×
×

زاینده رود؛ روایت آب و زندگی بود
حیات در هجمه بحران‌های پایدار!

  • کد نوشته: 33606
  • 06 مرداد 1404
  • ۰
  • زاینده رود، از دیرباز روح و شاهرگ حیاتی فلات مرکزی ایران بود؛ رودی که با جریان خود سرزمین اصفهان و پیرامونش را به باغ و بستانی سرسبز و معتدل تبدیل کرده بود.
    حیات در هجمه بحران‌های پایدار!
  • زاینده رود، از دیرباز روح و شاهرگ حیاتی فلات مرکزی ایران بود؛ رودی که با جریان خود سرزمین اصفهان و پیرامونش را به باغ و بستانی سرسبز و معتدل تبدیل کرده بود.

    به گزارش سپاهان خبر; این رودخانه نه تنها تأمینکننده آب کشاورزی و شرب بود بلکه نماد حیاتی تمدن، فرهنگ و اقتصاد منطقه به شمار میرفت. اما متأسفانه در چهار دهه اخیر، زاینده رود درگیر بحرانی عمیق شده که محصول سوءمدیریت منابع، فشار برداشتهای غیرمجاز و توسعه بدون برنامه است، بحرانی که به تدریج این رودخانهی سرشار از حیات را به بستر خشکی مبدل کرده است. در این گزارش، با نگاهی علمی و کارشناسانه به تاریخچه، روند توسعه بیضابطه و نحوه مدیریت منابع آبی زاینده رود، پیامدهای بحران و چشمانداز احیای این رود را واکاوی میکنیم.

    تاریخچه زاینده رود؛ از رودخانه زندگی تا نقطه بحران

    به گزارش پایگاه خبری سپاهان خبر زاینده رود که در لغت به معنی «زاینده» یا «زندگی بخش» است، بزرگترین رودخانه فلات مرکزی ایران به طول تقریبی ۴۰۰ کیلومتر محسوب می‌شود که از رشته کوههای زاگرس در استان چهارمحال و بختیاری سرچشمه میگیرد.

    این رود از دیرباز شاهد شکل گیری تمدن های بزرگ و جامعه های کشاورزی بوده که به واسطه خاک حاصلخیز و آب فراوان آن امرار معاش می کردند. پل های تاریخی نظیر سی و سه پل، خواجو و مارنان، یادگاران فرهنگ تاریخی اصفهاناند که نشانه اهمیت بی بدیل این رودخانه در توسعه شهری و فرهنگی منطقه است.

    تقسیمات آب بر اساس طومار شیخ بهایی که در دوره صفوی تنظیم شده بود، نمونه نظاممند مدیریت پایدار آب زاینده رود است؛ تقسیماتی که با در نظر گرفتن مکانیسمهای طبیعی و حقوق روستاها و باغها، حکایت از تعادل ساختیافته بهرهبرداری از این منبع ارزشمند دارد.

    اما همین تعادل تاریخی طی چند دهه اخیر به دلیل توسعه نابهنجار و کشاورزی بیضابطه به مخاطره افتاده است.

    چالش های مدیریت؛ توسعه بدون برنامه و پیامدهای آن

    از دهه ۱۳۶۰ به این سو، تحت تأثیر سیاستهای خودکفایی غذایی، توسعه کشاورزی در مناطق بالادست نظیر چهارمحال و بختیاری، سمیرم و فریدونشهر افزایش چشمگیری پیدا کرد. متأسفانه این توسعه بدون انجام ارزیابیهای زیستمحیطی و مطالعات جامع همراه بود. حفر چاههای غیرمجاز، پمپاژ غیرقانونی آب و تبدیل مراتع به باغات وسیع میزان برداشت از منابع آبی زاینده رود را به شدت بالا برد.

