قتل دلخراش الهه حسیننژاد، دختر ۲۴ سالهای که در خرداد ۱۴۰۴ قربانی خشونت شد، نه تنها جامعه ایران را در شوک فرو برد، بلکه واکنشهای گسترده اجتماعی، حقوقی و سیاسی را نیز به دنبال داشت. این رخداد تلخ، فرصتی برای بازخوانی وجدان جمعی، همبستگی اجتماعی و همچنین بررسی دقیق قوانین مرتبط با قصاص و دیه در ایران فراهم کرده است. در این یادداشت، با رویکردی تحلیلی و مبتنی بر قوانین جاری کشور، به بررسی دیدگاههای مختلف پیرامون این حادثه و پیامدهای آن میپردازیم.
وجدان جمعی و همبستگی اجتماعی؛ ایران هنوز زنده است
به گزارش سپاهان خبر عباس نعمتی، تهیهکننده و نویسنده تلویزیون، در یادداشتی عمیق به واکنش گسترده و همدلی مردم نسبت به قتل الهه اشاره میکند. وی همبستگی اجتماعی را «رشتهای نامرئی» میداند که افراد جامعه را به هم پیوند میدهد و میگوید: «وقتی رنج یک عضو پژواک رنج همه میشود، نشانهای است از پیوند درونی و دیرپای جامعه.» این واکنشهای پرشور و گسترده، نشاندهنده زنده بودن وجدان جمعی و پویایی اخلاقی در جامعه ایران است، حتی در شرایطی که خشونت و بیرحمی به نظر غالب میآید.
نعمتی با استناد به فلسفه اخلاق شوپنهاور، شفقت را ریشه عمیق اخلاق میداند و معتقد است واکنش جمعی به قتل، هرچند تلخ، خود نشانه حضور فعال اخلاق در روان جمعی است. این همدلی اجتماعی، نوعی مقاومت مدنی اخلاقی در برابر خشونت و تبعیض است که انسجام و سلامت روان جامعه را تقویت میکند. وی تأکید میکند که «ایران هنوز زنده است، چون دل مردمش هنوز به درد دیگری میتپد.»
واکنش مسئولان؛ ضرورت همت جمعی برای پیشگیری از خشونت
زهرا بهروز آذر، معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهور، در واکنش به این حادثه تلخ، با تأکید بر عدم وجود تضمین کامل برای جلوگیری از تکرار چنین وقایعی، بر لزوم همت جمعی مردم و مسئولان تأکید کرد. وی تصریح کرد که این مسئله فراتر از توان یک نهاد یا دولت است و نیازمند همکاری همهجانبه است. این نگاه نشاندهنده درک عمیق از پیچیدگیهای اجتماعی و ضرورت مشارکت گسترده در مقابله با خشونتهای خانگی و اجتماعی است.
بهروز آذر همچنین بر اهمیت آموزش، فرهنگسازی و تقویت نهادهای حمایتی برای زنان و خانوادهها تأکید کرده و خواستار ایجاد سازوکارهای مؤثر برای پیشگیری و حمایت از قربانیان خشونت است. این رویکرد، ضمن پذیرش واقعیتهای موجود، بر ضرورت اصلاحات ساختاری و سیاستگذاریهای جامع در حوزه حقوق زنان و امنیت اجتماعی تأکید میکند.
چارچوب حقوقی قصاص و دیه؛ بازخوانی قوانین در پرتو قتل الهه حسیننژاد
در پی این حادثه، بازنشر نظر آیتالله العظمی یوسف صانعی درباره تساوی دیه و قصاص مرد و زن، بحثهای حقوقی مهمی را در فضای عمومی و حقوقی کشور برانگیخت. بر اساس نظر این مرجع تقلید، در حکم قصاص، مرد و زن برابرند و در صورت قتل عمدی زن توسط مرد، اگر اولیای دم خواستار قصاص باشند، مرد قاتل بدون پرداخت فاضل دیه (نصف دیه) قصاص میشود. این دیدگاه بر مبنای آیه ۱۷۸ سوره بقره و تفسیرهای فقهی، نفی تبعیض جنسیتی در دیه و قصاص را تأکید میکند.
این نظر حقوقی، ضمن تأکید بر برابری حقوقی زن و مرد در قصاص، به رفع برخی ابهامات قانونی درباره پرداخت فاضل دیه و نقش بیتالمال در موارد خاص کمک میکند. همچنین، این دیدگاه میتواند به شفافسازی فرآیندهای قضایی و حقوقی مرتبط با قتلهای عمدی زنان کمک کند و زمینهساز اصلاحات حقوقی در جهت عدالت جنسیتی باشد.
فرصتی برای بازنگری در وجدان جمعی، واکنشهای اجتماعی و چارچوبهای حقوقی
قتل الهه حسیننژاد، علاوه بر تلخی و اندوه عمیق، فرصتی برای بازنگری در وجدان جمعی، واکنشهای اجتماعی و چارچوبهای حقوقی کشور فراهم کرده است. واکنشهای گسترده مردمی نشاندهنده زنده بودن همبستگی اجتماعی و اخلاقی در ایران است که میتواند به عنوان سرمایهای ارزشمند در مقابله با خشونت و بیعدالتی عمل کند. از سوی دیگر، تأکید مسئولان بر ضرورت همت جمعی و اصلاحات ساختاری، نشاندهنده درک پیچیدگیهای مسئله و نیاز به همکاری همهجانبه است.
در حوزه حقوقی، بازخوانی قوانین قصاص و دیه و تأکید بر برابری زن و مرد، گامی مهم در جهت عدالت و شفافیت قضایی است. این موضوع میتواند به اصلاحات قانونی و فرهنگی کمک کند تا ضمن حمایت از حقوق قربانیان، از وقوع چنین حوادثی پیشگیری شود.
در نهایت، این حادثه تلخ یادآور ضرورت تقویت همبستگی اجتماعی، ارتقای فرهنگ اخلاقی و بازنگری در نظام حقوقی کشور است تا جامعهای امنتر، عادلانهتر و انسانیتر برای همه شهروندان فراهم شود.
دیدگاهتان را بنویسید