اصفهان شهر محله های تاریخی است. محله هایی که هرکدام مثل صندوقچه اسرار پُر از ناگفته های روزگار سپری شده مردم این دیار است. از خیابان هشت بهشت که به سمت بزرگمهر برانید، بین دو خیابان گلزار و ملک، محله ای در سایه های تاریخ نشسته که یکی از مشهورترین محله های اصفهان بوده و هست: محله پاقلعه.
نام این محله از وجود قلعه ای در این منطقه گرفته شده که دیگر نیست. قلعه طَبَرَک که اصفهانی ها گاهی آنرا طَبرُّک(تبرک) صدا می زنند و شاید اسم حقیقی اش طَبرَک(حرف ب ساکن) بوده است. در قدیم شهرهای بزرگ دارای دژها دفاعی مستحکمی در حاشیه شهر بوده اند. دژهایی که معمولاً در زمان جنگ و جدال، محل سنگر گرفتن حاکم شهر یا محل نگهداری خزانه دولتی بوده است. اصفهان، ری، کاشان و بسیاری دیگر از شهرهای مرکزی ایران دارای چنین قلعه هایی بوده اند که در گذر زمان یکی پس از دیگری از بین رفته است. قلعه کاشان هنوز چسبیده به دیوارهای شهر وجود دارد. قدمت قلعه طبرک اصفهان با داشتن خشت هایی با ابعاد بزرگ به دوره ساسانیان نسبت داده شده. بعضی منابع هم ساخت آنرا به دوره آل بویه نسبت می دهند اما از دوره سلجوقیان قطعا این قلعه در جنوب شرقی اصفهان وجود داشته است. از شاهان آل بویه و سلجوقی تا تیمور لنگ و امیر مبارزالدین مظفری، سلاطین و شاهان نامداری در این قلعه قدم گذاشته اند. قلعه طبرک در دوره صفوی محل نگهداری خزانه غنی سلاطین صفوی بود.
ژان شاردن، جواهر فروش فرانسوی در شرایطی که گنجینه قلعه را برای تماشای زنان حرمسرای شاه سلیمان آماده می کردند، آنها را دیده و گزارش کرده است:«…این مجموعه چنان گرانبها بود که اگر آنرا به چشم خود نمی دیدم هرگز نمی توانستم وجود آنرا در ذهنم تصور کنم، و باورم نمی آمد که ممکن است چنین دارایی و جواهراتی در یکجا گرد آمده باشد. در هر جعبه و گنجه ای که هر جا می گشودم آن را پر از زنجیرها و قابهای طلا، دستبندهای زرین گوهرآگین می دیدم. یک اتاق آکنده از ظروف طلا از بشقابها و سرپوشها و دیگر وسایل، از جمله سطلها و دیگهای زرّین بود… در یکی از اتاقهای واقع در یک گوشه مخزن، مقدار زیادی ظرف زرین یا ظرفهای طلای میناکاری یا جواهرنشان بود. در اتاقهای دیگر صندوقهای بزرگی پر از انواع جواهر مشاهده کردم.
چنین می پندارم که شمارشان در هر کدام از ششصد افزون بود. صندوقهایی پر از خنجرهای گرانبها و جواهرنشان نیز دیدم. همچنین چند صندوق پر از فیروزه مشاهده کردم. باری چندان چیزهای نفیس در آن جا دیدم که به زحمت توانستم آنچه را دیده بودم به حافظه بسپارم…». این قلعه چنان بزرگ بوده که به گزارش شاردن:«…نزدیک به سیصد و هفتاد خانه، یک میدان مشقِ نظام، یک مسجد، یک حمام و خانه ای مخصوص سکونت وزیر دارد. همچنین دارای بارویی است که مهم ترین قسمت قلعه را تشکیل می دهد. خانه های مذکور مسکن سربازان ایرانی است که هر یک از سیصد تا پانصد فرانک حقوق می گیرد. همیشه قریب هزار سرباز در قلعه حضور دارند که نیمی از آنها همیشه در پادگانند…». امروزه از آن قلعه باشکوه یک پل قدیمی و خندق عمیقش باقی مانده. خندقی که در زمان حیات قلعه یک چشمه طبیعی بوده و امروزه به چشمه باقرخان معروف است.
باقرخان خوراسگانی حاکم اصفهان در انتهای دوره زندیه، زمانی که مسیر این چشمه را از روستای راران به سمت خوراسگان تغییر داد، نامش را بر آن ماندگار کرد. باقر خوراسگانی در تلاطم افول زندیه و برآمدن قاجار در سال ۱۱۹۹قمری، چند روزی به عنوان شاه باقر در اصفهان تاجگذاری کرد اما در آن شرایط ناپایدار سیاسی، خیلی زود قربانی جاه طلبی های خودش شد. در میان موج واگذاری و فروش زمین های دولتی به اشخاص حقیقی در دوره حکومت ظل السطان در اصفهان، قلعه طبرک در سراشیبی نابودی افتاد. زمین های وسیع قلعه به شخصی به نام شیخ العراقین واگذار شد. خانه ها و تاسیسات گسترده اش از بین رفت و تبدیل به مزرعه شد. دیوارهای بلند و مستحکمش نیز در دهه های بعدی در جریان ساخت و سازهای منازل مسکونی یکی پس از دیگری فرو ریخت و به خاک تاریخ سپرده شد. آنطور که خیام سروده:
خاکی که به زیر پای هر نادانی است
کفّ صنمیّ و چهره جانانی است
هر خشت که بر کنگره ایوانی است
انگشت وزیر یا سر سلطانی است
محله پاقلعه محل زندگی خاندان های برجسته ای نظیر خاندان گسترده خاتون آبادی یا ملاباشی بوده است. پاقلعه همچنین محل زیستن مشاهیری مانند میرزا احمد نیریزی، خطاط افسانه ای دوره صفوی یا آقاشجاع صمصامی، کارآفرین حوزه حمل و نقل در دوره معاصر بوده است. بازارچه و خانه حاج اقا شجاع هنوز هم در محله پاقلعه از شهرت زیادی برخوردار است.
استاد جلال الدین همایی، اصفهان شناس برجسته و استاد ادبیات و علوم قدیم نیز متولد همین محله بوده: «ولادت من در حوالی سحرگاه شب چهارشنبه غره(اول) رمضان سال ۱۳۱۷ ق … در محله پاقلعه… در خانه موروثی پدر اتفاق افتاده است. در این خانه اطاقی است مزین به نقاشی و آینه کاری و خط پدر و جدم زینت بخش آینه کاری های آنجاست». خانه استاد همایی هنوز هم در محله پاقعه وجود دارد. هرچند درهای همیشه بسته آن سالهاست پذیرای علاقه مندان به این شخصیت بزرگ نیست.







دیدگاهتان را بنویسید