×
×

درباره فیلم «بی‌سروصدا» که میهمان مهجور اکران اصفهان است
چالش بی‌سروصدای اخلاق و معیشت

  • کد نوشته: 33277
  • 01 مرداد 1404
  • ۰
  • فیلم «بی‌سروصدا» ساخته مجیدرضا مصطفوی، عنوانی متناقض با محتوا به خود گرفته که در عین تلاش برای مستقل بودن، گرفتار هیاهوی کلیشه‌های پرتکرار سینمای اجتماعی ایران است.
    چالش بی‌سروصدای اخلاق و معیشت
  • فیلم «بی‌سروصدا» ساخته مجیدرضا مصطفوی، عنوانی متناقض با محتوا به خود گرفته که در عین تلاش برای مستقل بودن، گرفتار هیاهوی کلیشه‌های پرتکرار سینمای اجتماعی ایران است. این اثر که در مرکز توجه و نقدهای متعددی قرار گرفته، به معضلات طبقه فرودست می‌پردازد اما نه به شیوه‌ای نوین و عمیق که بتواند روایت تأثیرگذار و تازه‌ای ارائه دهد، بلکه در دام الگوهای سینمای «نکبت» و کپی‌برداری از آثار موفقی چون «ابد و یک روز» و «مغزهای کوچک زنگ‌زده» می‌افتد.

    به گزارش پایگاه خبری سپاهان خبر از همان افتتاحیه، «بی‌سروصدا» با ساختاری پرتنش و پرهیاهو، برخلاف عنوان کم‌صدا و آرامش‌بخش خود، مسیر پرمخالفتی را در روایت آغاز می‌کند که حاشیه‌های توقیف و سانسور به آن دامن زده‌اند و در نهایت آن را به یکی از بحث‌برانگیزترین فیلم‌های سال‌های اخیر تبدیل کرده‌اند. شخصیت اصلی فیلم، سیامک با بازی پیمان معادی، نمادی از مردی میان‌سال است که به نوعی در لفافه تعریفی از «بی‌سروصدا بودن» را تداعی می‌کند، اما این تعریف محدود و سطحی به هیچ‌وجه بار معنایی فیلم را تقویت نمی‌کند.

    فیلم به‌وضوح از نمادها و کلیشه‌های شناخته‌شده در سینمای اجتماعی بهره می‌برد. پیمان معادی در نقش سیامک، نقش‌آفرینی‌ای دارد که یادآور بازی‌های مشابه در آثار بزرگانی چون روستایی است و به همین دلیل فضای بصری و شخصیتی فیلم عاری از نوآوری است. جزئیاتی مانند شل راه رفتن شخصیت اصلی، سعی دارد بار شخصیتی به فیلم غنا ببخشد اما به جای خلق اثر متمایز، بیشتر تداعی‌کننده تقلید است.

    موضوع محوری فیلم، تقابل اخلاق و نیاز مادی است؛ در سینمای ایران این مسئله بارها به شکل‌های مختلف و گاه اثرگذار بیان شده است اما در اینجا دیالوگ‌ها و موقعیت‌های داستانی بیشتر به کلیشه‌هایی نزدیکند که مخاطب آن‌ها را به یاد فیلم‌فارسی می‌اندازد. نمونه بارز آن پاسخ شخصیت «رفیع» به نگاهی انتقادی که دلیل روی آوردن به دزدی را جویا می‌شود: «مجبور شدم، زنم حامله است»؛ دیالوگی که به ظاهر درام‌آفرین است اما در واقعیت، کلیشه‌ای و کم‌عمق به نظر می‌رسد.

    کارگردانی مصطفوی در «بی‌سروصدا» گرچه دارای جاه‌طلبی‌هایی است، مثلاً در انتخاب لوکیشن‌های کمتر دیده شده در سینمای ایران، اما با ضعف فیلمنامه و تعدد داستانک‌های پراکنده مواجه است که انسجام روایت را مختل کرده و باعث سردرگمی مخاطب می‌شود. ساختاری که از پدر به پسر، از مادر به سیرک، از دامداری به نقطه شروع باز می‌گردد، فاقد جذابیت لازم برای حفظ کشش داستانی است. روابط شخصیت‌ها نیز، علی‌رغم پتانسیل‌ها، چندان موجه و باورپذیر نیست؛ به‌ویژه تحقیرهای بی‌دلیل در رابطه سیامک و همسرش و عدم توضیح منطقی درباره حضور سیرک و دامداری در فیلم.

    در زمینه بازیگری، حضور بازیگران سرشناسی چون پیمان معادی، هانیه توسلی و مهران غفوریان، نقطه قوتی ظاهری برای فیلم محسوب می‌شود، اما این بازی‌ها در نهایت جلوه‌ای اندک فراتر از تکرار نقش‌های گذشته‌شان نداشته و در نتیجه به کلیتی دلنشین تبدیل نشده‌اند. این موضوع به ‌ویژه در نقش پیمان معادی که یادآور بازی‌هایش در «ابد و یک روز» است، آشکار است و این مسئله به کاهش باورپذیری شخصیت مرکزی کمک نکرده است.

    از منظر نمادگرایی، فیلم تلاش دارد با استفاده از الاغ، سوژه‌ای سمبلیک و چندلایه را معرفی کند؛ الاغی که نماد طبقه فرودست و سرمایه درگردش موقت در اقتصاد زیرزمینی است. این نماد می‌توانست به عمق معنایی فیلم بپیوندد ولی به دلیل کم‌توجهی به بستر درام و ضعف در روایت قصه، هرگز نقش تاثیرگذاری ایفا نمی‌کند و صرفاً به شعار تبدیل می‌شود.

    تکرار الگوهای کلیشه‌ای و فقدان خلاقیت در پرداخت به موضوعات اجتماعی، آفت بزرگ «بی‌سروصدا» است که از زمره فیلم‌های مستقل ادعایی سینمای ایران قرار گرفته ولی بند کشتی‌های جریان اصلی نشده است. این اثر، بی‌شک نه تنها جدید نیست، بلکه در جای‌جای فنی و روایی به سایه‌هایی از آثار مطرح مثل اصغر فرهادی، سعید روستایی و هومن سیدی می‌ماند که خود الگوهای قوی و ماندگاری را رقم زده‌اند.

    در نهایت، «بی‌سروصدا» تجربه‌ای است که می‌توانست مستقل و نوآور باشد اما گرفتار ساختارهای کلیشه‌ای، فشارهای سانسور، بازی‌های تکراری و فیلمنامه غیرمنسجم است که همه باعث شده این اثر جایگاهش در سینما در سایه نام و آوازه کارگردان بماند و نه در جایگاه یک فیلم موفق و تحول‌آفرین. این نقد اگرچه جدی است اما می‌تواند موجب انگیزه‌ای برای ارتقای سطح کیفی و روایی آثار آتی باشد و الگویی برای دیگر فیلمسازان جوان فراهم کند تا از مسیر کلیشه‌سازی فاصله بگیرند و به خلق آثاری نو برسند.

    پرداخت عمیق‌تر به ساختار فیلم، تحلیل اسلوب کارگردانی، نقد بازی‌ها و اشاره به جایگاه فیلم در بستر سینمای اجتماعی ایران، می‌تواند به خلق محتوایی علمی و تخصصی منجر شود که ضمن حفظ جذابیت سینمایی، موجب افزایش سئو و دیده شدن اثر در محافل نقد و بررسی‌های سینمایی گردد.فیلم «بی‌سروصدا» ساخته مجیدرضا مصطفوی، اگرچه عنوانی آرام و کم‌حاشیه دارد، اما در عمل پر از هیاهو و پرتنش‌های سینمایی است که نمونه‌ی بارزی از کلیشه‌های تکراری در سینمای اجتماعی ایران به شمار می‌آید.

    این فیلم که قصد دارد به مسائل و دشواری‌های طبقه فرودست جامعه بپردازد، نه تنها قدمی تازه در این مسیر برنمی‌دارد، بلکه الگوبرداری آشکاری از آثار پرتکرار و موفقی نظیر «ابد و یک روز» سعید روستایی و «مغزهای کوچک زنگ‌زده» هومن سیدی دارد.

    همین آغاز پرهیاهو و پرتنش فیلم، با توقیف‌ها و اعمال سانسور که در فضای جامعه سینمایی ایران مسبوق به سابقه است، تناقضی آشکار با نام فیلم ایجاد می‌کند. شخصیت اصلی داستان، سیامک، بازتاب مردی است که از نظر اجتماعی کم‌حرف و بی‌صدا توصیف می‌شود اما در پردازش دراماتیک فیلم، فاقد بعد عمیق و چندلایه است و شخصیت‌پردازی‌اش نیز چندان موثر عمل نمی‌کند.

    در لایه بصری و روایی، «بی‌سروصدا» به شدت تحت تأثیر مکانیک‌های سینمای نکبت (Social Realism) قرار دارد و فضاسازی‌اش به گونه‌ای است که بی‌اختیار مخاطب را به یاد ساخته‌های دیگر کارگردانان بزرگ می‌اندازد. بازی پیمان معادی به عنوان سیامک، فضایی آشنا و البته تکراری را شکل داده که نمی‌تواند از سایه نقش‌هایی همچون «مرتضی تولیخانی» در «ابد و یک روز» فراتر برود. این موارد در کنار جزئیاتی مانند شل راه رفتن شخصیت، نشانه‌های مشهودی از تقلید است تا خلاقیت.

    یکی از مضامین کلیدی فیلم تقابل میان اخلاق و معیشت است؛ تمی که در سینمای ایران بارها مورد استفاده قرار گرفته و یکی از گفتمان‌های اصلی در این حوزه است. با این حال، روایت فیلم و دیالوگ‌ها، از جمله پاسخ کلیشه‌ای «مجبور شدم، زنم حامله است» بیشتر به فضایی شبیه فیلم‌فارسی‌های قدیمی شباهت دارد تا درامی مدرن و باورپذیر. بدین ترتیب، تلاش فیلم در ارائه موقعیت‌های داستانی متنوع از پدر تا سیرک و دامداری تبدیل به پراکندگی و سردرگمی مخاطب می‌شود.

    کارگردانی «بی‌سروصدا» را می‌توان میان نابغه‌گرایی در لوکیشن‌های کمتر دیده شده و نقصان ساختاری فیلمنامه دید. تعدد کرکترها و پرداخت‌های پراکنده بدون انسجام، باعث شده روند داستانی طولانی و فاقد کشش کافی گردد. همچنین ضعف در روابط شخصیتی، مثال‌هایی مانند تحقیر مکرر سیامک توسط همسرش بدون بستر منطقی، و حضور غیرقابل شرح سیرک و دامداری در داستان، از جمله مشکلات ساختاری به حساب می‌آیند.

    بازیگران نام‌آوری چون پیمان معادی، هانیه توسلی و مهران غفوریان حضور حرفه‌ای دارند اما نقش‌آفرینی آنها بیشتر به بازی‌های پیشینشان نزدیک است و این موضوع باعث می‌شود که نقشی منحصر به فرد خلق نشود و اثرگذاری بازی‌ها کاهش یابد. این امر در بازی معادی از همه روشن‌تر است، جایی که احساس می‌شود تکرار موفقیت‌های گذشته است بدون تغییر ساختاری در شخصیت.

    از منظر نمادگرایی، فیلم تلاش کرده با استفاده از الاغ به عنوان نمادی از طبقه فرودست و مظلوم، لایه‌های معنایی را به روایت اضافه کند. اما هنگامی که قصه اصلی ضعیف باشد و کلیشه‌پردازی جای شخصیت‌پردازی را گرفته باشد، چنین نمادگرایی‌ها تاثیری در ارتقاء درام ندارند و صرفاً به شعار تبدیل می‌شوند.

    «بی‌سروصدا» به‌رغم ادعاهای استقلال و خلاقیت، بیش‌ازحد به الگوهای شکل گرفته در آثار مطرحی که پیش‌تر به موفقیت رسیده‌اند وابسته است. به این ترتیب، به جای تجدیدنظر در رویکرد سینمای اجتماعی، صرفاً آینه‌ای از تکرارها و الگوهای رایج به دست می‌دهد که جایی در میان آثار ماندگار سینمای ایران ندارد.

    در نهایت، می‌توان گفت این فیلم علی رغم ایده‌ها و ابداعات ظاهری، از ضعف‌های اساسی مانند فیلمنامه پراکنده، کم‌فرهنگی روابط دراماتیک و بازی‌های کلیشه‌ای رنج می‌برد. نقد علمی و تخصصی این اثر نشان می‌دهد نیاز به بازخوانی جدی در شیوه‌های روایت‌گری، شخصیت‌پردازی و دقت در پرداختن به موضوعات اجتماعی وجود دارد تا بتوان در آینده آثاری مستقل و بی‌همتا خلق کرد.

    پرداختن به «بی‌سروصدا» به عنوان نمونه‌ای از تلاش‌های سینمایی که همواره بین نوآوری و تقلید در نوسان است، می‌تواند به روشن‌تر شدن مسیر تولید محتوای غنی، علوم فیلمسازی و ارتقاء کیفیت آثار آینده کمک کند؛ به ویژه برای فیلمسازانی که قصد دارند در بوته نقدی عمیق و علمی قرار گیرند و تجربه‌ای ماندگار و تازه خلق کنند.

    نویسنده: محمد تقی زاده

    دسته بندی مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *