×
×
آخرین اخبار

سرقت اعتبار گل محمدی ایران، اولی نبوده و آخری هم نیست!
چیدن گل محمدی از ریشه

  • کد نوشته: 41110
  • 19 آبان 1404 - 11:44 ق.ظ
  • ۰
  • مثل همیشه همه چیز از فضای مجازی آغاز می‌شود. این بار هم خبر در اینستاگرام اعلام شد؛ «عربستان گل محمدی را به نام خود ثبت جهانی کرد!»
    چیدن گل محمدی از ریشه
  • مثل همیشه همه چیز از فضای مجازی آغاز می‌شود. این بار هم خبر در اینستاگرام اعلام شد؛ «عربستان گل محمدی را به نام خود ثبت جهانی کرد!»
    البته این همه ماجرا نیست، چرا که نه تنها به تازگی عربستان «گل محمدی» را با عنوان «رز طائف» به ثبت جهانی رسانده است بلکه ترکیه در حال ثبت عصاره گل محمدی به نام «عصاره اسپارتا» در اتحادیه اروپا است.

    صدا و سیما وارد می‌شود

    به گزارش سرویس شهری پایگاه خبری سپاهان خبر خیلی زود صدا و سیمای دلواپس و نگران ایران که در برخی فقره‌ها خیلی زود واکنش می‌دهد و «رگ گردنی» می‌شود در یگ برنامه پربیننده خبر را رسما تایید کرد.

    المیرا شریفی، مجری صداوسیما در انتقاد از این اتفاق گفت: ۲۲ سال خانه خدا با گلاب ناب محمدی کاشان شستشو داده می‌شد. حال عربستان گل محمدی را به نام خود ثبت جهانی کرده است. البته «لابی سیاسی» در هر جای جهان کارساز است و جواب می‌دهد، این را همه خوب می‌دانند و برخی هم منتظرند اتفاقی بیفتد تا اقدامی بکنند ؛ حالا این اقدام یک اظهارنظر شفاهی باشد یا محکوم کردن «حرکت شنیع کشور دوست و همسایه عربستان». به خبرهای حرفه‌ای و مستقل خبرگزاری‌های خودی در رویارویی رسانه‌ای با این سرقت توجه کنید.

    ایرنا نوشته که «رئیس موزه گل محمدی ایران، ثبت جهانی گل محمدی به نام ایران را ضرورت جدی می‌داند و می‌گوید که صیانت از گل محمدی ایران صیانت از میراث فرهنگی و وظیفه‌ی ملی است» .

    یا مدیرکل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان اصفهان که با انتقاد از ثبت جهانی گل محمدی توسط عربستان به مهر گفته «آیین گلاب‌گیری و پیشینه تاریخی این گل به‌ طور انحصاری به ایران و به‌ ویژه استان اصفهان بازمی‌گردد و وزارت میراث‌فرهنگی کشور با جدیت در حال پیگیری این موضوع در یونسکو است»؛ چقدر تاثیرگذار و اثربخش!

    احتمالا چند روز بعد خبری مشابه منتشر می‌شود و ثبت اثر ایرانی دیگری توسط یکی از کشورهای همسایه «بوی گل محمدی» را از مشام خبری‌ها می‌برد و این سوژه کهنه می‌شود.

    باختن به غفلت‌ها و فرصت‌سوزی‌های داخلی دربرابر سیاسی‌کاری‌های خارجی

    نکته اینجاست که مسؤولان و متولیان میراث فرهنگی قائل بر این هستند که ثبت یک اثر توسط کشوری دیگر راه را به روی بقیه نمی‌بندد و میراث ناملموس با توجه به گستره فرهنگی که دارد، کاملا به مصادره یا انحصار گرفته نمی‌شود، اما به نظر می‌رسد محدودیت یونسکو در سهمیه ثبت میراث ناملموس که هر سال هر کشور فقط یک اثر را می‌تواند ثبت کند، در کنار غفلت‌ها و فرصت‌سوزی‌های متولیان میراث فرهنگی و گاهی هم سیاسی‌کاری‌های برخی کشورها، سبب شده ایران از ثبت برخی آثار معنوی و میراث ناملموس در رقابت با همسایگان خود، جا بماند و نام کشورهای دیگر بر پیشانی این میراث بنشیند.

