در زمانی که مرز میان واقعیت و رؤیا بیش از هر دورهای در حال فروپاشی است، هنر وظیفهای دوچندان مییابد: بازآفرینی گذشته، نه به قصد بازگشت، بلکه برای فهم اکنون. انیمیشن سینمایی «ژولیت و شاه» به نویسندگی و کارگردانی اشکان رهگذر، درست در همین نقطه ایستاده است؛ در مرزی میان تاریخ و تخیل، میان روایت کلاسیک و نگاه معاصر، میان شرق و غرب، عشق و قدرت، تئاتر و دربار.
به گزارش سرویس فرهنگ و هنر پایگاه خبری سپاهان خبر دریافت ششمین جایزه بینالمللی این اثر از یازدهمین دوره جشنواره بینالمللی فیلمهای تجربی، رقص و موسیقی در انتاریوی کانادا آن هم در بخش «بهترین فیلم» بیش از آنکه یک موفقیت صرف باشد، نشانهای است از بهرسمیت شناخته شدن زبانی تازه در عرصه انیمیشن ایرانی. زبانی که نه صرفاً تقلیدی از الگوهای جهانی است و نه اسیر نوستالژی تاریخی، بلکه تلاشی جسورانه برای خلق مسیری مستقل در انیمیشن بلند ایران محسوب میشود.

روایتی میان نمایش و واقعی
«ژولیت و شاه» در ظاهر، داستانی کمدی-رمانتیک و موزیکال است، اما در لایههای زیرین خود، روایتی پیچیدهتر را دنبال میکند؛ روایتی درباره قدرت، میل، فریب، هنر و هویت. داستان از جایی آغاز میشود که «جولی»، بازیگر جوان و جویای نام تئاتر غربی، به دعوت ناصرالدینشاه به ایران میآید تا نقش ژولیت را در نمایشی اجرا کند. اما آنچه در ابتدا فرصتی طلایی به نظر میرسد، بهتدریج به صحنهای از پیچیدگیهای سیاسی، روانی و عاطفی تبدیل میشود.
این تقابل میان سادگی رؤیای یک هنرمند جوان و پیچیدگیهای یک نظام سلطنتی، نقطهٔ مرکزی تعلیق در فیلم است. شاه در اینجا صرفاً یک شخصیت تاریخی نیست؛ او نمادی از قدرتی است که هم شیفته هنر است و هم در پی تملک آن. همین دوگانگی، بذر یک درام چندلایه را در دل روایت میکارد.
نوآوری در فرم و بیان تصویری
یکی از برجستهترین ویژگیهای «ژولیت و شاه» جسارت آن در انتخاب سبک بصری است. ترکیب فضای کاریکاتوری، طراحی اغراقشده شخصیتها و فضاسازی الهامگرفته از نقاشیها و تئاتر دوره قاجار، جهانی خلق میکند که نه کاملاً رئال است و نه کاملاً فانتزی؛ بلکه در منطقهای میان این دو شکل میگیرد؛ جایی که حقیقت تاریخی به زبان استعاره ترجمه میشود.
حرکت دوربین، میزانسنها و ریتم تدوین، همگی از ذهنی سینمایی و آگاه به زبان تئاتر حکایت دارند. این انیمیشن، بیش از آنکه شبیه یک فیلم باشد، شبیه یک صحنه نمایش متحرک است؛ گویی پردههای یک تئاتر یکی پس از دیگری باز میشوند و مخاطب را وارد لایههای عمیقتری از داستان میکنند.
در این میان، موسیقی نقشی حیاتی ایفا میکند. موسیقی نه صرفاً برای تزئین فضا، بلکه بهعنوان عنصر روایی و احساسی در پیشبرد داستان حضور دارد. قطعات موزیکال، لحظاتی را شکل میدهند که روایت به اوج احساسی خود میرسد و شخصیتها از طریق نغمه، آنچه در کلمات نمیگنجد را بیان میکنند. این ویژگی، اثر را به سنت موزیکال نزدیک میکند، اما با هویتی بومی و تاریخی آمیخته.
میان جاهطلبی و جسارت
اما هر اثر جسور، به همان اندازه که تحسینبرانگیز است، محل پرسش نیز هست. «ژولیت و شاه» گاهی در میان بار نمادین، اشارههای تاریخی و شخصیتپردازیهای پرجزئیات، ریتم روایی خود را از دست میدهد. برخی صحنهها بیش از آنکه در خدمت پیشبرد داستان باشند، به نوعی نمایش قدرت تکنیکی و طراحی بدل میشوند. این مسئله، در بخشهایی باعث کندی جریان روایت میشود.
با این حال، باید پذیرفت که چنین ریسکهایی، جزء جداییناپذیر تجربههای تازه در سینما و انیمیشن هستند. «ژولیت و شاه» قرار نیست اثری بینقص باشد؛ بلکه اثری است جسور، آزمونگر و متفاوت که راه را برای شکلگیری جریانهای جدید در انیمیشن بلند ایران باز میکند.
بزرگترین دستاورد این فیلم شاید نه در داستان آن، بلکه در «جرئت ساختن آن» باشد؛ جرئت پرداختن به تاریخ، تئاتر، غرب، شرق، زن، قدرت و بدن در یک قاب متحرک. این اثر ثابت میکند که انیمیشن ایرانی میتواند از محدوده داستانهای کلیشهای کودکانه فراتر رود و وارد قلمرو مفاهیم جدی، پیچیده و چندلایه شود.
نگاهی تازه به صنعت انیمیشن بلند ایران
همیشه درباره جای خالی انیمیشن بلند بزرگسال در ایران سخن گفته شده است؛ خلأیی که میان سینمای داستانی و آثار کودکانه وجود داشته و کمتر کسی جرئت نزدیک شدن به آن را داشته است. «ژولیت و شاه» دقیقاً در همین خلأ شکل گرفته و آن را تبدیل به فضای تجربه کرده است. یکی از مهمترین پیامدهای بینالمللی شدن این اثر ـ چه در فستیوالهای خارجی و چه در دریافت جوایز بینالمللی ـ این است که نگاه جهان را متوجه ظرفیتهای مغفولمانده انیمیشن ایران میکند. این فیلم ثابت میکند که انیمیشن میتواند حامل تاریخ، فرهنگ، نقد اجتماعی و روایت بزرگسالانه باشد، بدون آنکه از جذابیت بصری و سرگرمکنندگی خود بکاهد.
موفقیت در جشنوارههای بینالمللی، از جمله جشنواره فیلمهای تجربی، رقص و موسیقی کانادا، تنها یک نشان افتخار نیست؛ بلکه دریچهای است برای دیدهشدن مسیر تازهای که در حال شکلگیری است. مسیری که میتواند نسل جدیدی از انیماتورها، نویسندگان و کارگردانان را جسورتر، خلاقتر و جهانیتر کند.
«ژولیت و شاه» را میتوان بیش از آنکه یک انیمیشن سینمایی دانست، یک «بیانیه هنری» تلقی کرد؛ بیانیهای در ستایش تخیل، در نقد قدرت و در بزرگداشت هنر نمایش. این فیلم، دعوتی است به بازاندیشی در تاریخ، عشق و روایت. دعوتی که از دل ایران برمیخیزد و به گوش جهان میرسد. و شاید همین، راز اصلی ششمین جایزه بینالمللی آن باشد: صدای متفاوتی که بالاخره شنیده شد.







دیدگاهتان را بنویسید