گلعنبری در نوشته خود ادامه داد:از طرز اطلاعرسانی اسرائیل پیداست که کشته شدن احتمالی سنوار هدفمند و معطوف به تروری پس از یافتن مکان او نبوده است.
کانال ۱۳ اسرائیل در این باره میگوید که در محله تلالسلطان رفح عملیات روتینی صورت گرفته و نیروهای اسرائیلی با سه نیروی قسام درگیر میشوند و بعد از کشته شدن سه نفر و دیدن اجساد، به یکی از آنها به علت شباهتش با سنوار شک میکنند و تصویر آن سریعا رسانهای میشود. این منبع اسرائیلی میافزاید که این درگیری هم مبنی بر وجود اطلاعاتی قبلی درباره حضور سنوار در آنجا نبوده است.
از مجموع این شواهد و قراین پیداست که این حادثه تصادفی و اتفاقی بوده است.
اما کشته شدن احتمالی سنوار نشان میدهد که روایت قبلی برخی منابع اسرائیلی مبنی بر وجود گروگانهای اسرائیلی در مکان او صحت نداشته و سنوار هم بر خلاف تصورات در تونل نبوده و خود در میدان نبرد زمینی در جنگ مشارکت داشت و نیروهای حماس را هدایت میکرد.
سنوار به احتمال زیاد، زمانی که در کنار فرماندهی کل شاخه نظامی حماس حمله هفتم اکتبر را طراحی کرد، میدانست که چنین سرنوشتی در انتظار اوست و هر اندازه هم طول بکشد، اسرائیل او را رها نخواهد کرد.
او بیست سال در زندان بود و با شناختی که از اسرائیل داشت، به احتمال زیاد میدانست این حمله با واکنش سخت و بیسابقهای مواجه میشود. اما اشتباه محاسباتی سنوار در این نبود، بلکه در «امتی» اندیشیدن او و تصوری اشتباه نسبت به واقعیتهای خارج از نوار غزه بود.
احتمالا سنوار فکر میکرد که پس از این حمله سنگین به اسرائیل و شکست ابهت آن، «امت عربی و اسلامی» در سایه «شعارهای رنگارنگ» سریعا در حمایت از غزه وارد عمل میشود و در «آزادی فلسطین» کمک خواهند کرد و همراه با دنیای مدرن اجازه نخواهند داد اسرائیل در قرن ۲۱ مرتکب چنین ویرانی گسترده و نسلکشی آنلاین شود و دو میلیون نفر را تحت شدیدترین جنایات، محاصره غذایی و دارویی و گرسنگی قرار دهد. سپس مساله فلسطین به صدر تحولات جهان باز میگردد و چارهای جدی برای آن اندیشیده میشود.
فلسطین در جهان دوباره مطرح شد، اما بدون راه حلی وتصویر قبلی از اسرائیل در افکار عمومی جهان نیز فرو ریخت، اما نه با مداخله «امت» و دنیای مدرن، بلکه به قیمت خون حدود ۵۰ هزار نفر از جمله ۱۷ هزار کودک و ویرانی باریکه غزه.
هنوز برخی فلسطینیها در این حادثه تردید دارند اما خیلیها کشته شدن او در میدان نبرد و با لباس رزم را «قهرمانانه» توصیف میکنند. اسرائیلیها نیز خوشحال هستند و اپوزیسیون اسرائیل معتقد است که پس از این اتفاق، نتانیاهو باید به سمت توافق با حماس برای آزادسازی گروگانها حرکت کند. در این میان، برخی مخالفان نتانیاهو در شبکه مجازی عبری نوشتند که کشته شدن سنوار به شکل تصادفی و در درگیری تصویری «قهرمانانه» از او ساخت و فرصت تروری هدفمند برای احساس یک «پیروزی بزرگ” را از بیبی سلب کرد.
برخی حسابهای مجازی عبری نیز خواستار محاکمه افسران اسرائیلی شدند که در این درگیری شرکت داشته و تصویر سنوار را بدون اجازه سازمان سانسور نظامی منتشر کردند. به نظر این افراد این اقدام «ضد امنیتی» بوده و فرصت خلق «روایت و پیروزی تاریخی» با اعلام ترور را از اسرائیل سلب و تصویری دیگر از سنوار خلق کرد.
اما اکنون پرسش این است که پس از کشته شدن سنوار چه اتفاقی میافتد؟ بدون شک ضربه سنگینی به حماس است، اما بعید است که تغییری در مواضع آن ایجاد کند و به احتمال زیاد عزم نیروهای آن را برای جنگیدن بیشتر کند.
حالا باید دید که این حادثه چه تاثیری بر سیاست دولت اسرائیل خواهد گذاشت. آیا پس از این «دستاورد مهم» به سمت توافق حرکت خواهد کرد؟ یا جنگ را برای تحقق اهداف جنگ همچنان ادامه خواهد داد؟
پرسش دیگر این که آیا کشته شدن سنوار و احساس سرمستی و پیروزی نتانیاهو، میتواند او را از حمله به ایران منصرف کند یا برای ادامه کار خود بیشتر ترغیب خواهد شد؟
در هر حال، آنچه اسرائیل پس از این جنگ ویرانگر در نوار غزه به دست آورده است، مجموعه «پیروزیهای تاکتیکی» است و تا زمانی که اهداف جنگ را چه با تغییر رفتار دشمن خود چه حذف آن و ایجاد جایگزینی و سیطره بر نوار غزه محقق نکند، نمیتوان از «پیروزی راهبردی» سخن گفت.
در کنار آن، بر خلاف آنچه بن گوریون گفت که «پیران (فلسطین) میمیرند و جوانان فراموش میکنند»، هفتم اکتبر عکس آن را نشان داد و صرف نظر از سرنوشت حماس، از دل این فاجعه انسانی نیز بعید نیست که سنوارهای دیگری و چه بسا تندروتر در قبال اسرائیل ظهور کنند.
دیدگاهتان را بنویسید