سیدحسین موسویان متخصص سیاستهای امنیتی خاورمیانه و هستهای در دانشگاه پرینستون و سخنگوی پیشین تیم مذاکرهکننده هستهای ایران در مقاله ای برای نشریه فارن پالیسی آمریکا با عنوان «توافق هستهای با ایران ممکن است — اما فقط اگر آمریکا از تاریخ درس بگیرد» نوشت:
من باور دارم تیم ترامپ میتواند در دیپلماسی با ایران موفق شود — اگر پنج اصل اساسی را بپذیرد:
۱. دیپلماسی، نه جنگ
جنگهای نافرجام آمریکا — از عراق تا افغانستان — میلیاردها دلار هزینه داشته و میلیونها نفر را نابود کرده است. جنگ با ایران به مراتب فاجعهبارتر خواهد بود. ترامپ باید از سیاست دوگانه «توافق یا جنگ» عبور کرده و به “دیپلماسی” بهعنوان تنها راه ممکن متعهد شود.
۲. دستورکار جامع
درچند دهه گذشته، ایران به تمام توافقات تکموضوعی با آمریکا پایبند بوده — از آزادی گروگانها گرفته تا همکاری علیه تروریسم در افغانستان پس از ۱۱ سپتامبر و برجام — در حالیکه آمریکا در تحقق وعدههایش ناکام بوده است. بنابراین، توافقات تکموضوعی ناپایدارند. درعین حال رسیدن به یک “توافق جامع” در زمان کوتاه واقع بینانه نیست. لذا آنچه اکنون نیاز است، یک “نقشه راه مرحلهای” با اجرای گام به گام با اولویت موضوع هستهای است که زمینه را برای گفتگو در سایر حوزهها فراهم کند.
۳. یک توافق هستهای واقعبینانه
توافق هستهای باید مبتنی بر حقوق و مسئولیتهایی باشد که در پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) تعریف شدهاند. ایران باید در ازای پذیرش اقدامات راستیآزمایی قوی — از جمله اجرای پروتکل الحاقی و کد اصلاحشده ۳.۱ — از منافع صلحآمیز انرژی هستهای برخوردار باشد. همچنین، ایران میتواند در نظر بگیرد که سطح غنیسازی خود را از ۶۰ درصد به زیر ۵ درصد کاهش دهد و برخی از مفاد زمانی برجام (غروب آفتاب) را تمدید کند — از جمله درمورد بازفرآوری اورانیوم.
برای تامین تمایل ترامپ به یک توافق تاریخی که به نام او ثبت شود، ایالات متحده و ایران میتوانند یک توافقنامه دوجانبه امضا کنند که درآن ایران متعهد شود یک «کشور غیرهستهای» باقی بماند. در مقابل، ایالات متحده باید همه تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای ایران را لغو کند. تصویب این توافق توسط کنگره آمریکا و مجلس شورای اسلامی میتواند پایداری آن را تضمین کند.
۴. کاهش تنشهای منطقهای
ایالات متحده و ایران در مسائل منطقهای نیز دو کشور تاثیرگذارند و لذا بهتر است وارد تعامل شوند. آنها باید منافع مشروع یکدیگر را به رسمیت بشناسند، درباره موضوعات مورد اختلاف مذاکره کرده و در زمینه مسائل دارای منافع مشترک همکاری کنند. علاوه بر این، توقف تنشهای نظامی بین ایران و اسرائیل، بر مبنای منشور سازمان ملل، اقدامی اساسی خواهد بود. توافق هستهای باید بهعنوان سکوی پرتابی برای گفتوگوهای امنیتی گستردهتر و سودمند برای هر دو طرف عمل کند.
۵. همگرایی اقتصادی
“صلح پایدار” به منافع اقتصادی متقابل وابسته است. روابط تجاری میان ایران و آمریکا میتواند به صدها میلیارد دلار در سال برسد. چنین همگراییای، دستاوردهای دیپلماتیک را تثبیت کرده و به تقویت میانهروی در هر دو کشور کمک خواهد کرد.
تحقق هیچکدام از این موارد آسان نخواهد بود. اما دستیابی به توافق ممکن است، و این توافق میتواند به نتایج مثبت دیگری در منطقه منجر شود. حل چهار دهه تنش بین ایران و همسایگان عرب آن نیز به همان اندازه حیاتی است. چارچوب امنیتی منطقهای — از طریق گفتوگوی هشت کشور حوزه خلیج فارس — میتواند با میزبانی دبیرکل سازمان ملل و پشتیبانی اعضای دائم شورای امنیت آغاز شود.
تنها از راه دیپلماسی، اعتمادسازی و احترام متقابل میتوان به یک معماری امنیتی پایدار در منطقه دست یافت./ خبرآنلاین
دیدگاهتان را بنویسید