در حالی که مخاطبین شبکه اول سیما هر شب راس ساعت 10 به دیدن سریال «ناریا» عادت کرده بودند ، این سریال که در مجموع در ۵۸ قسمت ساخته و تولید شده بود و به عنوان یکی از طولانیترین سریالهای اخیر تلویزیون ، به شمار می رفت به قسمت پایانی خود رسید.
بر خلاف پایتخت ناریا اصلا سریال طنزی نبود
دقیقا بعد از اتمام پخش سریال پایتخت ۷ ، ناریا آغاز شد و بر خلاف پایتخت اصلا سریال طنزی نبود ، ناریا یک مجموعه تلویزیونی امنیتی و اجتماعی با محور قراردادن شخصیت زنی که در عرصههای علمی در ایران و جهان خوش درخشیده است و همین خوش درخشیدن و دستاوردهای علمیاش باعث شده عوامل موساد که چشم دیدن موفقیتهای ایران و ایرانی را ندارند، از راههای مختلف با کمک ایادی درونی و بیرونی و حتی عوامل فرامادی سعی کنند تا دستاورد بزرگ علمیاش را به سرقت ببرند و حتی شخصیت اصلی یعنی هوژان را به سمت خودشان جذب کنند. اما وطنپرستی و پایداری هوژان در کنار فعالیتهای نیروهای امنیتی باعث شکست دشمن صهیونیست میشود و بار دیگر نشان میدهد که ایران در جهان نهتنها از منظر علمی که از همه ابعاد برتر و درخشان است.
شخصیتپردازی درست و منطقی
البته ساخت سریالهای پلیسی معمایی در تلویزیون سابقه طولانی دارد و از جمله این مجموعهها می توان به سریال آینه عبرت ، کلانتر، خواب و بیدار و میکائیل اشاره کرد . در این سریال ها معمولا شخصیتها به دو دسته مشخص خوبها و بدها تقسیمبندی میشدند اما در سریال ناریا یک شخصیتپردازی درست و منطقی در دستور کار بوده است و بیشوکم تمام شخصیتهای این سریال نه سفید مطلقاند، نه سیاه محض. این قاعده حتی شامل شخصیت هوژان هم میشود و این دختر نخبه هم عاری از اشتباه و نقصان نیست. کاراکترهای بهظاهر منفی سریال هم حکم شیطان و دیو را ندارند و انسانهاییاند که به بیراهه کشانده شدهاند و چه بسا اصلاحپذیر و قابلیت بازگشت داشته باشند.
تأکید بر هویت ملی و اصالت ایرانی
یکی از ویژگیها و شاخصههای این سریال که قابلذکر است و نباید به آسانی از کنار آن گذشت، تأکید بر هویت ملی و اصالت ایرانی و همدلی و همبستگی برآمده از آن بود. سریال ناریا حکایت جوانان ایرانی و تواناییها و قابلیتهایشان بود، بهویژه دختران نخبه این سرزمین. این سریال کوشید با انعکاس و نمایش گوشهای از ظرفیتها و توان علمی دختران ایرانی، حس غرور و افتخار را در طیف مخاطبان و بهویژه بینندگان جوان و علیالخصوص دختران نوجوان و جوان متبلور و شکوفا سازد و بهنوعی، حکم یک مشوق و انگیزاننده را برای فعالیت و تلاش آنان داشته باشد.
تقریبا میتوان از همه قومیتهای ایرانی در میان کاراکترهای سریال نشانی گرفت و بیشوکم هر قوم، یک نماینده در قصه داشت و از کرد و عرب گرفته تا ترک و گیلکی در سریال دیده می شد و برگزیدن قهرمان و شخصیت اصلی ناریا از میان قوم شریف و نجیب کرد نیز یک خوشفکری و هوشمندی ازسوی سازندگان سریال بود، یا سامان بهعنوان یکی از شخصیتهای اصلی سریال که ابتدا قرار بوده در ربایش هوژان نقش داشته باشد و بعد، دل به او داده و گرفتار عشقش شد هم ترک بود و در سکانسهایی به همین زبان سخن میگفت .
تغییر محسوسی در کیفیت سریال اتفاق نیفتاد
البته برخی هم معتقد هستند که سریال ناریا از همان قسمت اول شروع قدرتمندی نداشت و همچنان در ادامه مسیر و تا زمانی که قصه به نیمه رسید، تغییر محسوسی در کیفیت آن اتفاق نیفتاد و شاید تعداد قسمتهای زیاد ناریا باعث شده این مجموعه ضرباهنگی کند و خستهکننده داشته باشد.فیلمنامه در ترسیم روابط شخصیتهای متعدد قصه، مناسبات آنها و خط و ربطشان با یکدیگر ضعفهای اساسی داشت، بنابراین قصه همه آنها به صورت منسجم و پیوسته پیش نرفت، در نتیجه میبینیم که ناگهان بعضی کاراکترها در قصه غیب شدند و در طول چند قسمت خبری از بعضی کاراکترها نبود . ماجرای عاشقانه سریال ناریا نیز ضعفها و ایرادهای مهمی داشت .
شخصیت سامان به عنوان کاراکتری منفی و خلافکار که هدفش دزدیدن اطلاعات از کارخانه ناریا بود، تحت تاثیر شخصیت هوژان قرار میگیرد و به او علاقهمند میشود. قصه سریال برای شکلگیری رابطه عاشقانه زمینهچینی لازم را انجام نداده و این علاقه ناگهانی اتفاق میافتد. اواخر سریال، ناگهان سامان به عشق خود نسبت به هوژان اعتراف کرد و ارتباط کاملا کاری این دو شخصیت به رابطهای عاشقانه تبدیل شد. طبیعتا چنین رابطهای به واسطه دیالوگهای محبتآمیز و اعتراف شخصیتها شکل نمیگیرد، بنابراین علاقه سامان به هوژان برای مخاطب باورپذیر نیست.
دیدگاهتان را بنویسید