×
×

تحلیل درباره یک خبر؛ کدام کشورها می‌توانند میانجی آتش‌بس باشند؟
این نبرد، پایان‌دهنده نظمی جهانی است که شکننده شده است

  • کد نوشته: 31232
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۴
  • ۰
  • سباستین بوسوآ، متخصص و استاد روابط بین‌الملل در تحلیل به تشریح استراتژی میانجی‌گران بالقوه میان ایران و اسرائیل پرداخت.
    این نبرد، پایان‌دهنده نظمی جهانی است که شکننده شده است
  • سباستین بوسوآ، متخصص و استاد روابط بین‌الملل در تحلیل به تشریح استراتژی میانجی‌گران بالقوه میان ایران و اسرائیل پرداخت.

    – پوتین به طرز شگفت‌آوری یکی از معتبرترین میانجی‌های بالقوه در شرایط کنونی

    نخستین کشوری که پیشنهاد میانجی‌گری داد، روسیه‌ ولادیمیر پوتین بود. موضوعی که شاید با توجه به درگیری سه‌ساله‌ این کشور در جنگ با اوکراین، عجیب به نظر برسد. اما با این حال، روسیه به طرز شگفت‌آوری یکی از معتبرترین میانجی‌های بالقوه در شرایط کنونی به حساب می‌آید. روابط نزدیک این کشور با ایران و همچنین کانال‌های باز دیپلماتیکش با اسرائیل، روسیه در موقعیتی محوری قرار می‌دهد.

    – روسیه هنوز در عرصه دیپلماسی نقش‌آفرین است

    مسکو اشتباه نمی‌کند و پیشنهاد اخیرش برای ذخیره‌ی اورانیوم غنی‌شده‌ ایران در خاک روسیه، پیامی روشن به غرب است: روسیه هنوز در عرصه دیپلماسی نقش‌آفرین است و در کنار آن اتحاد خود با تهران را تقویت می‌کند. اما نباید از بازی دوگانه‌ی کرملین غافل شد، چرا که اگر روسیه نقش میانجی را ایفا می‌کند، بخشی از هدف آن، تحکیم موقعیت خود به عنوان یک قدرت بزرگ در نظمی جهانی است که می‌خواهد آن را بازتعریف کند. این قمار پرریسک ممکن است به نتیجه برسد، به شرط آن که هدف نهایی آن صلح باشد و نه هرج‌ومرج کنترل‌شده.

    – ترکیه، فرصت بازگشت به نقش موازنه‌گر منطقه‌ای

    پس از چندین تلاش نافرجام، از جمله میزبانی مذاکرات روسیه و اوکراین، ترکیه بار دیگر ابراز تمایل کرده که در گفت‌وگوهای مربوط به برنامه هسته‌ای ایران نقشی ایفا کند. رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهوری ترکیه که به دنبال احیای جایگاه دیپلماتیک کشورش است، این فرصت را ابزاری برای بازپس‌گیری نفوذش در منطقه می‌بیند.
    ترکیه ابزار ایفای این نقش را دارد، مشروط بر آن‌که اعتماد ازدست‌رفته با اسرائیل را بازسازی کند، اعتمادی که از زمان واقعه کشتی «ماوی مرمره» آسیب جدی دیده است.
    این کشور به عنوان یک بازیگر مسلمان سنی که از سوی ایران شیعه پذیرفته شده و در عین حال در چشم غرب نیز چهره‌ای قابل تحمل دارد، می‌تواند در دیپلماسی به ایفای نقش بپردازد.

    – عمان و امارات، دیپلماسی سکوت

    این دو کشور بازیگران پنهانی‌اند که در سکوت ایفای نقش می‌کنند. عمان در بهار گذشته و با احتیاط میزبان مذاکرات محرمانه‌ای میان ایران و ایالات متحده بوده و تلاش می‌کند نقشی را که برای دهه‌ها داشته بازیابد، یعنی یک عامل بی‌طرف میان کشورهای عربی که در زمان بحران‌ها وارد میدان می‌شود.

    امارات متحده عربی نیز دیپلماسی آرام اما جسورانه‌ای را دنبال می‌کند؛ دیپلماسی‌ای که بر قدرت نرم و بی‌طرفی تأکید دارد. توافق‌نامه‌های ابراهیم روابط امارات با اسرائیل را تحکیم کرده‌اند، بدون آنکه مانع حفظ مناسبات راهبردی و اقتصادی با ایران یا سوریه‌ در دوران بشار اسد شوند.

