نمایش «پروفسور و نوچ» به نویسندگی و کارگردانی شفق کاظمی در آبانماه در سالن فرشچیان اصفهان روی صحنه رفت. اثری فانتزی با نگاهی آموزشی که زمین، زمان و تخیل را در هم میتند تا کودکان و نوجوانان را با مفاهیم نظم، ارتباط و مسئولیت نسبت به طبیعت آشنا کند. این نمایش با زبان خیال، جهان را از چشم کودک بازمیسازد.

به گزارش سرویس فرهنگ و هنر پایگاه خبری سپاهان خبر در روزگاری که سرعت تکنولوژی و تصویرهای لحظهای دنیای ذهنی کودکان را تسخیر کرده، تئاتر کودک و نوجوان بیش از هر زمان دیگری بهعنوان بستری زنده برای پرورش تخیل و آموزش غیرمستقیم اهمیت یافته است. تئاتر کودک، تنها سرگرمی نیست؛ تجربهای است که با ترکیب حرکت، رنگ، موسیقی و مشارکت، کودکان را به درک عمیقتری از خود و جهان پیرامون میرساند.
در این میان، نمایش «پروفسور و نوچ» به نویسندگی و کارگردانی شفق کاظمی کوشیده است با زبانی استعاری، سفری در دل زمان و زمین رقم بزند. دو نگهبان، پروفسور و نوچ، حافظان نظم جهاناند؛ اما هنگامی که نوچ از محدودهی کنترل زمین عبور میکند، توازن برهم میخورد و مخاطب شاهد سیر تکامل زمین، جانوران و انسان میشود.

پس از اجرای این نمایش در سالن فرشچیان اصفهان، با شفق کاظمی دربارهی ایدهی شکلگیری اثر، فلسفهی پشت آن و جایگاه تئاتر کودک در ایران به گفتوگو نشستیم. گفتوگو با شفق کاظمی، نویسنده و کارگردان نمایش «پروفسور و نوچ».
۱. در دل این نمایش نوعی فلسفهی زمینمحور نهفته است؛ نگاهی که کودکان را به مسئولیت نسبت به طبیعت فرامیخواند. چگونه به این رویکرد رسیدید؟
در کلاسهای تئاتر، وقتی از اتودها و عناصر طبیعی استفاده میکنیم، کودکان تمایل دارند خود را در قالب حیوانات ببینند و از نگاه آنها احساساتشان را بیان کنند. این نمایش نیز به سیر تکامل زمین از دوران دایناسورها تا پیدایش انسان و خط میپردازد. شخصیتهای حیوانی در این مسیر نقشی برجسته دارند. پروفسور، دانای کل است و نوچ، دستیار او که ناآگاهانه نظم زمین را بر هم میزند. از خلال این روایت، مفاهیمی چون نظم، ارتباط و همکاری به شکل غیرمستقیم به کودکان آموزش داده میشود.
۲. در دل این نمایش نوعی فلسفهی زمینمحور نهفته است؛ نگاهی که کودکان را به مسئولیت نسبت به طبیعت فرامیخواند. چگونه به این رویکرد رسیدید؟
در کلاسهای تئاتر، وقتی از اتودها و عناصر طبیعی استفاده میکنیم، کودکان تمایل دارند خود را در قالب حیوانات ببینند و از نگاه آنها احساساتشان را بیان کنند. این نمایش نیز به سیر تکامل زمین از دوران دایناسورها تا پیدایش انسان و خط میپردازد. شخصیتهای حیوانی در این مسیر نقشی برجسته دارند. پروفسور، دانای کل است و نوچ، دستیار او که ناآگاهانه نظم زمین را بر هم میزند. از خلال این روایت، مفاهیمی چون نظم، ارتباط و همکاری به شکل غیرمستقیم به کودکان آموزش داده میشود.
۳. حفظ توجه مخاطب کودک در طول اجرا معمولاً دشوار است. شما از چه راهکارهایی برای درگیر نگه داشتن ذهن و احساس مخاطبان استفاده کردید؟
ذهن کودک امروز بهشدت خلاق و گسترده است. در این نمایش، تلاش کردیم با استفادهی هدفمند از رنگ، فرم و موسیقی، دنیایی جذاب و پرتحرک بسازیم. از طراحی لباس و دکور گرفته تا موسیقیهای بین صحنهای، همه بر پایهی رنگهای شاد و ریتمهای زنده شکل گرفتند. همچنین شعرها و دیالوگهای کوتاه و آهنگین باعث میشوند کودک با شخصیتها ارتباطی زنده و فعال برقرار کند.
۴. به نظر شما تئاتر کودک باید آموزنده باشد یا خیالانگیز؟ و «پروفسور و نوچ» در این میان چه نسبتی با هر دو دارد؟
به باور من، تئاتر کودک و نوجوان میتواند همزمان آموزنده و خیالانگیز باشد. کودکان امروزی بهخوبی مرز میان واقعیت و خیال را میشناسند، اما در عین حال از زیستن در دنیای خیال لذت میبرند. هدف من در اجرای نمایشهای کودک همیشه آموزش مفاهیم علمی و تربیتی در قالبی فانتزی و موزیکال بوده است. «پروفسور و نوچ» نیز از دنیای خیال بهره میگیرد تا مفاهیم انسانی و آموزشی را به شکلی دلانگیز منتقل کند.
۵. آیندهی تئاتر کودک و نوجوان را در ایران چگونه میبینید؟ آیا این نسل میتواند نجاتدهندهی تخیل در جهان آینده باشد؟
پاسخ قطعی دشوار است. از نظر سختافزاری، تئاتر کودک و نوجوان هنوز به امکانات بیشتری نیاز دارد؛ مثلاً در اصفهان سالنی ویژهی این گونهی نمایشی نداریم، و این موضوع نیازمند حمایت نهادهای فرهنگی است. اما از نظر نرمافزاری، اگر کودکان آموزش درست ببینند و بتوانند از خلاقیت و ذهن سیال خود بهره بگیرند، میتوانند آیندهی روشنی برای تئاتر و تخیل رقم بزنند.







دیدگاهتان را بنویسید