پلتفرم استارنت با انتشار سریال «جزر و مد» به کارگردانی محمدحسین لطیفی، دومین تولید اختصاصی خود را پس از «کنکل» رونمایی کرد. این مجموعه که با مدل پخش هفتهای دو قسمت (یکشنبه و سهشنبه) راهی بازار شده، از نخستین روز انتشار با واکنشهای متفاوت مخاطبان و منتقدان مواجه شد.
چالش بازگشت به شبکه خانگی پس از یک دهه
به گزارش پایگاه خبری سپاهان خبر لطیفی که با سریالهای پیشگامانهای چون «قلب یخی» (۱۳۹۱) و «ساخت ایران» (۱۳۹۲) جریان سریالسازی خارج از تلویزیون را رهبری میکرد، پس از وقفهای طولانی با «جزر و مد» به عرصه شبکه خانگی بازگشته است. این بازگشت درحالی رخ میدهد که آخرین تجربه تلویزیونی او («سنجرخان») نتوانست موفقیت آثار پیشینش را تکرار کند.
کارگردانی که دل در گرو تلویزیون دارد یا … ؟
به یاد داریم محمدحسین لطیفی نخستین بار با سریال پرمخاطبِ «قلب یخی» در دهه هشتاد در قالب یک ملودرام اجتماعی کوشید تا گسترهای از روابط شخصیتها در بطنِ جامعهای متلاطم را به نمایش بگذارد. روابطی که آثارش از درون خانوادهها آغاز و در سطح جامعه منعکس میشد. این نوع روابط در سریال جدید این کارگردان، «جزر و مد»، نیز به شکلی واضح بازتاب یافته و نمونهای بارز از ارتباطات ناقص، عقیممانده و پنهان انسانها را مقابل دید بینندگان میگذارد.
انسانهایی که هر یک علیرغم دارا بودن ظاهری زیبا و فریبنده، وجوه نهان فراوانی دارند و نقاط ناشناخته وجودشان هر لحظه در حال رشد است؛ لکههایی سیاه که با آشکار شدن هر بخش از ماجرا بهتدریج از درونشان بیرون میتراود. چنین وضعیتی یک ترفند جالب در بسط روایت پدید میآورد. به این ترتیب که ابهام وجودی شخصیتها افزایش مییابد و گمانهزنیهای بعدی درباره این که کاراکترها در مقابل پدیدههای مختلف و اتفاقات ناگوارِ آتی چه اقدامی انجام میدهند را دچار مشکل میکند؛
اتمسفری که تلویحا شکلی معمایی به خود میگیرد و از منظری فضای مطلوب و دلخواه لطیفی به عنوان سازنده قصههای اجتماعی در دهه اخیر بوده است. داستانی پربازیگر و ظاهرا شلوغ که مرکز ثقل آن عملکرد شخصیتها و رویارویی آنان در موقعیتهایی غافلگیرانه یا از پیش تعیین نشده است.
فیلمنامه در همه ارکان و ابعاد تلویزیونی است؛ از نویسنده تا اجرای فیلمنامه
محمدحسین لطیفی از آن دست کارگردانهایی است که اساسا برمبنای فیلمنامه دیگری کار میکند و چه در تجربههای موفق و چه در تجربههای شکستخوردهاش، اتکای تمام و کمال بر فیلمنامهنویسان آثارش داشته است. سریال «جزر و مد» هم از این قاعده مستثنی نیست و لطیفی نقشی در نگارش فیلمنامه آن نداشته است. نویسنده فیلمنامه این سریال امیرعباس پیام است که در سابقه فعالیتهای حرفهاش مشارکت در نگارش فیلمنامه مجموعههای طنز تلویزیونی همچون «مأمور بدرقه» و «در حاشیه» و یا ملودرامی مثل «آنام» به چشم میخورد.
به پشتوانه همین سابقه هم احتمالا فضای کلی روابط و شخصیتها در سریال «جزر و مد» تا این اندازه یادآور ملودرامهای شبانه تلویزیون در دهه ۸۰ است! داستانی سریال درباره خانواده تیمورفام و روابط نامتعادل میان اعضای این خانواده است. در قسمت اول با شخصیتهای اصلی آشنا شدیم. امیر و فائقه در کنار فردوس و نیلوفر، در قسمت اول دو زوج محوری بودند که رابطهای خواهر و برادری، آنها را به هم مرتبط کرده بود.
قصه هم از جایی آغاز شد که فائقه در تدارک مراسم تولدی برای پسر جوانش یعنی پرهام است و دیگران نگرانند که اقدامات او باعث ناراحتی «خانمجان» شود. همه اتفاقات در سایه سنگین یک مادرخوانده روایت میشود؛ مادربزرگ پرهام که به نظر میرسد جنگ اصلی میان او و عروسش یعنی فائقه جریان دارد. بهموازارت این کشمکشهای خانوادگی، در همین قسمت ابتدایی با آیدا هم آشنا شدیم که گویی معشوق قدیمی امیر است و پس از سالها از خارج بازگشته تا به قول خودش «او را پس بگیرد!».
ترکیب بازیگران دلیل دیگری بر تلویزیونی شدن «جزر و مد»
یکی از مهمترین ویژگیهای «جزر و مد» که باعث فاصله گرفتن آن از جریان اصلی سریالهای در حال تولید شبکه خانگی و نزدیک شدنش به تولیدات تلویزیونی سالهای اخیر شده است، ترکیب بازیگران اصلی است. آرش مجیدی در سریال ایفاگر نقش امیر است و نقش مقابل او یعنی فائقه را هم نازنین فراهانی ایفا میکند. زوجی که قرار است با چالش دخالت مادرشوهر در زندگی شخصی دستوپنجه نرم کنند و از جایی پای معشوق سابق مرد هم به میدان باز شده است.
نقش معشوق سابق امیر یعنی آیدا را هم سمیرا حسنپور در سریال ایفا کرده است. دو بازیگر اصلی دیگر سریال در نقشهای فردوس و نیلوفر هم سعید چنگیزیان و فقیهه سلطانی هستند. همه این ترکیب که به آنها اشاره کردیم، حضوری کاملا معمولی در قسمت اول سریال داشتند و شاهد هیچ اتفاق ویژهای از سوی آنها نبودیم. در قیاس با این ترکیب میتوان کیفیت حضور مهرو نونهالی در نقش ملکبانو را از برگبرندههای سریال دانست.
مهرو نونهالی که دو سال پیش با ایفای نقش در فیلم سینمایی «تابستان همان سال» به کارگردانی محمود کلاری توانست دیپلم افتخار بهترین بازیگری را از جشنواره فجر دریافت کند، حالا در چالشی مهم در کارنامه حرفهایاش ایفای نقش یک مادرخوانده را برعهده گرفته است. او در همین قسمت ابتدایی زنی مقتدر و کینهای به تصویر کشیده شد که گویی ریشه این اقتدار و کینه را باید از داغ عمیقی که سالها پیش دیده است، جستجو کرد. باید دید آیا این کاراکتر میتواند در ادامه هم به بهانهای برای دنبال کردن سریال «جزر و مد» در قسمتهای آینده تبدیل شود؟
دیدگاهتان را بنویسید