    – قطر، استاد گفت‌وگوهای غیرممکن

    قطر، قدرتی نوظهور در زمینه‌ی میانجی‌گری است که در قلب چندجانبه‌گراییِ فرسوده شده در خاورمیانه نقش بازی می‌کند. دوحه تاکنون توانسته همه‌چیز را هماهنگ کند: از تبادل زندانیان گرفته تا آتش‌بس با حماس و مذاکرات با طالبان. این کشور به خوبی با سازوکار مذاکرات غیرمستقیم آشناست و می‌داند چطور با همه‌ی بازیگران چه قابل اعتماد و چه غیره وارد گفت‌وگو شود.
    قدرت کشورهای کوچکی چون قطر و امارات آن است که با هیچ‌کس دشمنی نکنند. این نه تنها بیمه‌ای برای بقا، بلکه ابزاری برای استقبال از مذاکره است.»
    قطر سال‌هاست که با اسرائیل درباره‌ی نوار غزه گفت‌وگو کرده و در عین حال رابطه‌ای بسیار خوب با ایران از جمله در اشتراک بزرگ‌ترین میدان گازی جهان دارد.

    – اروپا و سازمان ملل، مشروعیت بدون اراده؟

    اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد بر روی کاغذ، همه‌چیز را برای موفقیت را دارند: بی‌طرفی، ساختار و شبکه‌های دیپلماتیک. اما فلج مزمن و واکنش‌های دیرهنگام این دو نهاد باعث شده نقش‌ امروزه آن‌ها تقریبا نمادین باشد. اروپا فقط حرف می‌زند، اما عمل نمی‌کند. سازمان ملل محکوم می‌کند، اما کسی به آن گوش نمی‌دهد. فلج مزمن و واکنش‌های دیرهنگام این دو نهاد باعث شده نقش‌ امروزه آن‌ها تقریبا نمادین باشد.
    البته این به معنای بی‌فایده بودن‌شان نیست: نقش آن‌ها در فاز دوم بحران، یعنی در مرحله نهادینه‌سازی توافقات، رفع تحریم‌ها به صورت هماهنگ، یا اعزام ناظران اهمیت خواهد داشت. اما نمی‌توانند آغازگر صلح باشند.

    – ایالات متحده، باید دوباره وارد بازی شود

    آمریکا بی‌نقص نیست، اما تمایل دونالد ترامپ برای از سرگیری مذاکرات با ایران، پیش از آنکه جنگ توسط بنیامین نتانیاهو آغاز شود، کورسویی از امید ایجاد کرده بود. ترامپ که خواهان پایان دادن به «جنگ‌های بی‌پایان» است، مطلقاً نمی‌خواهد وارد درگیری جدیدی شود و بار دیگر مسیر پرهزینه نظامی را برای ایالات متحده در پیش گیرد.
    اسرائیلی‌ها و احتمالا ایرانی‌ها منتظرند تا ترامپ دوباره وارد میدان شود، حداقل برای احیای مذاکراتی که قرار بود همین روزها میان دو طرف برگزار شود. رابطه با آمریکا همیشه ایده‌آل نیست، اما بدون آمریکا، اوضاع احتمالا بدتر خواهد شد.

    این جنگ در حال وقوع، پایان جهان تک‌قطبی را هم رقم می‌زند. این بحران در واشنگتن یا پاریس یا ژنو حل نخواهد شد. آن شهرهای بزرگ تاریخ حقوق بین‌الملل دیگر نقش محوری ندارند. امروز، میانجی‌گری باید در نزدیک‌ترین نقاط به محل درگیری‌ها و با همراهی قدرت‌هایی که در محل نفوذ دارند، صورت پذیرد.
    سرنوشت اسرائیلی‌ها و ایرانی‌ها در مسکو، مسقط، دوحه یا آنکارا رقم خواهد خورد، شاید با کمک قدرت‌های غربی، اما در بطن خاورمیانه. اکنون یا هرگز زمان آن رسیده که دیپلماسی چندقطبی را نه به عنوان شعار، بلکه به عنوان یک اهرم بقا به کار گیریم.

    میانجی‌ها حضور دارند. ابزارها موجودند. تنها یک چیز کم است: اراده‌ سیاسی. قدرت‌های بزرگ باید از نگاه کردن به این بحران به عنوان یک صحنه‌ی فرعی دست بردارند. باید درک کنند که یک جنگ آشکار میان اسرائیل و ایران، نه تنها بی‌ثباتی منطقه‌ای، بلکه پایان‌دهنده نظمی جهانی است که در حال حاضر هم شکننده شده است.

    منبع: سپاهان خبر
    برچسب ها

    دسته بندی مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *