداخته است؛ بدینگونه ایران دست برتر را پیدا کرده است؛ گرچه طرف مقابل نیز تبلیغ میکند که دست برتر در فضای ایران را دارد. بر هر حال درگیری میان ایران و اسرائیل وارد فاز جدید شده و این درگیری راهبردی و ایدئولوژیک که با اعمال فشارهای حداکثری است، آینده تحولات منطقه را رقم میزند.
دیدگاهتان را بنویسید