    یادآوری گوشه‌ای از غفلت‌ها در این حوزه

    همه این ها در حالی است که به مصادره یا انحصار گرفتن میراث معنوی و ناملموسِ ریشه‌دار در ایران، از سوی کشورهای همسایه که در حوزه ایران فرهنگی قرار می‌گیرند، آن هم در سکوت و غفلت متولیان میراث فرهنگی کشورمان، مسبوق به سابقه بوده است، برای نمونه «آیین سماع مولانا» که ‌سال ۲۰۰۸ میلادی به نام ترکیه ثبت جهانی شد و یا «موسیقی عاشیقلار» که در سال ۲۰۰۹ میلادی در سکوت ایران به‌نام جمهوری آذربایجان ثبت شد و حتی «هنر سنتی فرش‌بافی آذربایجان» و «ساخت و اجرای تار» که به ترتیب در سال‌های ۲۰۱۰ و ۲۰۱۲ به نام جمهوری آذربایجان وارد فهرست جهانی میراث ناملموس یونسکو شد. سال ۲۰۱۳ جمهوری آذربایجان پرونده‌ای را با عنوان «چوگان؛ بازی سنتی با اسب در منطقه قره باغ» در فهرست میراث درخطر ثبت کرد که اگرچه سازمان وقت میراث فرهنگی پیش از ثبت، نسبت به آن معترض شده بود، ‌ اما هنگام رأی‌گیری هیچ مخالفتی با ثبت جهانی چوگان نشد.
    آذرماه سال ۱۴۰۱ ایسنا در گزارشی از برخی نمونه‌های این‌چنین رونمایی کرد.

    ثبت پرونده «فرهنگ پهلوانی: بازی‌های سنتی زورخانه‌ای، ورزش و کشتی» به نام کشور آذربایجان

    ثبت پرونده «فرهنگ پهلوانی: بازی‌های سنتی زورخانه‌ای، ورزش و کشتی» به نام کشور آذربایجان در یونسکو، اعتراض و واکنش‌های بسیاری از اساتید و کارشناسان میراث فرهنگی را برانگیخته است. این پرونده به صورت ملی از سوی جمهوری آذربایجان، درحالی به یونسکو پیشنهاد و در هفدهمین کمیته بین‌الدولی پاسداری از میراث ناملموس ثبت جهانی شد که ایران پیش‌تر، در سال ۲۰۱۰ «ورزش‌های باستانی و زورخانه‌ای» را به نام خود در یونسکو ثبت کرده بود.

    بررسی و رأی‌گیری پرونده فرهنگ پهلوانی: بازی‌های سنتی زورخانه‌ای، ورزش و کشتی به نام جمهوری آذربایجان» نیز در این دوره از اجلاس یونسکو درحالی انجام شد که از ایران، علاوه‌بر احمد پاکتچی ـ سفیر ایران در یونسکو ـ ‌علی دارابی ـ قائم مقام وزیر میراث فرهنگی، ‌گردشگری و صنایع دستی و معاون میراث فرهنگی ـ و همچنین مصطفی پورعلی ـ مدیرکل ثبت و حریم آثار و حفظ و احیاء میراث معنوی و طبیعی ـ‌ در محل برگزای این نشست در مراکش حضور داشتند و این پرسش‌ها مطرح شده که چرا وزارت میراث فرهنگی، ‌ گردشگری و صنایع دستی و نمایندگان آن موضع جدی نسبت به اقدام جمهوری آذربایجان نداشته‌اند؟ چرا زمانی که این پرونده در وب‌سایت یونسکو قرار گرفته بود، وزارت میراث فرهنگی، ‌گردشگری و صنایع دستی با توجه به ریشه ایرانی ورزش‌های باستانی و زورخانه‌ای و فرهنگ پهلوانی و همچنین ثبت پرونده‌ آن در یونسکو، معترض نشده و موضوع آن را مسکوت گذاشته است؟ اگر این‌گونه نیست، واکنش‌ها و پیگیری‌ها چه بوده و چرا اعلان عمومی نشده است؟

