×
×
خبر ویژه
آخرین اخبار

روایت سفر عسل ایرانی از کوه‌های خوانسار تا بازارهای آمریکا
عسل کالایی شیرین و استراتژیک

  • کد نوشته: 39106
  • 21 مهر 1404 - 10:12 ق.ظ
  • ۰
  • در ایران، جایی میان دشت‌های بکر خوانسار و دفترهای سرد و پرتابل وزارتخانه‌ ها، تولیدی کوچک اما اصیل ایستاده ‌است؛
    عسل کالایی شیرین و استراتژیک
  • در ایران، جایی میان دشت‌های بکر خوانسار و دفترهای سرد و پرتابل وزارتخانه‌ ها، تولیدی کوچک اما اصیل ایستاده ‌است؛ مجموعه‌ ای از زنبورداران قدیمی که زیر نام «رایحه‌ عسل خوانسار» یک مأموریت ساده را دنبال می‌کنند: ساختن عسلی که نه فقط طبیعی، بلکه «ارگانیک» باشد. اما مسیر از کندو تا مُهر «گواهی ارگانیک» نه با شهد، که با لایه ‌های بروکراسی و کاغذ پر شده است.

    به گزارش سرویس ایران پایگاه خبری سپاهان خبر خوانسار، قطب زنبورداری و بسته ‌بندی عسل در استان اصفهان با دارا بودن ۹۰ هزار کلونی زنبور عسل و تولید سالانه ۸۰۰ تن، یکی از مراکز مهم زنبورداری و تولید عسل در کشور است. این منطقه همچنین با بسته‌بندی سالانه ۱۵ هزار تن عسل، رتبه نخست کارگاه‌های بسته‌بندی این محصول در استان اصفهان را به خود اختصاص داده است.

    عسل کالایی شیرین و استراتژیک

    روح‌الله جواهری، چهارمین نسل از یک خانواده زنبوردار، در این منطقه در گفت ‌وگو با سپاهان خبر تصویر دقیقی از این راه ارائه می‌دهد؛ راهی که از سال ۱۳۸۷ تا امروز طی شده تا محصولی ایرانی بتواند گواهی ارگانیک هم ‌زمان از سوئیس، آمریکا و ایران بگیرد. او از «کندوهای کوهستانی»، «خاک آزمایش ‌شده»، «آب بدون سم» و «بازرسی‌های بی ‌وقفه» سخن می‌گوید.

    ارگانیک شدن در سخن، یک شعار تجاری است، اما در واقعیت فهرستی از الزام‌های پیچیده زیست‌ محیطی است. روح‌الله جواهری توضیح می‌دهد که منطقه استقرار کلونی‌های زنبور باید «کاملاً وحشی» باشد؛ در اصطلاح بازرسان «White Collection»؛ یعنی جایی که نه محصول کشت‌ شده‌ای وجود دارد و نه سم یا کود شیمیایی ‌ای که در خاک بنشیند.

    زمین و آب این مناطق، هر ساله تحت آزمایش جهاد کشاورزی قرار می‌گیرد تا اطمینان حاصل شود باقیمانده سموم در حد صفر است. این نظام نظارتی دقیق، از سال ۸۷ پایه‌ ریزی شده و به گفتهٔ جواهری، تا سال ۹۴ نخستین گواهی رسمی ارگانیک ایران را برای آن‌ها به ارمغان آورده است؛ سپس موفق شدند گواهی معتبر شرکت Bio Inspecta سوئیس را هم کسب کنند.

    تفاوت طبیعی و ارگانیک

    در ذهن مصرف ‌کننده، «طبیعی» و «ارگانیک» مترادف ‌اند؛ اما در آزمایشگاه، زمین تا آسمان فرق دارند. جواهری با مثالی ساده تفاوت را شرح می‌دهد:زنبوری که با شکر تغذیه شود، عسلی تولید می‌کند که ظاهراً مشابه است اما عطر، طعم و خواص درمانی ‌اش از بین رفته. این عسل، حتی اگر فاقد سم باشد، «طبیعی» نیست.

    زنبورداری که زنبورش را به دشت و کوه می ‌برد تا از شهد گل‌ های گون، زرشک، یا آویشن تغذیه کند، عسلی می‌گیرد که با طبیعت سازگار است؛ اما تا زمانی که منطقه تولید آزمایش نشده و گواهی نداشته باشد، نمی‌تواند نام «ارگانیک» را برچسب بزند. در تعبیر ساده ‌تر، «طبیعی بودن» مربوط به رفتار زنبور است و «ارگانیک بودن» مربوط به پاکی محیط زیست پیرامون آن.

    زبان عددها در آزمایشگاه

    تا چند سال قبل، تنها شاخصی که ناظران بر اساس آن دربارهٔ کیفیت قضاوت می‌کردند، میزان «ساکارز» بود. امروزه اما زبان عسل را شاخص‌هایی پیچیده‌ تر می‌سنجند: پرولین: میزان تغذیه واقعی زنبور از شهد گل‌ها را نشان می‌دهد.دیاستاز: شاخص تازگی عسل؛ هرچه بالاتر، عسل تازه ‌تر.HMF یا هیدروکسی ‌متیل‌فورفورال: نشانگر حرارت دیدگی. اگر عدد HMF به‌جای حدود ۴۰، به ۲۰۰ یا ۸۰۰ برسد یعنی عسل در مرحله‌ای گرم شده و ویتامین‌ها از بین رفته‌ اند.جواهری می‌گوید «حس چشایی هنوز مهم است، اما دیگر ملاک افزوده‌ای ندارد؛ ملاک، عدد آزمایشگاهی است.»

    او به تناقضی طعنه می‌زند: در استاندارد ایران، ساکاروز باید زیر پنج درصد باشد، اما عسل کُنار ایرانی ذاتاً هفت درصد ساکاروز دارد و به همین دلیل، بارها در گمرک رد شده؛ در حالی که همان عسل در کشورهای عربی «سدر ایرانی» نامیده می‌شود و گران‌ تر از طلا معامله می‌گردد. تناقضی که حاصل ناآشنایی کارشناسان با زیست ‌نوع‌های گیاهی است.

    صادرات، از کندو تا کد سامانه

    روال صادرات، به گفتهٔ او، شبیه مراسمی بوروکراتیک است و به گفته این کارآفرین یکی از چالش های صادرکنندگان عسل محسوب می شود:«پس از سفارش خارجی، تولیدی باید محصول را آماده کند، نمونه ‌برداری دامپزشکی انجام شود، نمونه‌ها پلمب و به اصفهان ارسال شود، آزمایش‌ها انجام و نتایج در سامانه بارگذاری شود. در بهترین حالت، این روند ده تا پانزده روز طول می‌کشد.اگر تعطیلی یا آلودگی هوا پیش بیاید، صادرات معلق می‌شود.

    در مواردی هم اختلاف بین نهادهای نظارتی—وزارت جهاد، دامپزشکی و اداره استاندارد— باعث توقف محموله‌ها می‌شود.
    با این حال، ایران به گفتهٔ جواهری توانسته به آمریکا، استرالیا و کشورهای خلیج فارس صادرات داشته باشد. فقط دروازه اروپا هنوز بسته مانده، چون میان قوانین ایران و اتحادیه اروپا در زمینهٔ تعیین باقیمانده سموم، همپوشانی وجود ندارد. از نگاه جواهری، ارگانیک بودن نه ابزار تبلیغاتی، بلکه «جوازی برای تنفس در بازار جهانی» است.

    تخفیف ۶۵ درصدی یعنی فاجعه

    در بخش دیگری از گفت ‌وگو، جواهری از بازار داخلی و رقابت ناسالم می‌گوید. به گفتهٔ او، مشاهده تخفیف ۶۵ درصدی در فروشگاه‌هایی چون دیجی ‌کالا نشانهٔ بحران است؛ چراکه حتی تولید کننده‌ای با زیرساخت واقعی، نمی‌تواند بیش از ۱۵ درصد تخفیف دهد. این اختلاف فقط می ‌تواند حاصل تقلب، یا رقیق‌ سازی عسل با شربت گلوکز صنعتی باشد.

    همزمان، جلسات تدوین استاندارد ملی، به تعبیر او، مملو از افرادی است که درک دقیقی از شاخص‌های فنی ندارند. «وقتی کسی نمی‌داند ساکارز کنار ذاتاً بالا است، چطور می‌خواهد برایش حد مجاز تعیین کند؟» همین خطاها باعث شده معیارهای کنترل کیفیت در ایران با معیارهای بین‌المللی ناسازگار باشد.

    عسل همانند میوه است

    یکی از استعاره ‌های جواهری دقیق و تلخ است: «عسل مثل میوه است، ولی قیمتش از نرخ ارز دستور نمی‌گیرد، از سخاوت آسمان می‌گیرد.اگر بارندگی زیاد باشد، گل ‌دهی و برداشت افزایش می ‌یابد و قیمت پایین می‌ماند؛ اگر خشکسالی شود، برداشت کاهش و قیمت بالا می‌رود. اما برخلاف کالاهای بورسی، عسل هیچ‌ گاه پیرو نوسانات دلار نیست.این پیوند مستقیم میان تولید و طبیعت، باعث می‌شود زنبورداران حتی در بازار سودآور، استمرار کاری ساده نداشته باشند.»

    زنبور، ستون زنده کشاورزی

    در بخشی از روایت، او خاطره‌ای از دوران کودکی خود بازگو می‌کند: «زمانی ما زنبورهای ‌مان را به مزارع آفتابگردان می‌بردیم و بابت هر کندو پول می‌گرفتیم تا گرده‌افشانی کنند، اما امروز این چرخه کمرنگ شده و بیشتر زنبورستان‌ها پراکنده و بی‌نقشه‌ اند. جواهری زنبور را «گرده‌ افشان اصلی حیات خاک» می‌داند و معتقد است: ارزش اکولوژیک آن ده‌ها برابر ارزش مالی عسل است. در حالی که در بسیاری از کشورها، دولت بخشی از مالیات کشاورزان را به‌عنوان بهای «خدمات گرده‌افشانی» به زنبورداران برمی‌گرداند، در ایران هیچ مکانیزمی برای این جبران وجود ندارد.

    بسته‌بندی، ویترین هوش ملی

    این تولید کننده و صادرکننده عسل، می گوید: بخش جذاب تولید عسل را طراحی و بسته ‌بندی نمایان می کند. جواهری می‌افزاید: در صادرات به کشورهای عربی، کالایی که حس لوکس ندهد فروش ندارد. بنابراین طراحی، رنگ و حتی ضخامت شیشه بر اساس طعم و نوع گل انتخاب می‌شود. در هر بسته، شناسنامه‌ای وجود دارد که محل تولید، نوع گل، و نتایج دقیق آزمایشگاهی را درج کرده است. بدین‌ ترتیب خریدار خارجی می‌تواند دادهٔ علمی محصول را همان لحظه ببیند.

    وی هدف اصلی این طراحی را بازگرداندن شأن «عسل ایرانی» در قفسه‌های جهانی می داند، محصولی که از خوانسار می‌آید، اما جنس گفتارش از ژنو تا دبی فهمیده می‌شود و در دهان مشتری، این محصول تنها شیرینی نیست؛ تجربه‌ ای از طعم و سلامت است که با پژوهش آزمایشگاهی گره خورده است. او می‌گوید: اگر بخواهی تقلب کنی، راه ساده ‌تر از این نیست. ولی اگر بخواهی واقعی بمانی، باید از خاک و آب و آسمان و قانون مجوز بگیری و در این جمله، تمام چالش صنعت عسل ایران خلاصه شده است.

    نویسنده: شیوا براتیان
    برچسب ها

    بیشتر بخوانید

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *