در روزگارانی که پژواک حوادث و التهابات، آرامش را از ذهنها ربوده و سایه سنگین جنگ بر روح جامعه گسترده میشود، هنر همچون نوری امیدبخش، راهی برای التیام و تولد دوباره میگشاید. شهر اصفهان، مهد فرهنگ و هنر ایران، در اقدامی الهامبخش، میزبان نمایشگاهی شده است که در دل خود، پیامآور صلح، اتحاد و امید جمعی است.
به گزارش پایگاه خبری سپاهان خبر «بازگشت سیمرغ، تولد دوباره» عنوانی است برای گردهمایی هنرمندانی از سراسر ایران که پس از دوران پرفرازونشیب گذشته، با بالهای زرین این پرنده کهن اساطیری، نویدبخش شروعی تازه در عرصه فرهنگ و هنر هستند. این نمایشگاه، تنها نمایش اثری هنری نیست، بلکه روایتگر همبستگی، پایداری و قدرت شفابخش هنر در گذر از دشواریهاست.
بخش اول: از کرختی پس از جنگ تا الهام سیمرغی
شیما معینیان، هنرگردان نمایشگاه «بازگشت سیمرغ، تولد دوباره»، با واکاوی انگیزه اصلی شکلگیری این رویداد هنری، به تأثیرات عمیق حوادث ۱۲روزه اخیر اشاره میکند. او بیان میدارد که پس از این وقایع، حسوحال و شور و اشتیاق جمعی در میان هنرمندان برای خلق آثار فرهنگی، تا حد زیادی رو به افول گذاشته بود: «نمایشگاه بازگشت سیمرغ، تولد دوباره را متأثر از جنگ ۱۲روزه برگزار کردیم. حسوحال و اشتیاقی که بین هنرمندان برای انجام فعالیتهای فرهنگی، مثلاً خلق اثر نو وجود داشت، در دوران جنگ ۱۲روزه و حتی بعد از آن کمرنگ شد.» این رکود عاطفی و هنری، ضرورت یافتن راهی برای خروج از این وضعیت را بیش از پیش نمایان ساخت.
معینیان در ادامه توضیحات خود به خبرگزاری ایسنا به ایده محوری الهام از اسطوره سیمرغ اشاره میکند: «ما با هدف شروع یک رویداد جدید در دل این بیحسی و کرختی از سیمرغ وام گرفتهایم.» او تأکید میکند که سیمرغ در فرهنگ غنی ایرانی، تنها یک پرنده افسانهای نیست، بلکه جایگاهی ویژه و معانی عمیقی دارد که میتواند الهامبخش باشد. مفاهیمی چون تفکر جمعی، شفا یافتن از درون و اتحاد، بخشهای جداییناپذیری از اسطوره سیمرغ هستند که در این نمایشگاه، نمادی برای شروعی دوباره پس از دوران دشوار گذشته شدهاند. این رویکرد، نه تنها به احیای شور و شوق هنری کمک میکند، بلکه پیامی از پایداری و امید را نیز به جامعه منتقل میسازد.
بخش دوم: سیمرغ، نماد یکپارچگی و تولد دوباره
هنرگردان نمایشگاه «بازگشت سیمرغ، تولد دوباره» با تأکید بر هدف اصلی این گردهمایی هنری، از تلاش برای تولد سیمرغی از درون هر فرد سخن میگوید: «در تلاشیم که بعد از آن دشواریها و نگرانیهای دوران جنگ ۱۲روزه، از مسیر این نمایشگاه، سیمرغی از درون هرکس متولد شود. جانگرفتن امید و پرواز دوباره از دل آشوبی که درگیرش بودیم، برای ما حائز اهمیت است.» این رویکرد، به دنبال القای این باور است که حتی در دل بحرانها و سختیها، میتوان نیروی درونی برای برخاستن و آغاز دوباره را یافت.
معینیان در ادامه، به بررسی آثار نقاشی این مجموعه میپردازد. او توضیح میدهد که چگونه هنرمندان، سیمرغ را با نگاهی نو و متناسب با تفکر امروزی خلق کردهاند. در برخی از این آثار، شاهد بازتاب همزمان سیمرغ و فرم نقشه کشور ایران هستیم که نمادی از یکپارچگی و پیوستگی فرهنگی و جغرافیایی است. این تلفیق هنری، نشاندهنده ارتباط عمیق میان هویت ملی و اساطیر کهن ایرانی است. این آثار، نه تنها زیباییشناسانه هستند، بلکه از نظر مفهومی نیز پیامهای پرمعنایی را به مخاطب منتقل میکنند.
بخش سوم: پرواز در مسیر التیام جمعی
توصیفات شیما معینیان از آثار به نمایش درآمده در این مجموعه، بیش از پیش عمق مفهومی آنها را آشکار میسازد. او توضیح میدهد که چگونه در برخی نقاشیها، با انسانهایی مواجه میشویم که درگیر تبعات جنگ ۱۲روزه هستند، اما ندای سیمرغ، انگیزهای برای ایستادگی و مقاومت دوباره به آنها میبخشد. این آثار، به زیبایی نشان میدهند که چگونه هنر میتواند در لحظات دشوار، روحیه و امید را به افراد بازگرداند. علاوه بر این، هنرمندانی نیز هستند که با الهام از «منطقالطیر» عطار، به جنبههای عرفانی و فلسفی سیمرغ پرداختهاند. معینیان تأکید میکند که نگرشها و تفاسیر دیگری نیز در این نمایشگاه نهفته است که با مشاهده نزدیک آثار، مخاطب میتواند آنها را کشف کند.
هنرگردان «بازگشت سیمرغ، تولد دوباره» با یادآوری داستان ۳۰ مرغ در «منطقالطیر» عطار که در نهایت خود را سیمرغ مییابند، به اهمیت نگاه جمعی و اتحاد در شرایط کنونی جامعه اشاره میکند: «در این اثر، میبینیم که ۳۰ مرغ داستان همان سیمرغاند. شاید امروز هم بیش از هر چیز به این نگاه جمعی، در کنار هم بودن و اتحاد نیاز داشته باشیم که امیدواریم این نمایشگاه پیامآورش باشد.» او ابراز امیدواری میکند که این نمایشگاه، نه تنها الهامبخش باشد، بلکه «ما را بهسوی التیام جمعی نیز هدایت کند.» این پیام، فراتر از یک نمایشگاه هنری، به دنبال ایجاد همبستگی و شفابخشی در سطح جامعه است.
بخش چهارم: گردهمایی هنرمندان از اقصی نقاط ایران در نگارخانه صفوی
یکی از نقاط قوت نمایشگاه «بازگشت سیمرغ، تولد دوباره»، حضور هنرمندانی از شهرهای مختلف ایران است که نشاندهنده وسعت و فراگیری این حرکت هنری است. معینیان در این باره خاطرنشان میکند: «کرمان، تهران، نور، رشت و زنجان ازجمله شهرهاییاند که هنرمندانشان در این نمایشگاه اصفهان حضور دارند.» این تنوع جغرافیایی، به غنای فرهنگی و هنری نمایشگاه میافزاید و فرصتی برای تبادل دیدگاهها و تجربیات میان هنرمندان از نقاط مختلف کشور فراهم میآورد.
او در ادامه، به معرفی برخی از هنرمندان برجسته این نمایشگاه میپردازد: «زهره انصاری، زهرا پیروزمند، شقایق خواجوی، تسنیم رسولی، هستی میرمعصومی، پویان معراجی، مریم مهدی، فاطمه موحدیانعطار، زهرا حسینزاده، نگار متقی، کاملیا ریسمانچیان و فرزانه محسنی از هنرمندان این نمایشگاه هستند.» شیما معینیان نیز خود با اثری در این مجموعه حضور دارد.
انتخاب نگارخانه «صفوی» به عنوان مکان برگزاری نمایشگاه، انتخابی هوشمندانه و با ظرافت بوده است. معینیان با اشاره به قدمت این نگارخانه که یکی از خانههای قدیمی اصفهان با معماری دوره صفوی است، بیان میکند: «نمایشگاه در نگارخانه “صفوی” برقرار است. این نگارخانه یکی از خانههای قدیمی اصفهان با قدمت صفوی است که بهنظرم با حالوهوای سیمرغ که بخشی از هویت دیرین ما محسوب میشود، بسیار عجین شده و همخوانی یافته است.» او معتقد است که ارائه آثار در چنین محیطی، بر جذابیت و تجربه بازدیدکنندگان از نمایشگاه تأثیر بسزایی دارد: «بهنظرم ارائه آثار در چنین محیطی بر جذابیت نمایشگاه و گشتوگذار در آن تأثیر درخور اعتنایی دارد. ادبیات کهن، اسطورهها و افسانهها و معماری قدیمی ما در این نمایشگاه به یکدیگر میرسند.» این تلفیق هنر معاصر با بستر تاریخی، فضایی بینظیر برای ارتباط عمیقتر مخاطب با مفاهیم نمایشگاه فراهم میآورد.
بخش پنجم: سیمرغ درون، از خاکستر گرم رؤیاها تا تولد امید
بیانیه نمایشگاه «بازگشت سیمرغ، تولد دوباره»، که تا بیستویکم مردادماه، بین ساعات ۱۷ تا ۲۱ در نگارخانه «صفوی» پذیرای علاقهمندان به هنر است، به شکلی شاعرانه و عمیق، فلسفه وجودی این رویداد هنری را بیان میکند. در این بیانیه میخوانیم: «سیمرغ، درون ما است. در خاطرات جمعی ما، در زخمهایی که میخواهند شفا بیابند، در رؤیاهایی که سوختهاند اما خاکسترشان هنوز گرم است. این نمایشگاه، تلاشی است برای یافتن آن بخشی از انسان که توان برخاستن دارد.» این عبارات، به زیبایی نشان میدهند که چگونه سیمرغ، نمادی از پتانسیل درونی انسان برای بازیابی، التیام و آغاز دوباره است.
