×
×

انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در یک نگاه

  • کد نوشته: 11758
  • ۱۵ آبان ۱۴۰۳
  • ۰
  • نتیجه انتخابات آمریکا چندان قابل پیش بینی قطعی نمی باشد و باید منتظر ماند که با توجه به رای ایالت‌های بنفش، آرای سرگردان جامعه کارگری سرخورده از حزب دمکرات و همچنین قوانین عجیب وسنتی کالج الکترال و مداخلات سلبریتی‌ها و ابرسرمایه داران آمریکایی چه کسی مهمان چهار سال آینده کاخ سفید خواهد بود.
    انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در یک نگاه
  • انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را باید یکی از حساسترین و سرنوشت سازترین انتخابات‌ها در سراسر جهان دانست که علی رغم سیاست خارجه یکسان و ثابت دولت‌های آمریکا از جمهوری خواه و دمکرات به صورت مستقیم و غیر مستقیم حداقل به علت شرایط روانی ایجاد شده بر روی اقتصاد و معادلات سیاسی سایر کشور‌ها تاثیر گذار است.

    از سوی دیگر انتخابات ۲۰۲۴ به علت وجود دونالد ترامپ به عنوان فردی که شاید نتوان او را چهارچوب سپهر سیاسی آمریکا تعریف نمود و به نوعی به دنبال نظمی جدید از دیدگاه خود در معادلات سیاسی داخلی آمریکاست از حساسیت و اهمیتی دوچندان برخوردار بوده و بسیاری از معادلات اقتصادی و سیاسی در سطح جهان وابسته به رقابت او و کاملا هریس به عنوان نامزد حزب دمکرات است.

    انتخابات آمریکا به علت نحوه برگزاری متفاوت آن با سایر انتخابات دمکراتیک در جهان و وجود رای الکترال علی‌رغم وجود ساختار دو حزبی مشخص غیرقابل پیش بینی بوده و در بسیاری از دوره‌ها بین نتایج انتخابات فردی و انتخابات نهایی به علت وجود آرای الکترال تفاوت وجود داشته است.
    لازم است برای خوانندگانی که با ساختار انتخابات آمریکا آشنایی ندارند توضیحاتی در مورد رای الکترال داده شود.
    در انتخابات آمریکا شهروندان ایالت‌های مختلف در انتخابات شرکت می‌کنند ولی این نمایندگان هر ایالت هستند که نتیجه نهایی انتخابات ایالت خود را در کالج الکترال اعلام می‌نمایند و آرای این نمایندگان است که رئیس جمهور آمریکا را مشخص خواهد کرد و این روند انتخابات باعث می‌شود تفاوت آرای داخل ایالتی و میزان این تفاوت در نتیجه انتخابات تاثیر گذار نباشد و این موضوع به خصوص در ایالت‌های وسیع با تعداد جمعیت زیاد سرنوشت ساز است و موجب می‌شود با کاهش تاثیرگذاری آرای شهروندان در ایالت‌های با جمعیت بیشتر، ارزش آرای شهروندان ایالت‌های مختلف با یکدیگر یکسان نباشد.

    نگاهی به انتخابات‌های دو دهه اخیر آمریکا نشان می‌دهد که حزب جمهوریخواه و کاندیدای آن به جز یکبار بعد از حادثه یازده سپتامبر نتوانستند آرای عمومی را جلب نمایند و پیروزی حزب جمهوریخواه اغلب با آرا کالج الکترال و علی رغم رای عمومی کمتر رقم خورده است. نگاهی به فرایند کمپین‌های انتخاباتی آمریکا در چند ماه گذشته نشان دهنده برنامه ریزی دقیق استراتژیست‌های حزب دمکرات است که در ابتدای کار با توجه به اختیارات جو بایدن ضمن ایجاد هیاهو و جو روانی و رسانه‌ای در خصوص تخلفات ترامپ و کاهش اعتبار او مانع شرکت قانونی او در انتخابات ریاست جمهوری نشدند، چرا که به نفع کاندیدای حزب دمکرات این بود که به جای یک جمهوریخواه شناسنامه دار با دونالد ترامپ پرحاشیه رقابت کند.

    پس از آن در اقدام بعدی با اعلام کاندیداتوری جو بایدن این اطمینان خاطر به سیاستمداران ارشد حزب جمهوریخواه داده شد که رقیب آن‌ها در انتخابات ریاست جمهوری جو بایدن پیر و از کارافتاده با کارنامه پر از اشتباه و انتقاد و حاشیه‌های مالی فرزندش است که دونالد ترامپ به خوبی توانایی شکست او را در مناظرات دارد و بهتر است با توجه به حمایت لابی‌های پرقدرت سیاسی و اقتصادی از ترامپ علی‌رغم تمام عواقب سیاسی بعدی عملکرد ترامپ و اختلافات درون حزبی، از او به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری حمایت نمایند.
    پس از آن با یک زمان بندی مناسب برای اولین مناظره انتخاباتی و فاصله زمانی قابل توجه و بی سابقه بین دو مناظره قدرت بایدن را برای رقابت با ترامپ محک زدند و بعد از شکست بایدن در مناظره اول در مقابل ترامپ و همزمان با ترور نافرجام ترامپ با رونمایی از کاندیدای اصلی خود و تحت الشعاع قرار دادن این ترور سناریو اصلی خود را که کاندیداتوری کاملا هریس بود اجرایی کردند.
    حال کاملا هریس رنگین پوست آسیایی تبار و نسبتا جوان با سابقه دادستانی می‌توانست کنتراست معنی داری در مقابل ترامپ سالخورده، نژادپرست و متخلف با ۳۴پرونده شکایت حقوقی ایجاد کند.

    تا اینجا کار استراتژیست‌های حزب دمکرات بازی سیاسی خود را به خوبی پیش بردند، ولی در ادامه کار دچار یک اشتباه محاسباتی شدند که شاید بتواند به ضرر هریس در رقابت تنگاتنگش با ترامپ تمام شود و آن انتخاب تیم والز فرماندارکمتر شناخته شده ایالت مینه سوتا به عنوان معاون اول کاملا هریس بود که نمی‌توان آن را با سایر اقدامات هوشمندانه اتاق فکر کاملا هریس تا امروز توجیه نمود، چرا که با توجه به ساختار رای گیری در آمریکا بهتر بود هریس معاون اول خود را از ایالت‌های موسوم به ایالت‌های بنفش که در دوره‌های مختلف بین دمکرات‌ها و جمهوریخواه‌ها چرخیده اند مانند ایالت پنسیلوانیا انتخاب می‌کرد نه ایالت مینه سوتا که از نظر آرایش رای دهی همیشه به دمکرات‌ها رای داده اند و اصطلاحا به عنوان ایالت‌های دیوار آبی شناخته می‌شوند.

    در مقابل جبهه دمکرات‌ها به نظر می‌رسد اوضاع در کمپین جمهوریخواه‌ها چندان برنامه ریزی شده پیش نرفت و عاقلانه‌تر بود که جبهه جمهوریخواه به جای انتخاب ترامپ با کارنامه ریاست جمهوری و سابقه یک شکست در مقابل حزب دمکرات در حالی که رئیس جمهور وقت آمریکا بود اقدام به انتخاب چهره‌ای معقول‌تر از جناح سنتی حزب جمهوریخواه می‌نمود.

    در قدم بعدی انتظار می‌رفت اردوگاه جمهوری خواهان از حادثه ترور نافرجام ترامپ استفاده تبلیغاتی بیشتری نماید و اجازه ندهد حزب دمکرات با جایگزین کردن هریس به جای بایدن موضوع ترور را به حاشیه افکار عمومی و رسانه‌ها هدایت نماید.

    اگر چه حزب جمهوری‌خواه و اتاق فکر حلقه یاران نزدیک دونالد ترامپ نتوانستند از حادثه ترور به نفع خود استفاده نمایند، ولی درست برخلاف کاملا هریس انتخاب معاون اول از جهات مختلف به نفع حزب جمهوریخواه خواهد بود در اولین گام ترامپ به عنوان یک دلال کهنه کار بازار مسکن از یک حقه قدیمی بازار استفاده کرد و با معرفی دیرهنگام معاون اول خود تا مدت‌ها افکار عمومی و رسانه‌های آمریکا را به گمانه زنی در این خصوص مشغول نمود و توانست در صدر اخبار رسانه‌های آمریکا باشد. پس از آن با انتخاب جی دی ونس سناتور ۴۰ساله ایالت اوهایو به عنوان معاون اول خود گامی اساسی برای فتح کاخ سفید و جبران شکست خود در مقابل دمکرات‌ها در دوره پیش برداشت.

    جی دی ونس سه خصوصیت اساسی دارد که می‌تواند به عنوان مکمل ترامپ عمل کرده و رای افرادی را که به ترامپ رای نمی‌دهند را به سوی او متمایل نماید. خصوصیت اول او سن پایین جی دی ونس است که در مقابل سن بالای ترامپ می‌تواند کنتراست جذابی برای رای دهندگان جوان آمریکایی ایجاد کند. خصوصیت دوم او این است که جی دی ونس به عنوان سناتور ایالت اوهایو که یکی از ایالت‌های بنفش آمریکاست که در دوره قبل شکست ترامپ در انتخابات را رقم زد می‌تواند آرای این ایالت را برای او به ارمغان بیاورد. سومین خصوصیات جی دی ونس مربوط به جو کارگری ایالت اوهایو و برخی ایالت‌های دیگر آمریکا همچون میشیگان است که با توجه به اینکه ونس علی رغم اینکه از نظر عقاید اجتماعی یک محافظه کار سنتی به حساب می‌آید، ولی در سیاست‌های کارگری و مالیاتی و در خصوص مسائلی همچون مالیات، حداقل دستمزد و حقوق کارگری با دیگر اعضا جناح سنتی جمهوریخواه اختلاف جدی دارد و از این رو می‌تواند آرای این ایالت‌ها و همچنین برخی طرفداران کارگری حزب دمکرات را به سمت کمپین ترامپ هدایت نماید.

    با توجه به جمیع موضوعات گفته می‌شود نتیجه انتخابات آمریکا چندان قابل پیش بینی قطعی نمی باشد و باید منتظر ماند که با توجه به رای ایالت‌های بنفش، آرای سرگردان جامعه کارگری سرخورده از حزب دمکرات و همچنین قوانین عجیب وسنتی کالج الکترال و مداخلات سلبریتی‌ها و ابرسرمایه داران آمریکایی چه کسی مهمان چهار سال آینده کاخ سفید خواهد بود.

    نویسنده: پوریا عادلی

    دسته بندی مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *