اگرچه این ضعف را نمیتوان به همه معلمان تعمیم داد و هنوز دبیران و معلم های کاربلدی را در سیستم آموزشوپرورش کشور داریم، بااینحال نباید آسیبشناسیهای گوناگون در کلیدیترین حوزه حکمرانی کشور مورد غفلت قرار گیرد.
دراینخصوص در سپاهان خبر با عبدالوحید فیاضی نماینده مازندران (محمودآباد، نور) در مجلس شورای اسلامی به گفتگو نشستیم که در ادامه میخوانید:
– به نظر میرسد کیفیت آموزشوپرورش در ایران، طی دهههای اخیر از مقبولیت گذشته برخوردار نیست، دلایل آن را در کجا باید جستجو کرد؟
بله متأسفانه واقعیت امر همین است. ما کلاً در آموزش کشور مشکل داریم؛ چرا؟ چون اولاً آموزش در اولویت امور نیست. تعارف نداریم که بگوییم یک نهاد مهم زیرساختی به نام آموزشوپرورش و سپس آموزش عالی در عمل، در اولویت و مهمترین موضوعات کشور قرار ندارد. خب تا وقتی که آموزش در اولویت نباشد مطمئن باشید که جامعه پیشرفتی هم ندارد. وضع اقتصاد – معیشت – صنعت – تجارت و همه مسائل را ببینید، این ها همه ناشی از نوع آموزش غلط و ضعیفی است که در آموزشگاههای ما داده میشود. به نظرم مجلس شورای اسلامی در دور دوازدهم خودش و بهویژه گروه آموزش و تحقیقات، اگر قرار است خدمتی به جمهوری اسلامی و مردم و ایران انجام دهد، باید موضوع آموزش را جدی بگیرد. سهم آموزش از بودجه فعلی کشور چقدر است؟ آوردههای انسانی قدرتمندی در این حوزه هستند؛ اما به این ها بیاعتنایی میشود و در ساختار اجرایی کشور بهدرستی جای نمیگیرند و بعد با پدیده فرار مغزها و نخبگان مواجه میشویم و تازه طلبکار میشویم که چرا میروند. اشکالات جدی وجود دارد، اگر آموزشوپرورش را به این روندی که الان میبینیم ادامه دهیم، شاید درده سال آینده شاهد سقوط بسیاری از مفاهیم در کشور باشیم. کمااینکه الان برخی از مفاهیم اخلاقی سقوط کرده است. البته ناگفته نماند که از دلایل عمده دیگر ضعف کیفیت آموزش درایران بهویژه در سالهای اخیر را باید وضعیت اقتصادی و اجتماعی نیز جستجو کرد. معلمی که خود با دهها نوع مشکل معیشتی و درآمدی مواجه است، دخل و خرجش با هم جور درنمیآید و بهواسطه همین مشکلات با چالشهای دیگر زندگی دستبهیقه است، چگونه میتواند تمرکز لازم و اثرگذاری مطلوبی را برای تدریس داشته باشد؛ بنابراین اینکه مثلاً میبینیم، ایران در آزمون تیمز و پرلز که یک آزمون پیشرفت تحصیلی جهانی برای آموزشوپرورش است، نمره بسیار ضعیفی را کسب میکند و با تنزل جایگاه علمی در دنیا روبهرو میشویم، دلایلش بسیار عمیق است. این ها نشان میدهد آلارمهایی در عقبماندگی ما وجود دارد که به آن توجه نمیکنیم.
– آیا سطح دانش معلمان و اساتید دچار تغییر شده است یا ایراد در مباحث مدیریتی است؟
بازهم میگویم که آموزشوپرورش الویت اول حکمرانی ما نبوده است. ایراد کار اینجاست که در حوزه حاکمیتی در بحث آموزشوپرورش، گاهی با سبقه سیاسی تصمیمگیری کردیم و گاهی حتی سبقه ایلی و طایفهای و تبار سالاری در بعضی از بخشها حاکم بوده است. مثلاً یک وزیری از یک قومی میآید در تهران وزیر میشود و بعد میبینی که کل مدیرانش از همان ایل و طایفه خودش هستند. من معتقدم بعضیها درایران بیشتر نان تبارشان را میخورند تا نان توانشان را، و همینها باعث آفت و اُفت میشود. الان آموزشوپرورش دچار چنین آفتی است؛ لذا باید خیلی دقت کنیم که آموزشوپرورش و دانشگاهها را هرچه زودتر باید دریابیم.
در مجلس دوازدهم شاهد اتفاقات مثبتی برای این بخشها خواهیم بود؟
اگر فضای کلی مجلس و هیئترئیسه فرصت را برای تخصصیشدن کمیسیونها بدهند احتمالاً تغییرات خوبی رخ دهد، گرچه حقیقتاً انتقاداتی به خود هیئترئیسه مجلس وارد است. مجلسِ در رأس امور گاهی بهواسطه برخی قوانین و آئیننامههای داخلی، ممکن است تنزل کند و نمایندگان دارای اقتدار نباشند. اولاً باید به اقتدار مجدد نمایندگان مجلس بهعنوان وکلای همه ملت ایران بپردازیم؛ زیرا نماینده مقتدر میتواند در هر جایگاهی که قرار گرفته بهعنوان یک عنصر امین و آگاه قانونگذاری کند و بر اجرای آن هم نظارت دقیق داشته باشد. متأسفانه همین دو اهرم در مجلس سست شده و نیازمند تقویت است.
– البته گاهی، هم نمایندگان مقتدری داریم و هم قوانین خوب، منتهی بعضاً سنگاندازیهایی در بحث اجرا دیده میشود. به نظر شما مجلس و مشخصاً کمیسیون آموزش چگونه میتواند در چنین شرایطی اقتدارش را حفظ کند؟
مجلس که وظیفهاش فقط قانونگذاری نیست، اتفاقاً حس میکنم در این دوره از مجلس، باید بیشترین وقت نمایندگان صرف نظارت شود. ایبسا قوانینی که در مجلس بهدرستی تصویب شده و به دولت ابلاغ شده اما در مرحله اجرا، حتی آئیننامههایش هم نوشته نشده است. خب چه توقعی داریم آن قانون که برای ظرفیتهای جدید کشور پیشبینیشده اجرا شود وقتی که اصلاً آییننامه ندارد. خب اینجا نقص نظارتی وجود دارد. کثرت قانونگذاری خدمت به مردم نیست، بلکه کثرت ابزارهای نظارتی و راهاندازی مکانیزم نظارت، میتواند به نفع مردم باشد. البته نظارت سالم و نه نظارتهای بده بستانی. مجلس یک اقتداری دارد و نیازمند به کسی نیست که بخواهد خودش را در برابر دستگاهی پایین بیاورد. اما وقتی اقتدار مجلس کاهش پیدا میکند، جایگاه نظارتیاش هم ضعیف میشود.
دیدگاهتان را بنویسید