    ایران پرونده ورزش‌های باستانی و زورخانه‌ای را در ۲۵ آبان‌ماه سال ۱۳۸۹ درحالی در یونسکو ثبت کرد که به گفته رییس وقت فدراسیون ورزش‌های پهلوانی و زورخانه‌ای، برای تهیه و ثبت جهانی این میراث ناملموس به نام ایران حدود چهار سال تلاش بی‌وقفه صورت گرفته بود. حالا جمهوری آذربایجان به جای آن‌که به این پرونده بپیوندد، پرونده‌ای مجزا به یونسکو ارایه کرد تا «فرهنگ پهلوانی» را به نام خود ثبت کند.

    چای و ملانصرالدین هم به نام همه ثبت شد جز ایران

    سوای این پرونده، در هفدهمین کمیته بین‌الدولی پاسداری از میراث ناملموس یونسکو، «فرهنگ چای، نماد هویت، مهمان‌نوازی و تعامل اجتماعی» مشترک به نام ترکیه و جمهوری آذربایجان، «روایت ملانصرالدین» به نام جمهوری آذربایجان، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکیه، ترکمنستان، ازبکستان و «نخل خرما، دانش، مهارت، سنت و شیوه تهیه آن» به نام امارات متحده عربی، بحرین، مصر، عراق، اردن، کویت، موریتانی، مراکش، عمان، فلسطین، قطر، عربستان سعودی، سودان، تونس و یمن، ثبت جهانی شده‌اند، بدون آن‌که به اشتراکات و ریشه ایرانی آن‌ها اشاره‌ای شود و وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی نیز نسبت به ثبت این پرونده‌ها واکنش، ‌اعتراض و یا حتی موضعی نشان دهد.

    دورخیر افغانستان برای «سبک هنر مینیاتور استاد کمال‌الدین بهزاد»

    از سوی دیگر، افغانستان نیز در این دوره از اجلاس میراث ناملموس یونسکو، ‌پرونده‌ای را به صورت ملی با عنوان «سبک هنر مینیاتور استاد کمال‌الدین بهزاد» برای ثب در فهرست معرف پیشنهاد کرده بود که البته با نظر کارشناس یونسکو پذیرفته نشد و ریفر ‌قابل طرح و بررسی در اجلاس بعدی شد. در جریان بررسی این پرونده نیز به واکنش یا مخالفت ایران، ‌هیچ اشاره‌ای نشد. این درحالی است که، استاد کمال‌الدین بهزاد اگرچه در هرات زاده شده اما نقاش ایرانی در سده‌های نهم و دهم هجری قمری در دربار پادشاهان تیموری و صفوی بوده و بابت نوآفرینی در نقاشی ایرانی (نگارگری) شناخته شده است. با توجه به سفری که به تبریز داشته، ‌این احتمال مطرح شده که کمال‌الدین بهزاد اواخر عمر خود را در این شهر گذارنده و همان‌جا درگذشته باشد. در شهر تبریز آرامگاهی هم منسوب به او وجود دارد. ‌هرچند که برخی بر این نظرند او در هرات به خاک سپرده شده است.

    جالب اینکه این اقدام افغانستان درحالی صورت گرفته که هنر مینیاتور (نگارگری ایرانی) ۲۶ آذرماه سال ۱۳۹۹ مشترک به نام ایران، ‌ترکیه، آذربایجان و ازبکستان، ‌در یونسکو ثبت شده است که اتفاقا پس از آن، ‌احتمال پیوستن افغانستان و تاجیکستان نیز به این پرونده چند ملیتی مطرح شده بود اما اکنون افغانستان در پرونده‌ای ملی قصد دارد سبک هنر مینیاتور استاد بهزاد را به نام خود کند.

    نویسنده: محمد بندرعباسی

    بیشتر بخوانید

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *