در سالی که با عنوان «سرمایهگذاری برای تولید» نامگذاری شده است، بانک مرکزی وعده حمایت از بخش تولید را داده، اما واقعیت میدانی نشان میدهد هزینه تأمین مالی برای تولیدکنندگان بسیار بالاتر از نرخ رسمی اعلام شده است. نرخ رسمی سود تسهیلات بانکی حدود ۲۳ درصد است، اما با اعمال سیاستهای غیررسمی و هزینههای پنهان، هزینه واقعی وامها برای تولیدکنندگان تا ۴۵ درصد افزایش یافته است.
به گزارش سپاهان خبر; این موضوع به یک بحران خاموش در اقتصاد ایران تبدیل شده که نیازمند اصلاحات ساختاری و نظارت دقیقتر است. افزایش هزینههای پنهان وام بانکی تا ۴۵ درصد، چالشی جدی برای بخش تولید و اقتصاد کشور است که با شعارهای حمایت از تولید در تناقض است. اصلاح ساختاری نظام بانکی، حذف هزینههای غیررسمی و ایجاد فضای رقابتی و شفاف، کلید عبور از این بحران و تحقق رشد اقتصادی پایدار است. در غیر این صورت، تولیدکنندگان با فشارهای مالی سنگین مواجه خواهند بود و اقتصاد کشور در معرض رکود و بحران عمیقتری قرار خواهد گرفت.
سیاستهای غیررسمی بانکها و افزایش هزینههای پنهان وام
بانکها با استفاده از چندین روش غیررسمی، هزینه تأمین مالی را به شکل قابل توجهی افزایش میدهند:
- الزام به بلوکه کردن بخشی از مبلغ وام: متقاضیان وام مجبورند تا ۲۰ تا ۵۰ درصد مبلغ تسهیلات را به صورت بلوکهشده در حساب بانکی نگه دارند. این بخش از پول عملاً در اختیار تولیدکننده نیست و بهرهای به آن تعلق نمیگیرد، اما هزینه تأمین مالی را افزایش میدهد.
- الزام به حفظ مانده حساب بالا: بانکها از متقاضیان میخواهند حداقل ۴۰ درصد میانگین مانده حساب نزد بانک را حفظ کنند که این رقم نسبت به سالهای گذشته دو برابر شده است. این موضوع باعث مسدود شدن سرمایه در گردش تولیدکننده میشود.
- کارمزدهای پنهان و بهره مرکب: علاوه بر نرخ سود رسمی، بانکها کارمزدهای مختلفی مانند سود کارمزد خرید دین و هزینههای ناشی از نرخ سپرده قانونی دریافت میکنند که در محاسبات رسمی دیده نمیشود. همچنین بهرهگیری از روش محاسبه بهره روزشمار و بهره مرکب، نرخ واقعی سود را افزایش میدهد.
- ضعف نظارت و اجرای ناقص بخشنامهها: با وجود بخشنامههای بانک مرکزی مبنی بر ممنوعیت دریافت هزینههای اضافی، در عمل بانکها با روشهای غیررسمی این هزینهها را تحمیل میکنند.
پیامدهای اقتصادی افزایش هزینههای پنهان وام
افزایش هزینه تأمین مالی تأثیرات منفی گستردهای بر اقتصاد کشور و بخش تولید دارد:
- کاهش توان رقابتپذیری تولیدکنندگان: هزینه بالای تأمین مالی باعث افزایش قیمت تمامشده محصولات میشود و تولیدکنندگان را از رقابت در بازارهای داخلی و خارجی بازمیدارد.
- کاهش سرمایهگذاری و رشد اقتصادی: فشار مالی بر تولیدکنندگان موجب کاهش سرمایهگذاری در بخشهای مولد شده و رشد اقتصادی را کند میکند.
- مهاجرت نیروی متخصص و خروج سرمایه: شرایط سخت تأمین مالی و مشکلات اقتصادی، تولیدکنندگان و متخصصان را به مهاجرت و خروج سرمایه از کشور ترغیب میکند.
ضرورت اصلاح ساختاری نظام بانکی و حمایت واقعی از تولید
برای تحقق شعار سال و حمایت واقعی از تولید، اقدامات زیر ضروری است:
1 – کاهش واقعی نرخ سود تسهیلات: نرخ سود باید به گونهای کاهش یابد که هزینه تأمین مالی برای تولیدکنندگان قابل قبول و رقابتی باشد.
2 – حذف رویههای غیررسمی و هزینههای پنهان: بانک مرکزی باید نظارت دقیقتری بر عملکرد بانکها داشته و دریافت هزینههای غیرمجاز را ممنوع کند.
3 – تسهیل دسترسی به منابع مالی: کاهش الزام به بلوکه کردن و حفظ مانده حساب و تسهیل فرآیند اعطای وامها به تولیدکنندگان.
4 – آموزش و توانمندسازی مدیران بانکی: افزایش دانش و مهارت مدیران بانکی در حوزه روابط بینالملل و مدیریت مالی برای بهبود تعاملات بانکی.
5 – شفافسازی و اطلاعرسانی: اطلاعرسانی دقیق به تولیدکنندگان درباره هزینههای واقعی وامها و حقوق آنها در برابر بانکها.
دیدگاهتان را بنویسید