×
×
آخرین اخبار

در گفت‌وگو با عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان و پژوهشگر تاریخ
پیگیری یکی از هفت تکلیف راهبردی رهبری ؛ «حفظ شتاب لازم در پیشرفت‌های علمی و فناوری»

  • کد نوشته: 35390
  • 31 مرداد 1404
  • ۰
  • مسلما علم و دانش از مهم‌ترین ارکان و منابع ناملموس قدرت یک کشور محسوب می‌شود. از این رو پیوند ناگسستنی میان دانش و قدرت وجود دارد.
    پیگیری یکی از هفت تکلیف راهبردی رهبری ؛ «حفظ شتاب لازم در پیشرفت‌های علمی و فناوری»
  • مسلما علم و دانش از مهم‌ترین ارکان و منابع ناملموس قدرت یک کشور محسوب می‌شود. از این رو پیوند ناگسستنی میان دانش و قدرت وجود دارد. در ایران بعد از انقلاب توجه به دانش و پیشرفت‌های علمی همواره موردتوجه بوده است و مدعای این استدلال پیشرفت‌های علمی در صنعت پزشکی و نیز صنعت هسته‌ای علی‌رغم وجود تهدیدات، فشارها و تحریم‌ها می‌باشد. پیشرفت‌هایی که توسط نخبگان علمی و با اتکای به ظرفیت‌های داخلی حاصل شده‌است.

    پیگیری یکی از هفت تکلیف راهبردی رهبری ؛ «حفظ شتاب لازم در پیشرفت‌های علمی و فناوری»

    به گزارش پایگاه خبری سپاهان خبر; رهبر انقلاب بعد از پایان جنگ ۱۲ روزه در یک سخنرانی هفت تکلیف راهبردی را در شرایط پس از جنگ اعلام کردند که یکی از آنها حفظ شتاب لازم در پیشرفت‌های علمی و فناوری می‌باشد که وظیفه‌ای بر عهده نخبگان علمی است. به گزارش پایگاه خبری سپاهان خبر در ارتباط با نقش دانش و پیشرفت‌های علمی در اقتدارآفرینی برای کشور، دکتر ابوالحسن فیاض‌انوشه (عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان و پژوهشگر تاریخ) در گفت‌وگوی اختصاصی با سپاهان خبر به چند سوال پاسخ داد.

    چگونه رشد دانش و پیشرفت‌های علمی باعث حفظ و گسترش اقتدار کشور می‌شود؟

    از دو زاویه این مسئله قابل بررسی است. یک زاویه کوتاه‌مدت که انسان‌ها وضعیت جامعه خود را با سایر جوامع و خصوصا قدرت‌های بزرگ مقایسه می‌کنند و به یک برآورد واضح می‌رسند که رابطه مستقیمی میان قدرت سیاسی_ نظامی و قدرت علمی_ فناورانه وجود دارد و در این راستا کشورهایی که از قدرت علمی و فناورانه کمتری برخوردارند در صحنه سیاسی و نظامی جهان کمتر به بازی گرفته می‌شوند. زاویه دیگر بلندمدت یا به اصطلاح زاویه نگره‌تمدنی است.

    انسان‌ها تمام جوامع متمدن و سیر حرکت آنها به سوی قدرت را بررسی می‌کنند و به این نتیجه می‌رسند که یکی از پله‌های صعود و قدرتمندی تمدن‌ها، علم و دانش بوده‌است. در طول تاریخ یکی از عوامل قدرتمندی و شکوه تمدن ایرانی، مراکز علمی پویا همچون جندی‌شاپور و نیز پیشرفت‌های علمی بوده است که نشان دهنده پیوند لاینفک میان قدرت سیاسی و قدرت علمی می‌باشد. به طور کلی رابطه مستقیم و فزآینده میان قدرت علمی و قدرت سیاسی وجود دارد.

    جایگاه علوم‌انسانی در پیشرفت‌های علمی کشور چیست و چگونه در اقتدارافزایی کشور می تواند ایفای نقش کند؟

    نکته اول این است که با توجه به دیدگاه رهبر انقلاب میان توسعه و پیشرفت تفاوت معناداری وجود دارد و تاکید ایشان به کارگیری مفهوم پیشرفت به جای توسعه می‌باشد و این دیدگاه ریشه در علوم‌انسانی دارد. این دیدگاه علوم‌انسانی است که باید به ایجاد تمایز میان توسعه و پیشرفت بپردازد. امروزه توسعه در جهان معادل غربی شدن می‌باشد و هرچه مدل‌های زندگی اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و… جوامع با مدل‌های حاکم در غرب نزدیک باشد آنها توسعه یافته تلقی می‌شوند و در غیر اینصورت کمتر توسعه‌یافته.

    در حالیکه هر اقلیمی باتوجه به ویژگی‌های تاریخی، جغرافیایی، معرفتی و…یک مدل خاص از پیشرفت را می‌طلبد و نباید الگوی واحد جهانی پیچیده شود و جایگاه علوم‌انسانی تعیین مدل متناسب پیشرفت برای جامعه و نیز مقام نقد، افق‌گشایی و ریل‌گذاری برای علم می‌باشد. علوم‌انسانی است که باید اهداف، ارزش‌ها و رویکردهای علم را مشخص کند و جایگاه آن در پیشرفت‌های علمی، جایگاه راهنما، قطب‌نما و شاخص‌گذار است.

    وظیفه دانشگاهیان برای تحقق بخشی به این تکلیف راهبردی چیست؟

    اولین نکته مقابله با خودتحقیری و خودباختگی است. تفکر انتقادی اولین چیزی است که نخبگان و متفکران ما باید به آن تجهیز شوند. تجربه نیم‌قرن انقلاب‌اسلامی نشان داد که می‌توان تجربیات تاریخی گذشته خودمان و غرب را مورد بازنگری قرار داد و سپس بر اساس نیازهایمان تاملاتی کنیم و نسخه‌پیچی‌هایی انجام دهیم هرچند که کار آسانی نیست. ضمن استفاده از تجربیات غربی باید نگاه انتقادی به آنها داشت و در اینصورت می‌توان پنجره‌هایی را به سوی افق‌های جدید گشود. خوشبختانه در کشور از این دست تفکر و متفکران وجود دارند اما با توجه به سیطره نگاه غربگرایانه بر نهادهای علمی و آموزشی محجور مانده‌اند.

    متاسفانه در کشور ما تا حد زیادی نهادهای علمی و آموزشی صرفا بازگوکننده تجربیات غربی هستند که البته این خود به خاطر سیطره و قدرتمندی رویکرد غربی است. اولین وظیفه متفکران و اندیشمندان فاصله گرفتن از این دیدگاه و تجهیز شدن به تفکر انتقادی می‌باشد. مسئله دیگر توجه به این نکته است که برخلاف رویکرد غربی که دانش را از ساحت اخلاق جدا می‌داند بایستی متفکران و نخبگان ما دانش و علم را مبتنی بر اخلاق، ارزش و نظام معرفتی دانسته و طبق نظام معرفتی ایرانی و اسلامی با جهان واقع ارتباط برقرار کنند.

    نویسنده: سید صالح فتوحی
    برچسب ها

    دسته بندی مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *