زندگی در جریان است؛ چه بخواهیم و چه نخواهیم اما آیا ما زنگ هشدار ذهنمان را آنطور تنظیم کردهایم که از دیروز فاصله بگیریم؟ یا آنقدر در سر و صدای رسانهها غرق شدهایم که صدای درونیِ خود را نمیشنویم؟
به گزارش پایگاه خبری سپاهان خبر امروز بسیاری در هیاهوی زندگی، فقط نقش آدمکهایی بیهدف را بازی میکنند، به جای تاختن رو به جلو، در درشکههای فرسوده ذهنی جا خوش کردهاند و عقبماندگی خود را توجیه میکنند.
این در حالی است که ضرورت دارد رسانهها چراغ آگاهی باشند، رسانههایی که اغلب به سرگرمکنندههای سطحی بدل شدهاند. رسانهها نه دیکشنری عبرت از گذشتهاند و نه پرنده سبکبالی برای پرواز به آینده. بیشتر شبیه قفسهاییاند که ذهن را محدود و روح را بیرمق میکنند.
خب در این شرایط یک سوال مهمتر از اتفاقی که در حال رخداد است ظهور میکند؛ چرا باید نسل امروز به جای شور و حرکت، به آلزایمر مزمن احساسی دچار شود؟
چرا سرعت تکنولوژی بر عقل و منطق ما پیشی گرفته است؟
چرا به جای آگاهی، عادت به بیحوصلگی و فراموشی نصیبمان میشود؟
اگر رسانه رسالتش را گم کند و انسانها حواسشان از خودشان پرت شود، دیگر نه تعالی حاصل میشود و نه آیندهای روشن؛ فقط روزمرگی است که در هیاهوی بیپایان تکرار میشود. آنچه که در حال تجربه کردن آن هستیم.







دیدگاهتان را بنویسید