×
×

نامه گالانت چه پیامی دارد؛
سند استیصال صهیونیست‌ها

  • کد نوشته: 32842
  • 25 تیر 1404
  • ۰
  • اواخر هفته گذشته برخی رسانه‌ها از نامه‌نگاری یوآو گالانت، وزیر دفاع پیشین رژیم صهیونیستی، به رهبر معظم انقلاب خبر دادند. وی در این نامه از رهبر جمهوری اسلامی ایران خواسته است جنگ با اسرائیل را متوقف کند.
    سند استیصال صهیونیست‌ها
  • اواخر هفته گذشته برخی رسانه‌ها از نامه‌نگاری یوآو گالانت، وزیر دفاع پیشین رژیم صهیونیستی، به رهبر معظم انقلاب خبر دادند. وی در این نامه از رهبر جمهوری اسلامی ایران خواسته است جنگ با اسرائیل را متوقف کند.

    نویسنده با لحن محتاطانه اما صریح، به مرور تحولات منطقه در سال‌های اخیر پرداخته و مدعی شده است که جمهوری اسلامی ایران طی دهه‌های گذشته تلاش کرده است ساختاری منطقه‌ای از گروه‌های هم‌پیمان و نیابتی شکل دهد که وی آن را «حلقه آتش» نامیده است.

    به گزارش پایگاه خبری سپاهان خبر همچنین گالانت در نامه خود با لحنی تهدیدآمیز، شکست برنامه‌های راهبردی ایران را یادآور شده و نسبت به ادامه مسیر هسته‌ای تهران هشدار داده است. در نهایت می‌خواهد که رهبر ایران میان ادامه جنگ و بازگشت به رفاه مردم ایران یکی را انتخاب کند.

    روی آوردن صهیونیست‌ها به نبرد روایت‌ها و تغییر میدان بازی

    نامه گالانت نشانه پایان جنگ نیست؛ بلکه آغازی است برای نبردی پیچیده‌تر در عرصه معنا. تحلیل محتوای نامه نشان می‌دهد با یک عملیات روانی تمام‌عیار مواجه‌ایم. رژیم صهیونیستی پس از شکست در جنگ ۱۲ روزه و محکومیت‌های بین‌المللی، به جنگ روایت‌ها روی آورده و صحنه نبرد را از زمین به ذهن‌ها منتقل کرده است.

    در این راستا، اسرائیل تلاش می‌کند با مصادره معنایی مفاهیمی چون امنیت، عقلانیت و بازدارندگی، خود را مدافع نظم و ایران را عامل بحران معرفی کند. این همان تکنیک تغییر معناست؛ روشی که در آن تجاوز به‌عنوان پیشگیری و اشغال به‌عنوان دفاع تفسیر می‌شود. توجه داشته باشیم که گالانت در این نامه به‌طور مکرر بر قدرت اطلاعاتی اسرائیل تأکید کرده و تصویری فراواقع‌گرایانه از اشراف اطلاعاتی ارائه می‌دهد؛

    ادعای رصد تمام تحرکات، اشراف کامل به ساختار تصمیم‌گیری ایران و حتی دانستن تصمیم‌ها پیش از اتخاذ آن‌ها. این تصویرسازی در واقع معادل روانی همان توصیفی است که در تحلیلی دیگر از آن به‌عنوان «عقاب آسمان و شیر زمین» یاد شده است؛ تصویری اغراق‌آمیز از توانمندی اسرائیل.

    ستایش رهبر انقلاب در لایه‌های پنهان نامه

    نامه وزیر دفاع پیشین رژیم صهیونیستی، با وجود ادعای تهدید و ارعاب رهبر معظم انقلاب اسلامی، در لایه‌های پنهان خود ستایشی ناخواسته از رهبری حکیمانه و مدیریت بی‌نظیر ایشان است. گالانت در نامه خود ادعا می‌کند که «نزدیک به سه دهه، رهبری آیت‌الله خامنه‌ای را از نزدیک مطالعه کرده» و هر گام و تصمیم ایشان را زیر نظر داشته است.

    وی با این ادعا قصد دارد قدرت اطلاعاتی و نظامی رژیم صهیونیستی را به رخ بکشد اما ناخواسته به عمق نفوذ و تأثیرگذاری رهبر انقلاب در معادلات منطقه‌ای و جهانی گواهی می‌دهد. این اعتراف که از قلم یک دشمن دیرینه صادر شده، سندی است بر جایگاه بی‌بدیل آیت‌الله خامنه‌ای به‌عنوان محور مقاومت و هدایتگر جبهه‌ای که سال‌ها در برابر زیاده‌خواهی‌های صهیونیسم و استکبار جهانی ایستادگی کرده است.

    همچنین گالانت در نامه خود با اشاره به شبکه‌ای از گروه‌های هم‌پیمان ایران که آن را «حلقه آتش» نامیده، به موفقیت استراتژیک آیت‌الله خامنه‌ای در ایجاد یک جبهه متحد و قدرتمند علیه رژیم صهیونیستی اعتراف می‌کند.

    اعتراف ناخواسته به شکست‌های اسرائیل

    نامه فوق در فرامتن خود اعترافی به ناکامی عمیق اسرائیل در عرصه نظامی، اطلاعاتی و ایدئولوژیک است. تکیه برنامه‌ریزی از سوی یک ژنرال باسابقه، نه نشانه بلوغ سیاسی بلکه نمایانگر سردرگمی در میدان نبرد است.

    در یک اصل بدیهی نظامی، فرمانده‌ای که در میدان نبرد موفق باشد، مسیر را با تثبیت دستاوردهای جنگی و ادامه عملیات‌های تکمیلی می‌پیماید، نه با نامه‌نگاری به دشمن خود. جالب آن است که گالانت در ادامه نامه و برخلاف ابتدای آن، صراحتاً از نگرانی نسبت به توان ایران در بازسازی توان موشکی، هسته‌ای و نوسازی محور مقاومت سخن می‌گوید. اگر صهیونیست‌ها واقعاً به پیروزی در این جنگ باور داشتند، نگرانی نداشتند.

    در انتهای نامه نیز می‌بینیم کسی که تا پیش از این مدافع عملیات پیش‌دستانه علیه ایران بود، عملاً اعتراف می‌کند که جنگ نظامی دیگر راهگشا نیست و به‌طور غیرمستقیم مسیر «مذاکره» را پیشنهاد می‌دهد؛ مسیری که از دل یک نامه رسمی بیرون می‌آید، نه از سلاح یا سامانه گنبد آهنین. گرچه گالانت این تغییر را در قالب تحلیل‌های راهبردی می‌پیچد، اما پیام واقعی نامه درماندگی و اعتراف به ناتوانی است. پیشنهاد مذاکره در این نامه نه به‌عنوان راه‌حل، بلکه به‌عنوان پناه بردن به ابزارهای دیپلماتیک تلقی می‌شود.

    نویسنده: مریم عمادی

    دسته بندی مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *