سریال های رمضانی تا امروز در جذب مخاطب ناتوان بودند

برنامه محفل و زندگی پس از زندگی

به گزارش سپاهان خبر، در همین چند روزی که از ماه مبارک می‌گذرد برنامه‌های «محفل» شبکه سه و «زندگی پس از زندگی» شبکه چهار در صدر بازدید مخاطبین بوده اند. «محفل» با رقمی حدود ۵۸۰ هزار و «زندگی پس از زندگی» با عددی نزدیک به ۴۶۰ هزار بازدید توانسته اند بیشترین میزان مخاطب را داشته باشند. برنامه «محفل» در چند سال اخیر جای «ماه عسل» را پر کرده است و هر سال هم با ایده‌های جدید، تغییر برخی کارشناسان و تنوع در طراحی‌ها و سوژه‌ها سعی کرده است جایگاه خود را حفظ کند. امسال هم یکی از این تغییرات کارشناسی افغانی الاصل بود که در انگلیس تحصیل و فعالیت کرده است و در این چند روز قرائت و خوانش قطعاتی به زبان‌های مختلف عربی، هندی و … توسط وی مورد توجه قرار گرفت. ترانه معروف جیپسی کینگ هم از جمله همین قطعات بود که توسط او در برنامه خوانده شد.
طرفداران پر و پا قرص

در میان این پربیننده ها «زندگی پس از زندگی» هم هنوز طرفداران پر و پا قرص خود را دارد و رویکردش در دعوت از مهمانان خاص که تجربه‌های نزدیک به مرگ داشته اند باعث شده است که همچنان برنامه‌ای منحصر به فرد و متفاوت به آنتن برسد. این ۲ برنامه با اختلاف از دیگر برنامه‌ها، در صدر قرار گرفته اند.

تعریف زندگی در خلال سکانس‌ها

سریال «ذهن زیبا» نیز از شبکه یک پخش می‌شود و داستانی درباره یکی از دانشمندان کشور یعنی پرفسور حسین بهاروند دارد. این مجموعه فضایی روایی از زاویه شخص اصلی قصه دارد و خود بهاروند با بازی امیرعلی دانایی قصه زندگی اش را تعریف می‌کند. شروع قصه البته با حضور شخصیت اصلی سریال به همراه دخترش در یک روستاست و بعد با فلاش بک به زمان تولد او در دهه ۵۰ می‌رویم و او در خلال سکانس‌هایی که از تولدش در بیمارستان می‌بینیم، توضیح می‌دهد که به دلیل به دنیا آمدن در روز عاشورا نامش را حسین گذاشته اند. قسمت‌های اول سریال همچنان کودکی این دانشمند را نشان می‌دهد و اینکه چطور مثلاً در کودکی سعی کرده اشت روی پای خود بایستد و فروشندگی کند. سریال گاهی هم فلاش فوروارد به زمان حال دارد و دوباره زندگی گذشته پرفسور بهاروند را نشان می‌دهد. قسمت‌های اول سریال شروعی متوسط دارد و هنوز باید دید قصه با چه فراز و فرودی مواجه می‌شود.

قصه با ورود زنی به ایران شروع می‌شود

سریال «مرهم» شبکه دو نیز ، موضوع خاص تری دارد و شاید به لحاظ فضاسازی کمتر در تلویزیون چنین شخصیت‌ها و ماجراهایی را شاهد بوده ایم. قصه با ورود زنی به ایران شروع می‌شود و چالش‌هایی را می‌بینیم که قرار است به نوعی قوانین کشور را هم نشان دهد. مثلاً زن در بدو ورود به ایران شکلات‌هایی را به همراه دارد که برایش چالش می‌شود؛ شکلات‌ها الکلی هستند و مأموران بعد از صحبت و رایزنی و مشورت با مافوق صرفاً شکلات‌ها را از او گرفته و اجازه می‌دهند که ورودی بدون مشکل داشته باشد. او یک سگ هم همراه خود دارد که در قسمت‌های اول چالش او را برای ورود به مکان‌های عمومی به ویژه در شهر مذهبی ای مثل قم نشان می‌دهد. سریال البته غیر از موقعیت‌های این چنینی برخی شخصیت‌ها را هم با همان کلیشه‌های مرسوم ترسیم می‌کند. این سریال در حال حاضر با چند هزار ویو کمتر از ۲ سریال دیگر در رتبه سوم سریال‌ها قرار دارد.

تنها کمدی این شب‌های تلویزیون

سریال شبکه سه که تنها کمدی این شب‌های تلویزیون است «بدل» نام دارد و کاری از علیرضا مسعودی است. سریالی که در بهار همین امسال ابتدا روی آنتن رفت و بعد به دلیل حوادث مختلف پخش آن ادامه نیافت. شروع این سریال هم افتتاحیه‌ای متوسط داشت و البته دوز کمدی و فضای مفرح سریال در قسمت‌های بعد به تدریج پررنگ‌تر شد. شروع سریال با کنکاش درباره خانواده رضا عطاران همراه است و شخصیت‌هایی در قصه در مواجهه با دیگران از این خانواده پرس و جو می‌کنند. شروعی که به نوعی معرفی شخصیت‌های سریال و به ویژه خانواده رضا عطاران هم تست. این سریال با اختلاف ۱۰۰ هزار تایی رتبه اول سریال‌ها را دارد و بیش از ۲۶۰ هزار مخاطب در تلوبیون داشته است.