این روزها و در روزهای برگزاری در فضایی آکنده از نور، صدا، و درخشش جزئیات، آموزشگاه پارتاک میزبان ایونتی متفاوت با عنوان «راز دست» بود؛ رویدادی که نهفقط یک نمایشگاه جواهرات دستساز، بلکه تبلوری از دستانی بود که روایت میکنند، میسازند، و معنا میآفرینند.
به گزارش پایگاه خبری سپاهان خبر در «راز دست»، آنچه در نگاه اول خودنمایی میکرد، صرفاً زیورآلات نبود؛ بلکه روحی بود که در هر قطعه دمیده شده بود. هر انگشتر، گردنبند یا گوشواره، نه فقط ترکیبی از فلز و سنگ، بلکه حامل روایت یک تجربهی زیسته، یک خیال هنرمندانه، یا یک خاطرهی ماندگار بود. اینجا جواهرات نهفقط زینت جسم، که گواهی بودند بر خلاقیت انسانی، بر توان خلق زیبایی از هیچ، و بر ظرفیت نهفته در دستهایی که میتوانند اقتصاد را نیز به حرکت درآورند.
از کارگاه تا بازار؛ جایی که هنر به اقتصاد پیوند میخورد
جواهرسازی دستی، هنری است که هم به سنت متکی است و هم به نوآوری. در ایونت «راز دست» این پیوند بارها و بارها دیده میشد؛ برخی آثار ریشه در نقش و نگارهای کهن ایرانی داشتند و برخی دیگر مدرن و فرمیستی، در جستوجوی زبان تازهای برای بیان. اما نقطهی مشترک تمام این آثار، قابلیت فروش، تولید ارزش اقتصادی و تجاریشدن آنها بود.
در زمانهای که بازار کار و اشتغال با چالشهای فراوانی روبهروست، چنین رویدادهایی یادآوری میکنند که هنر، فقط یک دلبستگی شخصی نیست؛ بلکه میتواند منبع درآمد، استقلال مالی و مسیر حرفهای قابل اتکا باشد. هنرمندانی که آثار خود را در «راز دست» به نمایش گذاشتند، اغلب خود بنیانگذار برندهای کوچک اما باهویت بودند، و بسیاری از آنها از مسیر آموزشگاهی چون پارتاک پا به این عرصه گذاشته بودند.
ایونت بهنوعی جشن مهارتآموزی و تحقق خلاقیت بود؛ تاییدی بر اینکه دستساختهها نه تنها در جهان اشباعشدهی تولید انبوه فراموش نمیشوند، بلکه به واسطهی اصالت و یگانگیشان، بیش از پیش مورد توجه قرار میگیرند. مشتری امروز بهدنبال چیزی فراتر از زرقوبرق است: او بهدنبال داستان است، لمس دست هنرمند، و اطمینان از یکتایی چیزی که میخرد.
یک تجربهی چندوجهی
نکتهی درخشان دیگر «راز دست» نحوهی برگزاری آن بود. از انتخاب فضای نمایش گرفته تا شیوهی چیدمان آثار، همهچیز با دقت و سلیقه طراحی شده بود. بازدیدکنندهها میتوانستند مستقیماً با سازندگان گفتگو کنند، دربارهی فرایند خلق بپرسند و حتی بعضاً سفارشهای خاص بدهند. این رابطهی بیواسطه میان هنرمند و مخاطب، حسی از احترام متقابل و درک دوسویه پدید میآورد که در نمایشگاههای تجاری مرسوم بهندرت دیده میشود.
فراتر از نمایش، نزدیک به آینده
ایونت «راز دست» فقط یک رویداد نبود؛ بیانیهای بود در دفاع از جایگاه هنرهای دستی در عصر دیجیتال. گواهی بود بر اینکه «ساختن با دست»، نهتنها هنوز زنده است، بلکه میتواند آیندهساز باشد. هنری که بتواند درآمدزا باشد، مهارتی که بتواند به اشتغالزایی کمک کند، و فرهنگی که ریشهدار باشد اما بهسوی نوگرایی گام بردارد، همان چیزی است که امروز بدان نیاز داریم.
با نگاهی به فضای این رویداد و آثاری که در آن به نمایش درآمد، میتوان امیدوار بود که راز دست، نه فقط نام یک ایونت، که آغازی باشد برای جنبشی تازه در پیوند هنر، اقتصاد و آموزش. پارتاک در این مسیر، نقشی مؤثر بازی کرده و بیتردید، برگزاری چنین رویدادهایی میتواند نهفقط هنرمندان جوان را دلگرم، بلکه مسیرهای تازهای برای توسعهی فرهنگ و کارآفرینی در ایران هموار کند.
دیدگاهتان را بنویسید