×
×
آخرین اخبار

شفاف و صریح با ایوب درویشی – این قسمت : رای الکترال
لحاظ کردن دیدگاه ذینفعان در تصمیم‌گیری‌ها و انتصاب‌ها

  • کد نوشته: 44285
  • 04 دی 1404 - 11:16 ق.ظ
  • ۰
  • ایوب درویشی، معاون سیاسی امنیتی استانداری استان اصفهان در گفت‌وگویی با ما به بررسی نقش مطبوعات در تصمیم‌گیری‌های کلان استان‌ها پرداخت.
    لحاظ کردن دیدگاه ذینفعان در تصمیم‌گیری‌ها و انتصاب‌ها
  • ایوب درویشی، معاون سیاسی امنیتی استانداری استان اصفهان در گفت‌وگویی با ما به بررسی نقش مطبوعات در تصمیم‌گیری‌های کلان استان‌ها پرداخت. او معتقد است که رسانه‌ها می‌توانند نقشی فراتر از اطلاع‌رسانی داشته باشند و حتی در فرآیند انتخاب مدیران اجرایی و فرهنگی استان‌ها به عنوان ذی‌نفعان اصلی ایفای نقش کنند. درویشی در این مصاحبه به ضرورت توجه به آرای مطبوعات، ایجاد مشروعیت مدیریتی و تبدیل این نگاه به یک فرهنگ پایدار در میان مدیران ارشد اشاره می‌کند. آنچه در ادامه می‌خوانید متن کامل این گفت‌وگوست که به صورت پرسش و پاسخ تنظیم شده است.

    به گزارش پایگاه خبری سپاهان خبر; شما در صحبت‌هایتان به نقش پررنگ‌تر مطبوعات در تصمیم‌گیری‌های استان اشاره دارید ولی با وجود اینکه ما بیش از ۱۰ روزنامه در استان داریم متأسفانه در تصمیمات کلان فرهنگی و مدیریتی، نظر مطبوعات پرسیده نمی‌شود. چه ایرادی دارد در برخی حوزه های مرتبط مثل همین فقره مطبوعات و مدیرکل ارشاد استان قبل از انتخاب نظر و دیدگاه ذینفعان لحاظ شود؟ چیزی شبیه رای الکترال؟
    بله. همانطور که گفتید ما در استان اصفهان دوازده روزنامه فعال داریم. این عدد بسیار بالاست و نشان‌دهنده ظرفیت رسانه‌ای استان است و این می تواند یک رویه باشد. به عقیده من هم پیشنهاد خوبی است .

    یعنی شما قبول دارید که مطبوعات در انتخاب برخی مدیران استان دخالت داشته باشند؟

    دقیقاً. تصور کنید این دوازده روزنامه استان بتوانند روی یک گزینه اجماع کنند؛ مثلاً برای یک پست مدیریتی مشخص، نظر بدهند که فلان فرد شایسته است یا نه. این کار باعث می‌شود انتخاب مدیران بر اساس نظر ذی‌نفعان حوزه مرتبط باشد. حالا در این مورد خاص حوزه فرهنگ و رسانه باشد، نه صرفاً انتصاب از بالا. چنین مدلی در دانشگاه‌ها هم تجربه شده است؛ گروه‌ها روسای دانشکده‌ها را انتخاب می‌کردند و در نهایت رئیس دانشگاه بر اساس همین فرآیند تعیین می‌شد. این روش هم مطلوب بود و هم مشروعیت بیشتری ایجاد می‌کرد. خب برخی معتقدند این نوع مشارکت ممکن است با سازوکارهای قانونی موجود در تضاد باشد.

    من فکر می‌کنم باید این نگاه تبدیل به یک فرهنگ شود و در نهایت قانون هم آن را پشتیبانی کند. همان‌طور که برای انتصاب فرمانداران شاخص‌هایی مثل سابقه کار، مدرک تحصیلی و امتیازات مشخص وجود دارد، می‌توان شاخصی هم برای نظر ذی‌نفعان در نظر گرفت. یعنی در حوزه فرهنگ، هنر یا اقتصاد، فعالان آن حوزه نظر بدهند و این نظر در انتخاب مدیر لحاظ شود. این نه تنها تضاد ندارد، بلکه مشروعیت و کارآمدی مدیران را افزایش می‌دهد.

    خب شما به مشروعیت اشاره کردید. چرا این موضوع تا این حد اهمیت دارد؟

    چون اگر مدیری مشروعیت نسبی بین ذی‌نفعان نداشته باشد، کار برای خودش و دیگران سخت می‌شود. فرض کنید مدیری در حوزه فرهنگ منصوب شود اما مطبوعات، هنرمندان و بخش خصوصی فعال در این حوزه او را قبول نداشته باشند. طبیعی است که اجرای برنامه‌ها با چالش مواجه خواهد شد. اما اگر انتخاب مدیر با نظر این گروه‌ها همراه باشد، همکاران و فعالان حوزه فرهنگ احساس می‌کنند در تصمیم‌گیری نقش داشته‌اند و همین باعث همکاری و هم‌افزایی بیشتر می‌شود.

    آیا این مدل فقط برای حوزه فرهنگ مناسب است یا می‌توان آن را به سایر حوزه‌ها هم تعمیم داد؟

    به نظر من این مدل در همه حوزه‌ها قابل اجراست. در اقتصاد، آموزش، بهداشت و حتی مدیریت شهری، ذی‌نفعان هر حوزه می‌توانند نظر بدهند. وقتی مدیران بر اساس اجماع فعالان انتخاب شوند، تصمیماتشان هم با حمایت بیشتری همراه خواهد بود. این یک پیشنهاد مطلوب است که اگر به قانون و فرهنگ مدیریتی ما اضافه شود، نتایج بسیار مثبتی خواهد داشت.

    شما فکر می‌کنید چه موانعی بر سر راه تحقق این ایده وجود دارد؟

    مهم‌ترین مانع، نبود فرهنگ مشارکت در تصمیم‌گیری‌های مدیریتی است. مدیران ارشد ما باید بپذیرند که نظر ذی‌نفعان اهمیت دارد. گاهی به صورت نانوشته این اتفاق می‌افتد؛ یعنی مدیران نیم‌نگاهی به شرکای مجموعه دارند. اما باید این نگاه رسمی و قانونی شود. اگر چنین قانونی وضع شود، دیگر هیچ مدیری نمی‌تواند بدون توجه به نظر فعالان حوزه منصوب شود. این دیدگاه همان رویکرد وفاق و همدلی مدنظر دولت است .

    شما برای این اتفاق پیش قدم می‌شوید؟ یعنی لحاظ کردن نظر و دیدگاه مطبوعات و هنرمندان در انتصاب ها و انتخاب های مرتبط؟

    امیدوارم روزی برسد که مطبوعات و دیگر ذی‌نفعان در انتخاب مدیران نقش واقعی داشته باشند. این کار نه تنها به نفع رسانه‌هاست، بلکه به نفع کل جامعه است. چون مدیرانی که با پشتوانه نظر فعالان انتخاب می‌شوند، هم مشروعیت دارند و هم کارآمدی بیشتری. به نظر من این اتفاق باید هم به صورت فرهنگی جا بیفتد و هم به صورت قانونی تثبیت شود.

    نویسنده: محمد بندرعباسی
    برچسب ها

    بیشتر بخوانید

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *