در ماجرای برخورد قضایی با برخی عوامل برنامههای اینترنتی «عشق ابدی» و «زن روز»، مسئله فقط یک اقدام تنبیهی نیست. این دو برنامه در فضای سرگرمی دیجیتال ایران، عملاً در حوزههایی قدم گذاشتند که در بسیاری از نظامهای حقوقی دنیا بهشدت تنظیمگری میشود؛ مخصوصاً وقتی موضوع نوجوانان، خانواده و استانداردهای اخلاق عمومی در میان باشد.
به گزارش پایگاه خبری سپاهان خبر; در برنامه «عشق ابدی»، الگوی ارتباطات آزاد، بدون تعهد و امکان ایجاد رابطه با چند نفر به شکل همزمان، عملاً مفهوم پایداری رابطه و وفاداری را کماهمیت میکند. این مدل سرگرمی، در بسیاری از کشورها از جمله ایالات متحده، کانادا، بریتانیا، فرانسه و آلمان حتی اگر پخش آن بطور کلی ممنوع نباشد، تحت محدودیت ردهبندی سنی قرار میگیرد.
برای نمونه، اکثر نسخههای خارجی برنامههای مشابه مانند Too Hot to Handle یا Love Island با رده سنی +۱۸ منتشر میشوند و پخش آنها برای نوجوانان ممنوع است و این درحالی است که برنامه مبتذلی چون عشق ابدی بدون هیچ محدودیتی و به راحتی در اختیار نوجوانان عزیزمان قرار میگیرد، زیرا محتوایشان «رفتارهای روابط نامتعارف»، «عینیتبخشی جنسی (sexual objectification)» و «ترویج روابط کوتاهمدت» تلقی میشود. چنین قالبی نه فقط از نگاه قانون ایران که در اصول ۱۰، ۲۱ قانون اساسی بر حمایت از خانواده تأکید دارد، بلکه حتی در استانداردهای بینالمللی تنظیمگری رسانه نیز در محدوده محتواهای حساس قرار میگیرد.
در «زن روز» نیز هرچند ظاهر برنامه مدلینگ و نمایش مد است، اما استفاده از پوششهای نامتعارف، رقابتهای توهینآمیز و رفتارهای تحقیرکننده، این برنامه را با همان چالش مواجه میکند که سازمانهایی مثل Ofcom در بریتانیا یا FCC در آمریکا بارها علیه آن هشدار دادهاند: وقتی برنامههای نمایشی برای جذب مخاطب از توهین، تحقیر، یا نمایش بدن استفاده کنند، باید بهطور جدی ردهبندی شده و دستکم برای نوجوانان محدود شوند. حتی در کشورهایی بسیار آزادتر در حوزه مد و سرگرمی، مانند فرانسه، نمایشهای واقعنمای تلویزیونی که تنش و توهین بین شرکتکنندگان را تشویق میکنند زیر فشار دائمی نهادهای تنظیمگر قرار دارند.
این نکته مهم است که هر دو برنامه علاوه بر محتوای تعارضآمیز با ارزشهای فرهنگی ایران، عملاً نوجوانان را هدف گرفته بودند؛ نسلی که بهطور طبیعی کنجکاو، تأثیرپذیر و گرسنه الگوسازی است. الگویی که این برنامهها ارائه میکنند، نه «موفقیت»، نه «پیشرفت فردی» و نه «رشد یادگیری» است؛ بلکه نوعی تنوعطلبی، رقابت سطحی، و جذابیتسازی از رفتارهای نامتعهدانه. در همه نظامهای حقوقی، از اسکاندیناوی تا ژاپن، وقتی محتوایی میتواند الگوی رابطه یا رفتار جوانان را مخدوش کند، قانونگذار وارد میشود؛ خواه با محدودیت سنی، خواه با الزام به ثبت مجوز، یا حتی برخورد قضایی.
بنابراین اقدام اخیر مراجع قضایی ایران را میتوان در چارچوب «تنظیمگری محتوا» دید؛ تلاشی برای جلوگیری از رواج الگوهایی که به باور قانونگذار، هم با هنجارهای اجتماعی ما ناسازگار است و هم میتواند به شکاف در بنیان خانواده و عواطف نوجوانان منجر شود. موج بزرگتر این داستان، پرسش قدیمیتری را روشن میکند: آینده محتوای دیجیتال چگونه باید تنظیم شود تا هم آزادی بیان حفظ شود، هم سلامت ذهنی و اخلاقی نسل جوان تحت فشار تبلیغات سرگرمیمحور قرار نگیرد.







دیدگاهتان را بنویسید