در آخرین پرده از نمایش « اونِلا»، تماشاگران در آیین گشایش یک فضای تازه، که دستاورد کاراکترهای نمایش است، شرکت میکنند. یعنی در تجربهی عبور از ترس ها و تردیدها، با شخصیتهای داستان همراه شده و در انتهای نمایش، به «آغاز» میرسند. این پایان بندی آشنا زدایانه، در کنار عناصر بصری سوررئال و فانتزی، از عواملی است که تئاتر اونلا را در ذهن مخاطب، ماندگار میسازد. کارگردان و نویسندهی نمایش، آوا حدادی، در یادداشتی اشاره کرده است که «اونلا» در زبان یونانی به معنای مشعل است. به عنوان یک تحلیل گر تئاتر که کارهای حدادی را از سال 1398 با پروژهی «پیک نیک در میدان جنگ» دنبال کرده ام؛
به نظرم تئاتر «اونلا» دقیقا به مثابهی مشعلی عمل میکند که روشن کنندهی مسیر و سبک منحصر به فرد آوا حدادی است؛ هم برای مخاطب کارهای او و هم برای شخص کارگردان . وی در نمایشهای پیک نیک و دارما، با تاکیدش بر چهره پردازی (گریم) سنگین و طراحی لباس ویژه، هم جهت با داستان فانتزی-تخیلی هر دو نمایشنامه، سعی در ایجاد فضاهای تصویری سوررئال در تئاتر داشته است. سپس در تئاتر «دونات توت فرنگی» و همچنین اجرای کنونی، «اونلا» که علاوه بر کارگردانی، نویسندهی هر دو نمایشنامه نیز خودش است، در نگارش متن و پرداخت عناصر تئاتری، تمام و کمال وارد سبک سوررئال شده به گونهای که امضای حدادی در کارهایش را میتوان در رنگهای تیرهی دکور صحنه، چهره پردازیهای اغراق شده و حتی تُن صدای خش دار شخصیتهای نمایش که به لحاظ تصویری و آوایی، همپوشانیهایی با اکسپرسیونیسم هم دارد را، به راحتی تشخیص داد. به نظر میرسد شاید این « هویت مستقل» همان چیزی باشد که برای زنده و پویا شدن تئاتر اصفهان، به آن نیاز داریم : این که به جای اجراهای چندین و چند باره از نمایشنامههای ترجمه شده و یا حتی متنهای شناخته شدهی داخلی که احتمالا بارها در مرکز( تهران) روی صحنه رفتهاند، حرفی نو در قالبی تازه به مخاطب تئاتر عرضه شود.
نقطهی قوت متن نمایشنامهی «اونِلا»، ورود به ذهن ناخودآگاه شخصیت اصلی داستان است؛ به گونهای که خاطرات لذتبخش در گوشههای تاریک ذهن او، سکان ماجرا را به دست گرفته و نیروی پیش برندهی نمایش میشود. نقطهی عطف داستانی زمانی رخ میدهد که مخاطب به فاصلهی مابین ذهن ناخودآگاه و واقعیت در جریانِ زندگی کاراکتر اصلی، پی میبرد و این کشف برای تماشاگر لذت و اشتیاق به ارمغان میآورد. ورود به ضمیر ناخودآگاه، از مولفههای اصلی سبک سوررئال است که در تئاتر اونلا به خصوص به دلیل مخاطبان کودک و نوجوان، وارد فضاهای فانتزی نیز، شده است.
اگرچه که به لحاظ مفهومی، اونلا از 6 تا 99 سال را در گروه مخاطبان خود قرار میدهد. بازیگران با طراحی لباس و گریم ویژه که به نوعی امضای تصویری گروه تئاتر دژاوو است، همگی خوب ظاهر شدند به خصوص دو بازیگر نوجوان که تسلط بر متن و نقش در بازیشان مشهود بود.از دیگر عناصر اجرایی که در پویایی صحنه نقش بسزایی داشتند، گروه عروسک گردانان بودند که هماهنگ و در جان بخشی به عنصر بی جان صحنه، موفق عمل کردند. پایان بندی نمایش، همان طور که در ابتدای مطلب اشاره کردم، از تاثیرگذارترین بخشهای این نمایش است و تصویری از یک شروع برای ایدههای نو را در مقابل مخاطب، ترسیم میکند. به خصوص برای مخاطب کودک و نوجوان، این محتوای امیدبخش میتواند ایدههای خلاقانه برای کشف مسیرهای تازه را در ذهن آنان کلید بزند.مسیری که اگرچه زمانی برای دخترک تنهای نمایش، رویا گونه و دور از دسترس مینمود، اما چون او به اصرارش برای حضور و مبارزه با تاریکی ادامه میدهد، همان رویاپردازیها، گویی که نور میشوند و مسیر را روشن میکنند، مثل یک مشعل در دستان دخترک، مثل « اونِلا ».
تئاتر اونلا به نویسندگی و کارگردانی آوا حدادی، و بازی بازیگران :آوا حدادی، یاسمین غفرالهی، هانیه هاشمی و فائزه ابراهیمی، همچنین بازی دهندگان : مرضیه محمدی، سحر شاهوار، مائده کریمی، فاطمه کاظمیپور، آرنیکا محسنی، سحر اسلامیان، سحر رئیسیان، صبا بهادری، میترا آتشی و فاطمه محمدی، تا تاریخ سیام اسفند ماه 1403 در سالن نمایش پردیس هنر، به روی صحنهی اجرا خواهد بود.
دیدگاهتان را بنویسید