    مهدی طغیانی، نماینده مردم اصفهان در مجلس، تصریح میکند که «مدیریت نادرست منابع آب و صدور مجوزهای بدون دقت در مناطق بالادست، یکی از عوامل اصلی نابودی زمینهای مرغوب پاییندست زاینده رود است.» وی با اشاره به تضاد منافع استانی و فقدان هماهنگی بین استانهای بهرهبردار، هشدار میدهد که «وقتی آبی نیست، چگونه مجوزهای کشاورزی و تسهیلات بانکی صادر میشود؟»

    این روند باعث شده تا جریان طبیعی رودخانه به طرز محسوسی کاهش یابد، بهگونهای که نواحی پاییندست، شامل مناطقی مانند فلاورجان، مبارکه و خمینیشهر، با خشکسالی و فرونشست زمین روبهرو شوند. در این مناطق، کشاورزان به دلایل زیستی و اقتصادی مجبور به مهاجرت شدهاند که از نگاه کارشناسان، نشاندهنده بحران عمیق محیطزیستی و اقتصادی در منطقه است.

    پیامدهای زیست محیطی و اقتصادی بحران زاینده رود

    براساس گزارش مرکز تحقیقات آب وزارت نیرو در سال جدید، سالانه افت سطح آبهای زیرزمینی در دشت اصفهان حدود ۲۰ تا ۲۵ سانتیمتر برآورد شده است که این موضوع به بیثباتی ساختار خاک و فرونشست زمین منتهی میشود. این پدیده خسارات جبرانناپذیری به کیفیت خاک و توان کشاورزی منطقه وارد کرده است.

    آمارها نشان می دهد که حداقل ۱۰۰ پرونده تخلف مربوط به برداشتهای غیرمجاز آب ثبت شده که شامل روشهایی نظیر «تلهگذاری برای آب»—حفر کانالهای مخفی و موانع دستساز برای هدایت غیرمستقیم آب به مزارع خاص—میشود. این اقدامات نه تنها منابع آبی را تخریب کرده بلکه منجر به تشدید منازعات بین روستاییان و کشاورزان پاییندست شده است.

    بر اساس اظهارات کارشناسی مثل امیرحسین نعمتی، پژوهشگر اقتصادی حوزه آب و منابع طبیعی، «بحران آب کنونی تنها محصول خشکسالی و تغییرات اقلیمی نیست، بلکه نتیجه مستقیم سیاستهای غلط حکمرانی آب است.» وی معتقد است که تأکید افراطی بر خودکفایی کشاورزی به قیمت توسعه صنایع آببر در مناطقی با منابع محدود مانند اصفهان و یزد، منابع آبی کشور را به وضع کنونی رسانده است. بهزعم او، این سیاستهای بدون توجه به ظرفیتهای زیستمحیطی و علمی، تشدید بحران آب را به همراه داشته اند.

    چشم انداز احیا؛ راه حل در همگرایی و مدیریت علمی

    با آغاز به کار دولت جدید، امیدها برای بازنگری و اصلاح سیاستهای آبی کشور افزایش یافته است. اما تجربه نشان داده که بدون همبستگی ملی، هماهنگی بین استانی، شفافیت در صدور مجوزها و برخورد قاطع با تخلفات، بحران زاینده رود قابل حل نخواهد بود. کارشناسان محیط زیست بر این باورند که احیای زاینده رود نیازمند یک برنامه جامع علمی است که صرفاً شامل احیای رودخانه نباشد، بلکه حفاظت از منابع خاک، تنوع زیستی و اقتصاد منطقه را در بر گیرد.

    دکتر «حسین احمدی»، استاد دانشگاه علوم محیط زیست در اصفهان، در گفت‌وگو با سپاهان خبر گفت: «برای برونرفت از بحران زاینده رود، باید تغییرات بنیادین در مدیریت منابع آب به ویژه رویکرد جامع مبتنی بر پایدارسازی اکوسیستمهای رودخانهای و محافظت از سفرههای آب زیرزمینی صورت گیرد. این امر تنها با بهرهگیری از فناوریهای نوین پایش و مطالعات دقیق امکانپذیر است.» وی همچنین بر ضرورت بازنگری سیاستهای کشاورزی و اصلاح نظام تخصیص آب تأکید کرد.

    در نهایت، زاینده رود همانند روزهای پرآب و ثمربخش گذشته خود به توسعه پایدار، عدالت زیستمحیطی و نگاه علمی به منابع آب نیاز دارد. اگر امروز همت ملی برای اصلاح و بازسازی این رودخانه به کار گرفته نشود، فردا دیر خواهد بود و این نماد زنده زندگی در قلب ایران تنها خاطرهای تلخ باقی خواهد ماند.

    نویسنده: آزاده سلیمان نژاد
    برچسب ها

    دسته بندی مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *