رسالت کار ژورنالیستی مان ایجاب کرد تا با چشم پوشی نسبت به دوئل سرخابی ها عازم نقش جهان شویم . سرمای استخوان سوز پاییزی مجابمان کرد با تجهیزات گرمایشی با کلاه خود حفاظتی و موتور سیکلت مان عازم استادیوم بزرگ شهر شویم . در ابتدای نیروی حفاظتی اداره ورزش و جوانان مانع ورود مان شد مبنی بر اینکه چرا آی دی کارت آت مربوط به سنوات قبل است ؟ در پاسخ چه جوابی داشتیم به مامورمعذور؟
به گزارش سرویس ورزش پایگاه خبری سپاهان خبر جز اینکه به وی گفتیم ، سازمان محترم لیگ تازه در هفته های انتهایی یادش می آورد که باید برای عکاسان و خبرنگاران لیگ برتر «ای دی کارت» صادر کند. به این ترتیب عبور از فیلترینگ اول ختم به خیر شد. در آنسو تعدادی موتور سوار «غیر» براحتی موتورهای خود را آنطرف نرده ها پارک کردند .نوبت به ما که رسید هزاران قانون جلوی مان ردیف شد . یاد ضرب المثلی افتادم که می گفت ؛ توی این دوره و زمونه «زگهواره تا گور پارتی بجوی » وگرنه کلاهت پس معرکه است.
از فیلتر دوم هم که رد شدیم برای ورود به جایگاه خبرنگاران متاسفانه یا خوشبختانه! آسانسورهای ورزشگاه به اصطلاح مدرن نقش جهان را بر روی خبرنگاران و عکاسان مسدود کردند، شاید دیوار کوتاه تر از ما پیدا نکردند. هرچه بدبیاری است برای قلم بدستان است، براستی چرا ؟ پله های پرشمار را طی طریق کردیم تا رسیدیم به جایگاه خبرنگاران. وا ویلا یکی از دو سه از همکاران ماسک بر دهان خود گذاشتند. نکند ما هم دچار آنفولانزای پر معرکه تیغی شویم. کلاه کاپشن خود را بر سر نهادیم و سرما را به جان خریدیم تا روی سکوهای سرد بیرون از جایگاه نظاره گر شاگردان پیروز و محرم شویم.
در ضلع شمالی ورزشگاه آنهم در طبقه فوقانی بانوان دو آتیشه سپاهانی را دیدیم که یکصدا سپاهان و حاج صفی را تشویق می کنند که «حاج صفی تیم ملی حقته»، تا حدودی سرمای جانسوز را فراموش کردیم . در عجب بودم که چرا این بانوان علاقه مند در ضلع شمالی ترین استادیوم نقش جهان قرار گرفتند. حتما می خواستند صدایشان به دیگران نرسد! شاید برای فدراسیون فوتبال افت دارد که علاقه مندان بانو دیده و شنیده بشوند!
نیمه اول : سپاهانی ها میانه را سپردند به جوانان جویای نام فجر
تیم یکدست و تازه لیگ برتری فجر در این فصل با افکار پیروز قربانی آنقدر خوب کار کرده بود که نگارنده تمام قد آن را دنبال می کرده و می کند. در وقت اول وقتی سپاهانی ها میانه زمین را سپردند به جوانان جویای نام فجر، دلمان یهویی ریخت که همین معضل را وقتی از سرمربی سپاهان سوال کردم، تایید کرد.
اطاله کلام نشود، در نیمه اول گلی نشکفت و دو تیم رفتند برای استراحت.
نیمه دوم : وقتی آقا محرم گویی در رختکن حسابی از خجالت بازیکنان درآمد
آقا محرم گویی در رختکن حسابی از خجالت بازیکنان درآمده بود. پسران نوید کیا با پاسهای کوتاه کوتاه و تعویض بموقع بازی و حرکات بیشمار بدون توپ بازیکنان عرصه را بر روی یاران زحمتکش فجر تنگ کردند تا مهاجم بالا بلند فرانسوی سپاهان اولین گل مسابقه را به ثمر برساند. فشارها و یورش های بیشمار طلایی پوشان آنقدر دفاع فجر را مرتکب اشتباه کرد تا اینکه محمد عسگری اردوی شاد سپاهانی ها را غرق در شادی کرد. اکنون سپاهان و محرم در صدر جدول تکیه زدند و توقعات را بالا بردند. اندک تماشاگرانی که در ابتدای فصل مخالف حضور سرمربی محبوب بر روی نیمکت تیم سپاهان بودند، حالا ماست های خود را کیسه کردند .
سرمربی فجر که آینده روشنی در امر سرمربیگری فوتبال دارد و تیم تازه لیگ برتری فجر را در کمر شکن جدول نگه داشته بی پروا می گوید؛ زورمان به تیم پر مهره و متمول سپاهان نرسید. وقتی ضرب و زورمان به تیم مدعی سپاهان با این همه امکانات نمی رسد گلهای زشت می خوریم (البته اگر می گفت گل مفت بهتر بود).
به هر روی پیروز قربانی کور سوی امید در دل هواداران فجر را اینطور زنده نگه داشت که در آینده و تعطیلات نیم فصل جبران کند .
آقای نوید کیا هم که با تاخیر روبروی خبرنگاران نشست عملکرد اولیه تیمش را ضعیف توصیف کرد اما در نیمه دوم با صحبتهایش وضع تیمش را دگرگون کرد که نتیجه اش پیروزی دو بر صفر بود . تازه این در حالی بود که آقا محرم ، عملکرد مهاجم فرانسوی سپاهان (کریولی ) را نیز قابل قبول دانست .
سپاهان با این پتانسیل به نظر نگارنده باید افق های روشن در لیگ نخبگان آسیا را در نظر بگیرد .رقابت در لیگ دسته اول آسیا برای سپاهان افت محسوسی دارد؛ «عاقل آنست که اندیشه کند فردا را».
سرمربی سپاهان با ضرس قاطع گفت که این جایگاه نتیجه حمایت دکتر سعید زرندی مدیر عامل کارخانه فولاد مبارکه است .پس مدیر عامل و هیات مدیره باشگاه سپاهان کشک؟ یعنی آنان قدر دان تشکر خشک و خالی از جانب سرمربی محبوب نبودند ؟ بی انصاف اگر نداند انصاف چیست ، انصاف داند که بی انصاف کیست .
این بود توصیف یک رویداد در لیگ برتر ،از نقش جهان تا حافظیه ،از سر دلسوزی و خیرخواهی و بی ریا .به مذاق خوش بیاد یا خیر .
بدرود تا بعد ....











دیدگاهتان را بنویسید