هر زمانی که صحبت از سهمیههای کنکور مطرح میشود، صدای انتقاد خیلیها بهویژه دانشجویان و پشتکنکوریها درمیآید، چه آنهایی که سهمیهای ندارند یا نداشتند و چه گروههایی که مشمول سهمیه هستند. دسته اول و دوم معتقدند که در ایران برای ورود به دانشگاههای دولتی بهخصوص در رشتههای پرطرفدار؛ نخبه بودن و داشتن رتبه خوب کنکورعملا کاربردی ندارد چرا که اولویت پذیرش با سهمیه دارها است و عادیها بسیار بهسختی میتوانند به این صندلیها دست پیدا کنند.
گروه سوم هم از این گلایه دارند که دائماً توسط سایرین مورد هجمههای گوناگون لفظی قرار گرفتهاند و همین امر آنها را در طول مسیر درس و دانشگاه دچار نوعی انزوا میکند… . البته بحثوبررسی زوایای مختلف این موضوع نیازمند فرصتهای بیشتری است و خبرنگار سپاهان خبر در گفتگوی پیش رو با محوریت مطالبه مردمی مبنی بر” اصلاح قانون سهمیهبندیهای کنکور” با عبدالوحید فیاضی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی به گفتگو نشسته است که در ادامه میخوانید:
– بحث سهمیهایها در روزهای گذشته مجدداً مطرح شده به نحوی که تعدادی از مسئولان از جمله وزیر بهداشت هم طی صحبتهایی نسبت به پذیرش بیرویه این دانشجویان تذکر داده است؛ نظر کمیسیون آموزش مجلس در این باره چیست؟
ببینید؛ اساساً موضوع سهمیه برمیگردد به جبران یک نابرابری که درگذشته در حوزه آموزشی بوده. جالب است که بگویم کسانی که این قانون را در سالهای دور پیشبینی کردند منظورشان این بود که نابرابریهایی در آموزش وجود دارد که این سهمیه میتواند آن نابرابری را جبران کند. مثلاً سهمیه مناطق، یعنی یک منطقه برخوردار با یک منطقه غیربرخوردار. خب آن دانشآموزی که امکانات ندارد با آن دانشآموزی که در امکانات کامل درسخوانده نباید از سهمیه برابر برخوردار باشند؛ بلکه باید به او امتیاز داده شود تا بتواند رقابت کند و همینطور سهمیههای دیگر مثل سهمیه ایثارگران که آن هم ناشی از همین بوده است. زمانی که خود ما در جبهه بودیم خب کمتر فرصت حضور در کلاس درس داشتیم.
آمدند گفتند یک امتیازی به افرادی که درجبهه ها بودند و شرایط جنگ را درک کردهاند؛ بدهند تا آنها هم بتوانند در رقابت با سایرین که از امکانات مناسب و فرصت خوب آموزشی برخوردار بودند، استفاده کنند. این موضوع تا یک حدودی قابلقبول بوده؛ اما رفتهرفته رنگ دیگری به خودش گرفت بهطوریکه الان دیگر گاهی سهمیهبندیهایی که قرار بود باعث برابری شود به سهمیه بندیهای جدیدی تبدیل شده و خودش نابرابریهای بیشتری ایجاد کرده و اتفاقاً موجب اعتراض هم شده و تاثیراتش هم که میبینیم.
– به نظر شما ورود فارغالتحصیلان سهمیهای به مشاغل حساس مدیریتی یا مثلاً حوزه درمان و پزشکی، چه اندازه میتواند با آن کیفیت لازم دانش و تخصصی همراه باشد؟
بههرحال اگر کسی دارای دانش و اطلاعات کافی نباشد و حتی اگر به دانشگاههای مهم هم راه پیدا کرده باشد به طور طبیعی این فرد، آدم موفق و کاربلدی نخواهد بود. ایبسا مثلاً یک پزشکی شود که چندان نتواند به وظیفه انسانی و تخصصی و فنی خودش عمل کند و موجب مشکلات عدیدهای در جامعه شود. یا درهر صنف دیگری به دلیل اینکه فرد از دانش فنی و مهارت لازم برخوردار نیست و شاید از یک رانتی استفاده کرده و وارد این موقعیت شغلی شده، نمیتواند کار و وظایفش را بهدرستی انجام دهد.
– بسیاری از پشتکنکوریها و خانوادههایشان خواستار بازنگری قانون سهمیههای کنکور هستند که حق سایر داوطلبان ضایع نشود. مجلس تا کنون طرحی برای این موضوع داشته و یا اینکه لازم است که پیشنهادی ارائه شود؟
به نظرم اصلاح و ویرایش این روند واقعاً ضروری است؛ باید بحث پذیرش سهمیهایها در دانشگاهها تعدیل و منطقیتر شود. بهنوعی باشد که چنانچه احساس میشود که نابرابری وجود دارد با اصلاح این قانون بتوانیم کاری کنیم که رضایتمندی بیشتری در بین جامعه جوان کشور ایجاد کنیم. در جاهایی که به نظر میرسد تبعیضهای ناروایی وجود دارد باید اصلاح شود.
– بنابراین میتوانیم خبر” اصلاح قانون سهمیههای کنکور” را اعلام کنیم؟
ببینید؛ از نظر کارشناسی نظر ما همین است و فکر میکنیم که مسئولان آموزشی کشور دراینرابطه باید پیشقدم شوند و به مطالبات مردم و جامعه جوان توجه کنند. مجلس شورای اسلامی هم دراین زمینه میتواند با آنها همراهی کند. معتقدم این کار باید از سوی خود کارگزاران حوزه آموزش شروع شود، چه آموزش عالی و چه آموزشوپرورش و همه مراکز علمی که احیاناً ممکن است مشمول این بحث شوند.
دیدگاهتان را بنویسید