×
×
آخرین اخبار

پیوند هنر و صنعت در نخستین نشست افق زرین

  • کد نوشته: 43318
  • 21 آذر 1404 - 12:19 ب.ظ
  • ۰
  • در جهان پیچیده و درخشان طلا و جواهر، مرزی روشن میان هنر و صنعت وجود ندارد. این حوزه، برخلاف بسیاری از رشته‌ها، نه در قلمرو صرفاً صنعتی جای می‌گیرد و نه تنها در گستره هنرهای تجسمی تعریف می‌شود؛ بلکه در نقطه تلاقی هر دو ایستاده است.
    پیوند هنر و صنعت در نخستین نشست افق زرین
  • در جهان پیچیده و درخشان طلا و جواهر، مرزی روشن میان هنر و صنعت وجود ندارد. این حوزه، برخلاف بسیاری از رشته‌ها، نه در قلمرو صرفاً صنعتی جای می‌گیرد و نه تنها در گستره هنرهای تجسمی تعریف می‌شود؛ بلکه در نقطه تلاقی هر دو ایستاده است. طلا نه فقط فلزی گران‌مایه، که زبان میان‌رشته‌ای خلاقیت است؛ زبانی که هم از ظرافت طراحی و شناخت زیبایی‌شناسی تغذیه می‌کند و هم از مهارت‌های فنی، تکنیک‌های تولید، و دانش صنعت.

    هر قطعه طلا روایتی‌ست

    به گزارش سرویس اقتصاد پایگاه خبری سپاهان خبر از همین روست که نمی‌توان طراحی را از تولید، روایت را از فرم، و هنر را از محصول جدا کرد؛ زیرا هر قطعه طلا روایتی‌ست که تنها با پیوند این سه می‌تواند جان بگیرد.

    چندی پیش در فضای آرام اما بیدار اتاق بازرگانی اصفهان، نخستین جلسه از سلسله نشست‌های «افق زرین» برگزار شد؛ نشستی که به دعوت انجمن طلا و جواهر اصفهان و با حضور جمعی از چهره‌های برجسته این عرصه شکل گرفت. در این گردهمایی، ابراهیم حبیب‌الهی، رئیس انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان طلا و جواهر استان اصفهان، ریتا نیک‌فرجام، مدیر و مؤسس گالری و مدرسه جواهرات و عضو رسمی سازمان جهانی جواهر GSI، و محمدرضا خسروی در جایگاه نایب‌رئیس هیئت‌مدیره حضور داشتند. این جمع، که هر یک بخش مهمی از زیست طلا و جواهر اصفهان را نمایندگی می‌کنند، نقطه آغاز گفت‌وگویی شدند که بناست مسیر آینده این صنعت را بازتعریف کند.

    برداشتن نخستین گام از مجموعه گفت‌وگوهای «افق زرین»

    این نشست، نخستین گام از مجموعه گفت‌وگوهای «افق زرین» بود؛ سلسله‌ای که با هدف شنیدن دیدگاه‌ها، انتقادها و پیشنهادهای فعالان این حوزه شکل گرفته و قرار است راهی تازه برای تعامل، نوآوری و تصمیم‌سازی در صنعت طلا و جواهر اصفهان بگشاید. «افق زرین» تنها یک برنامه اداری نیست؛ تلاشی‌ست برای ایجاد فضایی که در آن اهالی طلا بتوانند تجربه‌ها، دغدغه‌ها و چشم‌اندازهای خود را با هم در میان بگذارند و مسیر آینده را به‌گونه‌ای ترسیم کنند که با جریان‌های جهانی و نیازهای نوپدید بازار هماهنگ باشد.

    در این جلسه، تمرکز اصلی بر طراحی طلا و جواهر و نقش بنیادی آن در نوآوری این صنعت قرار داشت؛ موضوعی که اگرچه بارها در محافل صنفی مطرح شده، اما در «افق زرین» با نگاهی عمیق‌تر و از زاویه‌ای هنرشناسانه بازخوانی شد. در این میان، این حقیقت برجسته شد که طراحی، نه بخشی الحاقی، بلکه هسته و نقطه آغاز هر تحول در صنعت طلا است. جایی که ایده شکل می‌گیرد، روایت متولد می‌شود و مسیر تولید جهت می‌یابد.

    نوآوری در صنعت طلا باید از طراحی آغاز شود

    در بخش مهمی از این جلسه، بر این نکته تاکید شد که طراحی طلا و جواهر، خود یک رشته مستقل است؛ رشته‌ای که ریشه‌های آن در هنر، تاریخ، ادبیات بصری و پژوهش‌های فرهنگی استوار است. همان‌گونه که مبانی هنرهای تجسمی نیازمند مطالعه و شناخت جدی‌اند، طراحی طلا نیز به پشتوانه‌های هنری، زیبایی‌شناسی و تحلیل بصری نیازمند است. بدون این بنیان هنری، اثر فقط به سطحی‌ترین شکل ممکن ظاهر می‌شود؛ به شکلی زیبا اما تهی از عمق، فاقد فردیت، و ناتوان از برقراری ارتباط با مخاطب.

    در ادامه جلسه، تمرکز بر این موضوع شکل گرفت که نوآوری در صنعت طلا باید از طراحی آغاز شود. نبود توجه حرفه‌ای به طراحی در سال‌های اخیر، یکی از دلایل اصلی یکنواختی بازار و حرکت زیورآلات به سمت تکرار بوده است. آنچه امروز در برخی vitrines و ویترین‌های بازار دیده می‌شود، بیشتر بازتولید طرح‌های پیشین است تا خلق مسیرهای تازه. این مسئله، نه‌تنها فرصت‌های رقابتی را از تولیدکنندگان می‌گیرد، بلکه فاصله میان بازار اصفهان و استانداردهای جهانی را نیز افزایش می‌دهد.

    در «افق زرین» چنین مطرح شد که خلاقیت زمانی معنا می‌یابد که طراحی، از سطح یک مرحله اجرایی به جایگاه یک فرایند اندیشه‌محور ارتقاء یابد؛ فرآیندی که در آن طراح، پیش از اتود زدن، جهان اثر را می‌بیند، روایت آن را می‌شنود، فرهنگ مصرف‌کننده را درک می‌کند و سپس، با دانش تکنیکی تولید گفت‌وگو می‌کند تا فرمی قابل اجرا و در عین حال دارای هویت خلق شود.

    زیورآلات صرفاً محصول نیستند. آن‌ها حامل معنا هستند

    ریتا نیک‌فرجام، با تاکید بر این نگاه، به این نکته پرداخت که زیورآلات صرفاً محصول نیستند. آن‌ها حامل معنا هستند؛ معنایی که از هویت فرهنگی، از تجربه زیباشناسانه و از روایت زندگی انسان‌ها برمی‌آید. او بر این باور بود که طراحی زمانی مؤثر است که نگاه طراح، توان تولیدکننده و ذوق مخاطب را در نقطه‌ای مشترک به هم پیوند دهد. اگر این پیوند برقرار نشود، حتی زیباترین اثر نیز در سطح تزیین باقی می‌ماند و نمی‌تواند به تصویری ماندگار در ذهن و حافظه مخاطب تبدیل شود.

    از نگاه حاضرین در نشست، مسئله اصلی صنعت طلا در دهه جدید، تنها خلق قطعات بیشتر نیست؛ بلکه خلق آثاری ماندگار، متمایز و دارای هویت قابل بازشناخت است. این هویت‌سازی تنها در سایه طراحی آگاهانه، شناخت روایت‌گری در محصول، و آشنایی با نیازهای جهانی امکان‌پذیر می‌شود.

    در محور دیگری از جلسه، به اهمیت روایت‌گری در محصول پرداخته شد. این دیدگاه مطرح شد که اگر داستان یک اثر منتقل نشود، زیورآلات چیزی جز یک شیء تزیینی نخواهند بود؛ اما اگر طراحی‌اش با آگاهی از فرهنگ، نشانه‌ها، سلیقه‌ها و جهان معنایی مخاطب انجام شود، می‌تواند به اثری تبدیل شود که حامل احساس و خاطره باشد. بدین ترتیب، زیورآلات از سطح کالا عبور کرده و به ساحت هنر وارد می‌شوند؛ هنری که بر تن انسان می‌نشیند و بخشی از روایت روزمره زندگی‌اش می‌شود.

    مخاطبان به‌دنبال مینیمالیسم، شخصی‌سازی، لوکس‌گرایی و روایت‌های فرهنگی

    در بخشی از نشست، توجه ویژه‌ای به بازار جهانی طلا و جواهر شد؛ بازاری که در حال تغییر الگوهای مصرف است و از شرق تا غرب، مخاطبان به‌دنبال مینیمالیسم، شخصی‌سازی، لوکس‌گرایی و روایت‌های فرهنگی هستند. در این نگاه جهانی، طراحان باید هم سلیقه مینیمال اروپایی را بشناسند و هم حس و زیبایی‌شناسی لوکس خاورمیانه را. این شناخت، نه برای تقلید، که برای مکالمه خلاقانه با جهان ضروری است. بدون فهم این تنوع، اثر هرچقدر هم زیبا باشد، نمی‌تواند وارد رقابت جهانی شود.

    از خلال گفت‌وگوهای این جلسه چنین برمی‌آمد که آینده صنعت طلا و جواهر در اصفهان، تنها با همراهی سه ضلع طراح، تولیدکننده و مخاطب شکل می‌گیرد. هر یک از این اضلاع نقش مشخصی دارند: طراح، تصویر آینده را می‌سازد. تولیدکننده، آن تصویر را به امکان تبدیل می‌کند. و مخاطب، با انتخاب خود، مسیر ادامه حیات اثر را تعیین می‌کند. همکاری این سه ضلع، به‌ویژه در شرایط رقابتی امروز، بیش از هر زمان دیگری ضروری است. زیرا بازار جهانی، سرعتی تازه گرفته، الگوهای مصرف تغییر کرده، و رقابت میان برندها و کشورها هر روز تنگاتنگ‌تر می‌شود. برای حضور فعال و پایدار در چنین وضعیتی، نه تنها به نوآوری در تکنیک، بلکه به نوآوری در اندیشه طراحی نیاز است؛ اندیشه‌ای که باید در دل نشست‌هایی همچون «افق زرین» پرورش یابد.

    «افق زرین» حرکتی‌ست برای بازگشودن مرزهای تازه در صنعت طلا

    در بخش پایانی جلسه، بار دیگر بر این حقیقت تأکید شد که «افق زرین» تنها نام یک رویداد نیست؛ حرکتی‌ست برای بازگشودن مرزهای تازه در صنعت طلا. حرکتی که از دل گفت‌وگو، مشارکت، و بازاندیشی جمعی شکل گرفته و می‌تواند مسیر را برای نسلی تازه از طراحی و تولید هموار کند. سلسله نشست‌های افق زرین، بناست به فضایی تبدیل شود که در آن فعالان طلا بتوانند صدا، ایده و نیازهای خود را بی‌دغدغه بیان کنند و از دل همین تبادل اندیشه، افق تازه‌ای برای صنعت طلا در اصفهان شکل گیرد.

    در پایان این گردهمایی، حاضران با این باور مشترک جلسه را ترک کردند که مسیر آینده، تنها از دل گفت‌وگو و تداوم چنین نشست‌هایی خواهد گذشت. نوآوری در طراحی، توجه به روایت‌گری، آگاهی از فرهنگ‌های جهانی، و پیوند طراح با تولید و بازار، اصلی‌ترین ستون‌هایی هستند که آینده صنعت طلا و جواهر اصفهان را بنا خواهند کرد.

    «افق زرین» آغاز راهی نو است؛ راهی که با طلا آغاز می‌شود، اما با فکر، خلاقیت و هنر ادامه می‌یابد. راهی که چشم‌انداز آن، نه تنها ساخت زیورآلات بیشتر، بلکه خلق آثاری است که در حافظه زیبایی‌شناسی یک شهر و یک صنعت باقی بمانند. راهی که در نخستین جلسه‌اش، تصویری روشن از آینده‌ای هنرمندانه و نوآورانه ترسیم کرد؛ آینده‌ای که تنها با همدلی، گفتگو و توجه به طراحی به‌عنوان قلب تپنده این صنعت امکان‌پذیر خواهد بود.

    نویسنده: آریانا معتمدیان دهکردی

    بیشتر بخوانید

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *