در روزهای اخیر، خبر توقیف یک سریال بحثهای گستردهای را در فضای فرهنگی ایران به راه انداخته است. در کانون این بحثها، انتقادات صریح «نرگس آبیار»، کارگردان شناختهشده و خالق آثاری چون «شیار 143» و فیلم زندگی «ریگی» به نام «شبی که ماه کامل شد» قرار دارد.
آبیار که در کارنامه خود ساخت فیلمهای ملی و ارزشی را به ثبت رسانده، اکنون خود را قربانی آنچه «تیغ سانسور» میخواند، میداند. این موضعگیری، پرسشهایی جدی را درباره فرآیند تصمیمگیریهای فرهنگی و تأثیر آنها بر «حیثیت یک اثر فرهنگی» و «زحمات دهها انسان شرافتمند» مطرح میکند.
این حجم از انتقاد، ما را به سمت این سوال سوق میدهد: «چه کسی پاسخگوی این حجم از توهین به شعور مخاطب است؟» و «چه نهادی، با چه مجوزی، در چه فرآیندی، اجازه میدهد به این شکل حیثیت یک اثر فرهنگی، و زحمات دهها انسان شرافتمند، زیر پا گذاشته شود؟» این دغدغهها، بیش از پیش نیاز به شفافیت در رویههای نظارتی و ارزیابی آثار هنری را برجسته میسازد.
در میان این حواشی، برخی به سناریوی قدیمی «توقیف کنید تا دیده شود» اشاره میکنند؛ نظریهای که پیش از این در مورد آثاری نظیر «شهر گربههای 2» توسط جواد هاشمی مطرح شده بود. اما آیا این سناریو برای چهرهای مانند نرگس آبیار، با سابقه درخشان در نگارش و اقتباس از رمان ملی و کارگردانی اثری حساس مثل «سووشون» قابل تعمیم است؟ آیا کارگردانی که توانایی خلق آثاری عمیق و پرمخاطب را دارد، نیازمند چنین حواشی برای دیده شدن است؟ این پرسشها، ذهن مخاطب را به سمت لایههای پنهانتر این اتفاقات سوق میدهد.
شکی نیست که «توانایی و خلاقیت خانم نرگس آبیار در کارگردانی» بیبدیل است. اما به نظر میرسد راه «دیده شدن و دهان به دهان شدن فیلم» گاهی سریعتر از «زیبایی اثر» و «هنر اصیل» جستجو میشود و آن هم از طریق «توقیف با چاشنی عصبانیت» است. برخی این سناریو را فراتر از توقیف میدانند و معتقدند ابتکارهای جدیدی به کار گرفته شده است: «هم فیلم را توقیف کنیم و هم سکوی نمایشی را ببندیم شاید دیده شدیم!» این رویکرد، زنگ خطری برای سلامت فضای هنری و خلاقیت هنرمندان است.
در نهایت، باید تاکید کرد که « نرگس آبیار یکی از بهترین کارگردانهای این سرزمین است و این امر را با فیلمهای درخشانشان اثبات کردهاند.» برای پرداختن به «موضوع ملی و رمان مهمی همچون سووشون»، «نیازی به امضا کردن کتاب دیگران نیست»، «نیازی به توقیف و یادداشت و انتقاد از این و آن نیست.» تنها کافی است «فیلمتان را بسازید، هنرتان را به رخ بکشید.» چرا که «مردم ایران، هنرشناساند» و قدردان خلاقیت و اصالت خواهند بود.
دیدگاهتان را بنویسید