بیانیه ادامه میدهد: «نه پرواز از سر غرور، که برخاستن از خاکستر، با تردید، با لرزش، با امید. هنرمندانی که در این مجموعه حضور دارند، هر یک سیمرغی را از دل خویش بیرون کشیدهاند. نه یک پرنده، بلکه تصویری از زایش دوباره امید.» این تأکید بر برخاستن با تواضع و با وجود تردیدها، پیامی واقعبینانه و در عین حال امیدبخش است. نمایشگاه «بازگشت سیمرغ از خاکستر» به عنوان «نمایشگاهی است از تصویرهای درونی هنرمند معاصر» معرفی میشود که در آن، «به تماشای آثاری مینشینیم که یادآور روزهاییاند که از دل غمها و سختیها برخاستیم؛ هر بار، چون سیمرغ، خود را التیام دادیم و هنر را از نو آغاز کردیم.» این بیانیه، جوهره اصلی نمایشگاه را در توانایی هنر برای تبدیل درد به زیبایی و یأس به امید، به نمایش میگذارد.
بخش ششم: دیدگاه کارشناسی؛ هنر، درمانگر جامعه در بحران
دکتر بهروز مرادی، جامعهشناس و پژوهشگر حوزه هنر و اجتماع، در خصوص اهمیت برگزاری چنین نمایشگاههایی در دوران پسابحران، دیدگاههای قابل تأملی ارائه میدهد: «در شرایطی که جامعهای با شوکها و آسیبهای روانی ناشی از حوادث و جنگ مواجه است، هنر نقشی بیبدیل در فرآیند التیام جمعی ایفا میکند. نمایشگاه “بازگشت سیمرغ، تولد دوباره” نمونهای برجسته از این کارکرد هنر است.» وی با اشاره به مفهوم اسطوره سیمرغ در فرهنگ ایرانی، تأکید میکند: «سیمرغ، تنها یک نماد نیست، بلکه آرکتایپی (کهنالگو) از توانایی انسان برای بازسازی خود از خاکستر است. هنرمندان با الهام از این اسطوره، نه تنها به بیان احساسات و تجربیات خود میپردازند، بلکه بستر مناسبی را برای بیان و به اشتراکگذاری دردها و امیدهای جامعه فراهم میآورند.»
دکتر مرادی ادامه میدهد: «گردهمایی هنرمندان از شهرهای مختلف ایران و نمایش آثار آنها در نگارخانهای با قدمت تاریخی، نشاندهنده همبستگی ملی و ارج نهادن به ریشههای فرهنگی است. این گونه رویدادها، به بازسازی سرمایه اجتماعی و تقویت هویت جمعی کمک شایانی میکنند. علاوه بر این، مشاهده آثار هنری که بیانگر مفاهیم امید، پایداری و اتحاد هستند، میتواند به کاهش اضطراب و افزایش تابآوری روانی در میان افراد جامعه منجر شود.» او در پایان تأکید میکند: «حمایت از چنین رویدادهایی، تنها حمایت از هنر نیست، بلکه سرمایهگذاری بر سلامت روان جامعه و تقویت بنیانهای فرهنگی کشور است. هنر، در دوران بحران، همچون آیینهای است که هم دردها را بازتاب میدهد و هم راهی برای عبور از آنها را نشان میدهد.» این تحلیل کارشناسی، عمق و ابعاد گسترده تأثیرگذاری این نمایشگاه را از منظر اجتماعی و روانی، تبیین میکند.
بخش هفتم : پایانبندی؛ از زخمها تا پرواز؛ هنر، چراغ راه آینده
نمایشگاه «بازگشت سیمرغ، تولد دوباره» در اصفهان، فراتر از یک رویداد صرفاً هنری، به نمادی از پایداری، امید و التیام جمعی تبدیل شده است. در دوران پسابحران، که جامعه نیازمند بازسازی روحی و روانی است، هنر با زبان جهانی خود، راهی برای بیان احساسات، به اشتراکگذاری تجربیات و بازیابی امید میگشاید. این نمایشگاه با الهام از اسطوره کهن سیمرغ، نه تنها به بازخوانی میراث فرهنگی غنی ایران میپردازد، بلکه پیامی قدرتمند از توانایی انسان برای برخاستن از دل سختیها و آغاز دوباره را به گوش جهانیان میرساند. گردهمایی هنرمندان از اقصی نقاط ایران در فضای تاریخی نگارخانه صفوی، به این رویداد ابعادی ملی و فرهنگی بخشیده و آن را به چراغی روشن در مسیر آینده تبدیل کرده است. «سیمرغ درون» که در بیانیه نمایشگاه به آن اشاره شده، نمادی از پتانسیل نهفته در هر فرد و در کل جامعه است که حتی از خاکستر رؤیاهای سوخته نیز میتواند دوباره پر بگشاید و به سوی افقهای روشنتر پرواز کند. این نمایشگاه، یادآور این نکته مهم است که حتی در تاریکترین لحظات، هنر میتواند الهامبخش امید و نویدبخش تولد دوباره باشد.
دیدگاهتان را بنویسید